- 39
- 1000
- 1000
- 1000
ولادت حضرت معصومه (س) 94 - سعید حدادیان
مدیحه سرایی ولادت حضرت معصومه (س) با صدای سعید حدادیان، 1394
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مدح - ای دُر یمِ عصمت یا حضرت معصومه ای فاطمه ی عترت یا حضرت معصومه ای خاک رهت جنّت یا حضرت معصومه ای سایه ی تو عفّت یا حضرت معصومه قم از تو یم رحمت یا حضرت معصومه محتاج دمت حکمت یا حضرت معصومه تو در حرم موسی انسیّه ی حورایی انسیّه ی حورایی محبوبه ی یکتایی محبوبه ی یکتایی ممدوحه ی طاهایی ممدوحه ی طاهایی ریحانه ی بابایی ریحانه ی بابایی آیینه ی زهرایی در صورت و در سیرت یا حضرت معصومه تنها نه محیط قم، ایران به تو می نازد عصمت به تو می نازد، ایمان به تو می نازد عترت به تو می نازد، قرآن به تو می نازد تفسیر و اصول و دین، عرفان به تو می نازد جنّ و ملک و حور و انسان به تو می نازد بانوی همه خلقت یا حضرت معصومه شمس و قمر و انجم، جنّ و ملک و انسان جنّ و ملک و رضوان، حور و پری و غلمان هم حوری و هم غلمان هم مالک و هم رضوان هم عالم و هم حاکم هم بنده و هم سلطان دارند به تو چشم لطف و کرم و احسان گیرند زتو حاجت یا حضرت معصومه نبود عجب ای بانو شاهی به گدا بخشی وز گرد حریم خود بر روح شفا بخشی بر روح، شفا بخشی بر سینه صفا بخشی حاجات خلایق را از لطف و عطا بخشی بر خلق زمین بخشی بر اهل سما بخشی داری زحق این قدرت یا حضرت معصومه ای کعبه ی اهل دل ایوان طلای تو ای سرمه ی حور العین خاک کف پای تو قم نه همه ی عالم مرهون عطای تو فیضیّه بود دائم در ظلّ همای تو گردد درِ جنّت باز از صحن و سرای تو یک بذل تو صد جنّت یا حضرت معصومه ای بانوی نُه افلاک ای مادر اهل قم ای خاک حریم تو تاج سر اهل قم ای کوثر فیض تو در ساغر اهل قم آید زنسیمت جان در پیکر اهل قم گلدسته ی صحنینت روشن گر اهل قم ای قم حرم امنت یا حضرت معصومه آنانکه به شهر قم بر عرض ادب آیند آنانکه به پای جان رو سوی تو بنمایند در صحن تو روگردان از جنّت اعلایند هر گام که ای بانو در صحن تو پیمایند هر زائر قبر تو هم زائر زهرایند نازند بدین رتبت یا حضرت معصومه ای دسته گل زهرا زیحانه ی اهل البیت ریحانه ی اهل البیت دُردانه ی اهل البیت
-
سرود - رو شونه ها علم تو هست،تو سفره ها کرم تو هست مادر اگه بی حرمه،به جاش خانوم حرم تو هست حرم نگو فرشته آباده،ملیکه ای، منم غلام زاده ضریح تو عین خود پنجره فولاده یا مولاتی یا معصومه یا معصومه یا معصومهدلم غبار حرمته تو سایه سار حرمته قبر هزار تا مجتهد،گوشه کنار حرمته کریمه ی آل عبایی تو،چراغ علم حوزه هایی تو مادر آسمونی کشور مایی تومیام به قم به هوای تو،بهشتین زائرای تو ایشالا روز عرفه، تو کربلام به دعای تو دلم به عشق تو چه آرومه میبریمون کربلا معلومه ای زینب امام رضا حضرت معصومه یا مولاتی یا معصومه یا معصومه یا معصومه
-
سرود - گل میباره از آسمون هر گوشه ایی رنگیمن کمون شب ولادت کیه عمه صاحب الزمون شب ولادتش برو زیارتش کرم ازش ببین که بوده عادتش جان و جانان بانوی ایران خواهر سلطان یا حضرت معصومه یا حضرت معصومه حرمش غرق نوره هر کی میاد این حرم تو سرزمین توره شب ولادتش برو زیارتش کرم ازش ببین که بوده عادتش جانی جانان خواهر سلطان خواهر سلطان برای ما مثل مادر امام رضا رو دلبر کی گفته روز دختر خدایی روز خواهر دل ز غم آزاده شاد شاد ضریح تو مثل پنجره فولاد جان و جانان بانوی ایران خواهر سلطان خواهر سلطان
-
شعرخوانی - ای ولی نعمت من, دلبر و دلدار علی می زند هر نفسم نام تو را جار علی هیچ کس جز تو مرا نیست خریدار علی کمکم کن بشوم میثم تمار علی آمدم کار مرا باز تو راه اندازی وقت آن است به این بنده نگاه اندازی از تو یک عمر فقط لطف و محبت دیدم یا علی گفتم و یک عالمه رحمت دیدم دم به دم بر سر این سفره عنایت دیدم از غلامان تو آن قدر کرامت دیدم معجزه می کند آنکه به تو وابسته شودبه محب تو محال است دری بسته شود وای از غصه جانسوز جدایی نجف نرود از دل من میل گدایی نجف منم آقا همه ایام هوایی نجف مردم از دوری ایوان ِطلایی نجف کاش من صحن تو را با مژه جارو بکشم سحری در حرمت از ته دل هو بکشم آمدم سوی تو ای شاه به قصد یاری اشک چشمم شده از بی کسی تو جاری ای که بوده روی دوش تو غم بسیاری کمرت تا شده بود از غم بی عمّاری چون تو مظلوم در این ارض و سما نیست علی حق تو این همه غربت به خدا نیست علی از چه بستند ید بت شکنت را ای وای دیده ای سوختن یاسمنت را ای وای پیر کردند تو را و حسنت را ای وای شرم از فاطمه لرزاند تنت را ای وای بین دیوار و دری زندگی ات ریخت بهم زخم شد بال و پری زندگی ات ریخت بهم آسمان ها همه از داغ تو گریان آقا کوفه آورد به روی لب تو جان آقا گفت کافر به شما بنده شیطان آقا وای من کشت تو را حافظ قرآن آقا عرش لرزید به خود تا که شکستند سرت شد همین ضربه ولی مرهم زخم جگرت رفتی و زینب و کلثوم تو دلگیر شدند حسنین تو علی زخمی تقدیر شدند «آن یتیمان که سر سفره تو سیر شدند لب گودال رسیدند, همه شیر شدند» کوفه این بار غلام طمع گندم شد زیر نیزه تن زخمی حسینت گم شد شاعر : محمد حسین رحیمیان
تاکنون نظری ثبت نشده است.