- 9
- 1000
- 1000
- 1000
شب اربعین 1403 - حنیف طاهری
مرثیه خوانی شب اربعین با صدای حنیف طاهری، 1403
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - از زائر سینهخیز پوشیده کفن تا زائر پیری که رها کرده وطن تا بوسه به پای زائرانش بزنم ای کاش زمین کربلا بودم من *** چه کربلا ست که آدم به هوش می آید هنوز ناله زینب به گوش می آید چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید صدای ناله ی مردی غریب می آید چه کربلاست کز او بوی مشک می آید هنوز ناله زلب های خشک می آید چه کربلاست که بوی گلاب می آید صدای گریه طفل رباب می آید چه کربلاست که بوی عبیر می آید صدای کودک نا خورده شیر می آید چه کربلاست که بانگ صفیر می آید هنوز ناله طفل صغیر می آید چه کربلاست از آن ناله ی رباب آید صدای ناله لالایی علی بخواب آید جواب طفلک ششماه داده شد باتیر عدو به تیر جفا داده بود اورا شیر چرا نگفته کسی آب مهر مادر اوست برای چیست که عطشان علی اصغر اوست چه کربلاست که سقای آن شده بیدست عدو زکینه سرش با عمود کین بشکستچه کربلاست که آبش به قیمت جان استبه گوش جان همه جا ناله های طفلان است مگر به کرببلا آب قیمت جان است چرا نگفته کسی این حسین مهمان است چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد چه کربلاست علی اکبر اربا اربا شد شهید کینه به پیش دو چشم بابا شد چه کربلاست که چون نام کربلا ببرند فلک به ناله ملک در خروش می آید
-
روضه
-
زمینه - تو این چهل روزه علم تو بالا بود کوچه به کوچه چشمام برا غمت دریا بود منی که کوچه کوچه مردم و صبور بودم کوه غمو رو شونه بردمو صبور بودم هزار دفعه زمین خوردم و صبور بودم از شوق این زیارته عمرم داره سر می رسه خبر خوش دارم برات پاشو که خواهر می رسه زینب رسیده ای سر بریده از داغ دوریت قدش خمیده تو این چهل روزه قد چهل سال پیرم کنار قبرت داداش دیگه دارم می میرم منی که زهر غم چشیدم و صبور بودم من که تا قتلگاه دویدم و صبور بودم منی که غارتا رو دیدمو صبور بودم حالا کنارت جون من به لب رسید حسین حسین خبر خوش دارم برات زینب رسید حسین حسین
-
واحد - بلند شو اومده خواهر عجب اومدنی بمیرم میگن انگار که هنوز بیکفنی شاید منو نشناسی داداش، زینبم تو که رو من حساسی داداش، زینبم هر طوری بود روزمو شب کردم تو زیرِ خورشید منم تب کردم یادم میاد رفتی من جا موندم نگاه کردی و منم میخوندم التماست میکنم، نرو خواهرت میمیره، حسین چشم به راهِ اعضایِ تو نیزه و شمشیره، حسین حسین، حسین، حسین آوردم پیرهنت رو عجب پیرُهنی دونستم از همین جامه نمونده بدنی نگی به من این قَدِ هلالی چیه رو پیرهنت شکلای هلالی چیه از ویرونه یه کبوتر پر زد رقیه سادات یه شب پرپر زد یادت هست که رفتی من جا موندم وداع کردی و برات میخوندم التماست میکنم نرو شده لشگر بیحوصله سینهتو میشکافه، حسین تیرِ مسمومِ حرمله حسین، سرِ رأست جنجاله حسین، مادرم تو گوداله حسین، حسین، حسین
-
تک - چه آتشیست، آتشی که در شرار داغ تو که داغ عشق مبتلا به درد اشتیاق توست برای عاشقان تو اجل همان فراق توست نفس به نفس، تپش به تپش، قدم به قدم کشانده مرا به مرز جنون خیال حرم خوشا به هرکس تنش غبار غم تکان بدهد خوشا به هرکه بیصدا سرود عشق خواند و رفت خوشا به هرکه از حبیب خویش جا نماند و رفت چه میشد اگر نَمی بچشم از آب حیات قدم بزنم، نفس بکشم کنار فرات نفس به نفس، تپش به تپش، قدم به قدم کشانده مرا به مرز جنون خیال حرم چه غم که دور مانده است ز خیل زائران تو همیشه مهربانِ من به مهر بیکران تو امید بسته این شکسته بال آسمان تو به پای سر و به چشم دل و به بال خیال وصال تو نیست برای دل شکسته محال دلی که طی کند به پای آه طول جاده را چه زود میرسد پیاده از نجف به کربلا خدا که عاشق تو را دمی نمیکند رها کسی که دلش هوای تو کرده زائر توست دلی که در او غم تو نشسته حائر توست نفس به نفس، تپش به تپش، قدم به قدم کشانده مرا به مرز جنون خیال حرم
-
شور - رو به حرم، رو به حسین حالم تو کربلات، خوبه حسین رو به حسین، رو به حرم دنیا رو میزارم، پشت سرم از دست دنیا، باید فرار کرد آغوش مهربون تو رو اختیار کرد وقتی تو تنها، راه نجاتی یک لحظهی بدون تو باید چه کار کرد خدا ما رو آفرید برای محرمت همه در پناه تو همه زیر پرچمت حُبی لدیک، محبوب من از این همه تویی مطلوب من ای عاشقانهی مطلوب من حُبی لدیک، لیلای من اسم مقدست، نجوای من این عشق نابت، قیمت نداره هرکی نداره حبتو ثروت نداره عاشق نباشه، دنیا رو باخته هرکس تو رو شناخت، خدارو شناخته خدا ما رو آفرید برا نوکری تو برا خوردنه غمت، شدیم مشتری تو
-
شور - هر کس به تمنایی رفته ست به صحرایی ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی عشق زینب به تو ای جان دلم سوری نیست من به روی تو حسین عاشق مادرزادم هر که از عشق تو دیوانه نشد عاقل نیست عاقل آن است که از عشق تو دبوانه شود سر کوی دلبر من به حریم کعبه ماند که به هر طرف کنی روی بتوان نماز کردن بوی بهشت می وزد از کربلای تو ای کشته ای که جان دو عالم فدای تو تو هر چه داشتی به خدا دادی ای حسین فردا خداست جل جلاله جزای تو
تاکنون نظری ثبت نشده است.