- 23
- 1000
- 1000
- 1000
شب بیست و دوم رمضان 1402 - سید مهدی حسینی
مرثیه خوانی شب بیست و دوم ماه رمضان با صدای سید مهدی حسینی، 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
بهار شد، خبری از بهار ما نرسید/دوباره خانه تکاندیمو، یار ما نرسید/رسیده عید، ولی گل عزار ما تنهاست/لباس کهنهی غیبت، تن عزیز خداست/آهای مردم دنیا، از امتحان چه خبر؟/دوباره جمعه شد، از صاحب الزمان چه خبر؟/وصال او چقدر، دیر و دیرتر شده است/گناه ماست که امسال، پیرتر شدهاست/قرار بود بیاید، سر قرار خودش/نشسته بین بیابان، در انتظار خودش/دل کسی نگرانش نشد، نیامده است/کسی ز غربت آقا، به خود نیامده است/ز رنج دیدن یوسف، کمی نرنجیدیم/به جای کار، برای ظهور خوابیدیم/کسی که فقر چشیدی، پِی کریمان باش/اگر که رفتی از این در، برو پشیمان باش/به یمن اوست، که رزق سحر به ما دادند/به جای کیسهی زر، چشم تر به ما دادند/سلام یابن علی، ذولفقار را بردار/بیا و نحسی این، روزگار را بردار/خوشا به حال غلامی، که هیئتی تو شد/مریض شد، نگران سلامتیه تو شد/خدا کند که گدای محل، کنی ما را/دوباره مثل گذشته، بغل کنی ما راخودت بیایی و دستی، سر همه بکشی/مسیر روضهی ما را، به علقمه بکشی/اَلا مسافر کرب بلا که در راهی/مرا ببر به حرم، گریه کن که میخواهی
-
اگر آتش به دلت هست/ اگر حال مشوش داری و اگر تب داری/یا شکایت ز خود و از همه بر لب داری/یا اگر از غم و اندوه و بلا سینه لبالب داری/و اگر زندگی سرد و پر از درد و دل آشوب مرتب داری/یا پریشانی روز و دل آتش زده هرشب داری/روز و شب تب داری/چارهاش نور علی نور ، دعای نور است/بسم رب نور است/گرچه او مستور است/چارهاش زمزمهی نور دعای زهراست/چارهاش یک مدد از چادر بانوی خداست/نور خورشید نه ، مهتاب نه ، اینها همه هیچ/نور میخواهی از آن چادر مشکی دریاب/ نور آن عصمت ناب/نور از ریشهی آن چادر قدسی است/ که قدیسهی صدیقه به سر داشت/که بر افلاک گذر داشت/که از او نور ، سحر داشت/همه شب یا همه روز/نور میتابد از آن چادر مشکی تا ماه/نور میگیرد از آن نور سرِ صبح ، پگاه/نور میجوشد از این چادر پر وصلهی خاتون علی/ سرِ مکنون علی/چادری که نه به هر ریشه فقط معجزه پنهان کرده/عرش از حسرت آن پاره گریبان کرده/چادری که در آن/جمع اسماء خدا است و خدا/در دلش فاطمه پنهان کرده/چادری که همه افلاک پریشان کرده/زخم کتمان کرده/درد درمان کرده/جمع هفتاد یهودی همه یک روز مسلمان کرده/در دل این گرداب/سیرهاش را دریاب/ریشهاش را دریاب
-
یا علی با زخم پهلو دور سر تو میگردم/دست من کبوده اما دست تو رها نکردم/حتی همونجا که زمین خوردم/اسم تو رو با هر نفس بردم/من خستم اما کم نیاوردم/زخمی اما سربلندم /خسته اما استوار/لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار/یا علی منم همون که جون میدم برای راهت/نه فقط خودم که مولا محسنم فدای راهت/من با همین دستای بیمارم/بار غمو رو شونه میذارم/من از علی دست برنمیدارم/اسم تو باید بمونه توی گوش روزگار/لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار


تاکنون نظری ثبت نشده است.