- 27
- 1000
- 1000
- 1000
شب شهادت حضرت فاطمه (س) فاطمیه دوم 94 - محمود کریمی
مرثیه خوانی شب شهادت حضرت فاطمه (س) فاطمیه دوم با صدای محمود کریمی، 1394
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - خانه سکوت و شهر سکوت و از آن سکوت افتاده در تمامی هفت آسمان سکوت پاییز فصل هوهویِ باد است و کوچه باغ کوچه سکوت و باغ سکوت و خزان سکوت بعد از نبی، بلال شده لالِ حیرتو چندیست روی مأذنه گشته اذان سکوت انگار خاکِ مُرده در این شهر ریخته این سان نموده مردم چون مردگان سکوت مردم ز شرم، سر به گریان نموده و کردند در مقابل وجدانشان سکوت تقبیح میکنند زنان کار شوهران امّا به جای آن همه زخم زبان سکوت شأن نزولِ آیه اطعام دیده و کردند در مقابل یک تکّه نان سکوت گیرم کسی هجوم نبردهست پشت در بالله یکیست حمله به زهرا و آن سکوت از آن زمان که فاطمه افتاده تاکنون خوردهست ضربه دینِ خدا، از همان سکوت حجره سکوت و خانه سکوت است و نیمه شب همراه بیتِ وحی، زمین و زمان سکوت چشم علی به فاطمه و بغض در گلو بستهست راهِ ناله آتشفشان سکوت زانو بغل گرفته علی شیرِ لافتی حاکم شدهست بین دو عاشق، چُنان سکوت.. گویی که مانده بین گلوی خدایِ نُطق یک استخوان شکسته که گوید بمان، سکوت مولا سکوت کرده زِ بغضی که در گلوست زهراش از شکستگی بازوان، سکوت زهرا همین که خواست بگیرد زِ چشم، اشک از بازوی شکسته، شکست استخوان سکوت بغضِ شکسته علی و دست فاطمه صد بیت روضه بود، ولی بینشان سکوت با چشم خویش گفت علی جان حلال کن دردِ نهفته در دل من را بخوان سکوت از یاعلیِ آخرِ زهرا علی گریست عالم فتاد از حرکت، ناگهان سکوت کشتی شکستخورده طوفانِ کربلا در خاک و خون فتاده زِ موجِ همان سکوت نفرین بر آن سکوت، که آخر همان سکوت زد پشت پا به امرِ پیمبر همان سکوت دستی به پشتِ دست زدند و، همینو بس سیلی نشاند بر رُخ مادر، همان سکوت شمشیری از میان سکوت آمد و شکست فرقِ امیر فاتحِ خیبر، همان سکوت بس آتشی زِ اخگر الماس ریزهها افروخت در سُلاله حیدر، همان سکوت در پیش چشم اهل حرم، بینِ قتلگاه خنجر رساند تا رویِ حنجر، همان سکوت تیر سهشعبه، شعبهای از آن سکوت بود کز چلّه کرد راهیِ اصغر، همان سکوت آن سر که بود بر سرِ دوش نبی مُدام بر نیزه زد مقابل خواهر، همان سکوت روزی که شد به نیزه سرِ آن بزرگوار غارت نمود چادر و معجر، همان سکوت دین را هدف گرفته و لبخند میزنند قصد نفوذ کرده ستم، در همان سکوت
-
روضه - من نفس بریدم با نفس نفس هات حیدرت بمیره خون چیه تو چشمات روزمون و شب کردی علی رو جون به لب کردی پیشونیت چقدر داغه دوباره باز که تب کردی ای امون امون ای وای مرو زهرا زهرات و حلال کن راهی میشه امشب من کفن هامون و میسپرم به زینب چند تا بخیه اخر برای پیروهن مونده ما سه تا کفن داریم حسینم بی کفن مونده
-
روضه
-
زمینه - سرو قد من را داغ تو خم کرده میگیری اشکم با دست ورم کرده بی تو علی مانده تک و تنها مرو زهرا بعد از تو می مانیم من و غم ها مرو زهرا در این دم اخر حال دل من را میدانی ای زهرا میترسم از اینکه عمرم شود بی تو طولانی ای زهرا فریاد و بغضم در قفس مانده مرو زهرا در سینه تنگم نفس مانده مرو زهرا رحمی کن ای بانو بر اتش اه و اشک یتیمانت با دخترم زینب دیدم کفن ها را در بین دستانت من تا قیامت زیر دین تو مرو زهرا ناله به لب دارد حسین تو مرو زهرا زهرات و حلال کن راهی میشه امشب من کفن هامون و میسپرم به زینب چند تا بخیه اخر برای پیروهن مونده ما سه تا کفن داریم حسینم بی کفن مونده
-
واحد - تو قیامت را قیامت می کنی بر امامان هم امامت می کنی ای مهار ناقه ات زلف عفاف پیرُهَن بخشیده در شام زفاف مدح تو کی با سخن کامل شود وحی باید بر قلم نازل شود تو، رسول الله، شویت بوالحسن هرسه یک جانید، اما در سه تن کُفو تو یا فاطمه تنها علی است هم علی زهراست هم زهرا علیست بشنو از نی چون حکایت می کند وز جدایی ها شکایت می کند کز نیستان تا مرا ببریده اند از نفیرم مرد و زن نالیده اند هرکسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش یا علی جان مقتدای من تویی انتها و ابتدای من تویی@Mohjat_net
-
ذکر
تاکنون نظری ثبت نشده است.