- 10
- 1000
- 1000
- 1000
شب عاشورا محرم 99 - مجتبی رمضانی
مرثیه خوانی شب عاشورا با صدای مجتبی رمضانی، 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - اذن سلوک اهل نظر دست زینب است آیینه مکاشفه در دست زینب است سوگند بر نمازِ شبی که قضا نشد فیضِ حضور و فوز سحر، دستِ زینب است جنگِ عقاید است، از عالِم جدا نشو نذر و نظر، دعا و و اثر دستِ زینب است در اوجِ هجمه ها، کمر راست می کنیم چون همچنان قضا و قَدَر دستِ زینب است فوراً به عاشقانِ زیارت خبر دهید در اربعین براتِ سفر دستِ زینب است فتح و الفتوح کرد، زد از ریشه ظلم را تاریخ ثبت کرد، تبر دستِ زینب است بیش از تمامیِ اُسرا تازیانه خورد اشک از خودش بگیر و معرفت از خودش بخواه یعنی که اشک و سوزِ جگر، دستِ زینب است بر خیزران تشر زد و فرمود که نزن مسئولِ حفاظت از سر، دستِ زینب است
-
روضه - تو از حال و روزم خبر داری یا نه؟ به اشکای زینب، نظر داری یا نه؟ الهی بمیرم، نبینم غماتُ بکِش رو سرِ من، یه لحظه عباتُ اگه میشه حرف از جدایی نزن قرارِ دلِ بیقرارم بمون به أَمَّنْ یُجیبی که خوندی قسم نباشی می میرم کنارم بمون، به فکرِ منم باش منی که هنوز،میلرزه دلم تا صدام میزنی نباشی چه جوری صبوری کنم تو سنگِ صبورِ غمایِ منی دیگه قصه ی ما رسیده به جایی که راهی نداریم به غیر از جدایی من اینجا غریب و تو یاور نداری بیا فکر کن اصلاً، که خواهر نداری تو خیره شدی به من و چادرم منم مات انگشت و انگشترت سرِ من فدایِ سرِ بچه هات سرِ بچه هام هم فدایِ سَرت به گرد و غبارِ غمِ بی کسی که فردا میشینه رویِ معجرم نبینم غمات و پاشو عُمرِ من خودم غصه هاتُ به جون میخرم
-
زمینه - أمن یُجیبُ المُضطَر دلشوره افتاده به جون زینب قرارمون این نبوده داداشم کجا میخوای بری بدون زینب یه امشبو بشین کنار خواهر بذار تماشا بکنم چشماتو بوی بهشت میپیچه توی خیمه وقتی که شونه میزنم موهاتو آی قلبم مادرم میزد موهاتو شونه یادته؟ آی سوختم یاد شعلهای که زد زبونه یادته؟ " واویلا واویلا واویلا " فردا خودم میدونم به خاک غربت و عزا میشینم من دست و پا گم میکنم وقتی که تو دست و پا میزنی و میبینم بذار گلوتو ببوسم با گریه یادم میاد وصیتهای مادر میشنوی پیچیده میون صحرا صدای آه و نالههای مادر آی امشب خوبه که اباالفضلِ نگهبانه حرم آی فردا نزدیک غروب خالی میشه دور برم امون از این عاشورا بگو رباب خبر داره که فردا حرمله با سه شعبه تو میدونه به حال اصغر و خودش واویلا حق بده دلشوره بگیرم آخه امید خواهر به برادر باشه راستی نگفتی بعد تو کی باید مراقب این همه دختر باشه آی قلبم بعد تو بگو میشه چه خاکی به سرم آی سوختم تو دست اراذل که اسیر میشه حرم
-
واحد - به زیر سمِ اسب فردا میره تنم حتی میشه غارت کهنه پیرهنم آه خواهر قد کمونم، سخته برات میدونم پیکر من میشه پر از خون آه طاقت بیاری خواهر، توو نفسهای آخر اون لحظه رو نیای به میدون روی نی میره این سر، پیکرم میشه پُر خون فردا بین این مقتل، مادرم میشه مهمون " صد آه و صد واویلا " فردا از روی تل میبینه خواهرش خنجر روی حنجر ناله? مادرش آه سرش میره رو نیزه، تنش میون گودال میگه نزن یاور نداره آه ای بی کفن حسینم، خونین بدن حسینم حسین من مادر نداره میره بی پر و بی بال، خواهری توی گودال میبینه عزیزش رو، زیر پا شده پا مال
-
واحد - عشق تو بوده با من از اول داده غبار دلمو صیقل نوری تابید توی جهانم اسم تو شد هر ضربانم امید دل ناامیدا حسین نوای تموم شهیدا حسین حسین یاحسین غم تو تا همیشه تازهست یه نگات لطف بیاندازهست یاحسین ذکر پرآوازهست یاحسین، یااباعبدالله حبّ تو شد در دل ما نافذ بی تو به جایی نرسیم هرگز زیر دِین لطف تو هستیم هستیم روی عهدی که بستیم مثل حرّ و جون و حبیب و زهیر کنار تو میشیم عاقبت بخیر حسین یاحسین "قدم صدقِ" ما پابرجاست دل ما با حسینِ زهراست شب و روز واسه ما عاشوراست یاحسین، یااباعبدالله جاذبهی تو لامکانی شد نور محبتت جهانی شد آقا، والا، مولا حسینه عالَم فهمید حق با حسینه تویی انتخاب دل حقطلب مسیحی، یهودی، عجم یا عرب حسین یاحسین تو شدی منجی عقل و دل عَلَم حق علیه باطل با خونِت دین ما شد کامل یاحسین، یااباعبدالله
-
تک - آسمان شده سینه زن آخرین قیام علوی آمدم طواف حرمم دور این خیام علوی آمدم تا دل دهم بهر عزای آن دلبر آمدم تا رزق ماتم گیرم از شاه بی سر آمدم تا از محبت باری بخشد بر منم بی بار و بر بر مشام میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا حسین جانم داغ مشک خالی و عَلم انتظار و دستای قلم ناله میزنم با ناله ی کودکان تشنه ی حرم تو آب حیات آقا هر دو عالم تشنه ی گوشه چشم اصغره ماه ماتم تشنهی مثل ماصد یوسف موسی و آدم تشنهی تشنه ی آب فرات ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا حسین جانم در مصاف ظلمت آمده شاه بی نشان فاطمه دست و پا نزن به روی خاک صید نیمه جان فاطمه هر شعر نابی خلاصه می تراود از حرم مثل چشم زینب باید خون ببارد از حرم مادری قامت خمیده گویی آمد از حرم از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین دست و پا می زد حسین زینب صدا می زد حسین حسین جانم
تاکنون نظری ثبت نشده است.