منو
شهادت امام جعفر صادق 1392 - مجید بنی فاطمه

شهادت امام جعفر صادق 1392 - مجید بنی فاطمه

  • 4 تعداد قطعات
  • 4 دقیقه مدت قطعه
  • 44 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت امام جعفر صادق با صدای مجید بنی فاطمه، 1392


قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 4:44
    رها کنید دگر صحبت مداوا را/فراغ اگر نکشد،وصل می کشد ما را/تمام عمر تو ما را نظاره کردی و ما/ندیده ایم هنوز آن جمال زیبا را/شراره های دلم اشک شد زدیده چکید/ببین چگونه به آتش کشید دریا را/قسم به دوست که یک موی یار را ندهم/اگر دهند به دستم تمام دنیا را/نسیم صبح ، ز راهی که آمدی برگرد/ببر سلام ز من آن عزیز زهرا را/
  • 12:40
    شده مدینه باز غم انگیز/به داغ بقیع، امون از این مصیبت/نه زائری نه خادمی هست/خدایا، همه بریم زیارت/امشب دلای ما می ره کنار بقیع/روضه به پا شده دم دیوار بقیع/بارون آسمون، وای/زائر اشکامون، وای/می باره بی امون، وای/غریب آقام آقام وای /یه پیر مرد دل شکسته/میون آتیش، به یاد مادر افتاد/مادری که با ضرب سیلی/به پیش، نگاه حیدر افتاد/ای وای در خونه داره می سوزه خدا/ای وای که تازه شد روضه ی مادر ما/می بردنش حالا، وای/میون کوچه ها، وای/شبیه مرتضی، وای/غریب آقام آقام وای/دیگه تو حال احتضاره/امامی که بود، آبروی مدینه/رسیده لحظه های آخر/می سوزه حالا با زهر کینه/اما این آخری به یاد بی کفنه/روضه می خونه از سری که بی بدنه/میون قتلگاه، وای/شهید کربلا، وای/می زنه دست و پا، وای/غریب کربلا وای/
  • 3:47
    دل تو دلم دیگه نیست آقا واسه کربلا/اسم منو بنویس آقا واسه کربلا/من غریبه نیستم آقا از خونتم/نوکر مشکی پوشتم مدیونتم/کربلامو امضا کنی ممنونتم//کربلا کشتی نوحمه کربلا راحت روحمهکربلا اوج شکوهمه کربلا/کربلا آرزوی منه کربلا آبروی منه/کربلا روبروی منمه کربلا/دنیای خاکی ما کجا دنیای تو/عمر و نمی خوام یک نفس منهای تو/کشتی غصه هامون با تو رو به ساحله/محرم عشقم و حج من با تو کامله/رمز ورود باب الحسین ابوفاضله/کربلا غیرت عاشقی/کربلا غربت عاشقی/کربلا تربت عاشقی/کربلا کعبه و زمزمه کربلا شور محرمه/کربلا مرکز عالمه کربلا/
  • 3:46
    منم آن دل که ز داغ تو به دریا میزد/روضه ات شعله به دامان ثریا میزد/مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند/پیر مردی که نفس در پی آنها میزد/آن طرف گریه ی طفلان من و در این سو/خنده بر بی کسی ام دشمن زهرا می زد/نیمه جانی که در آتش پی طفلانش بود/شعله وقتی ز در سوخته بالا میزد/آه از آن بزم شرابی که به یادم آورد/داغ آن زخم که نامرد به لبها میزد/یاد آن طفل که زنجیر تنش مانع بود/تا ببیند که لب چوب کجا را میزد/همه ی قدرت خود جمع نمود اما دید/خیزران را به لب زخمی بابا میزد/ترکه اش گاه به رخ گاه به دندان می خورد/در عوض عمه ی ما بود که خود را میزد

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی