منو
شب چهارم رمضان 1403 - محمود کریمی

شب چهارم رمضان 1403 - محمود کریمی

  • 3 تعداد قطعات
  • 7 دقیقه مدت قطعه
  • 17 دریافت شده
مداح : محمود كریمی
مناسبت مذهبی : 4رمضان
شخصیت : امام حسین (ع)
نوع قطعه : كل مجلس
مناجات خوانی شب چهارم رمضان با صدای محمود کریمی، 1403

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 7:27
    مناجات - دوباره سفره ی اشک است و فیض ماه خودم دوباره نیمه شبی و بساط آه خودم رسیدم اول کاری که معترف بشوم نشان به کس ندهم نامه ی سیاه خودم کسی به جز تو خبردار نیست از حالم میان محکمه آرم که را گواه خودم ؟ قشون اشک فرستاده ام به درگاهت ذلیل عفو توام با همه سیاه خودم به من تو راه نشان دادی و نفهمیدم فقط دویدم و رفتم به کوره راه خودم چه ظلم ها که نکردم به خود در این دنیا چه چوب ها که نخوردم من از نگاه خودم حیا نکردم و دنبال معصیت رفتم شدم من عبد فراری و دل بخواه خودم چه صبر داری و خسته نمی شوی از من خودم که خسته ام از این همه گناه خودم تمام ترس من این است مرگ من برسد که پی نبرده ام آن دم به اشتباه خودم به دست های خودم ساختم قفس ها را ببین که حبس شدم در میان چاه خودم " بجز حسین مرا ملجا و پناهی نیست " بگو به من که : بیا بنده در پناه خودم میان قبر بگویم حسین و گریه کنم دلم خوش است به این اشک گاه گاه خودم
  • 3:20
    نوحه - در خونه‌ات اومدم این منو این گناهم حُرم اشکامو گرفت عاقبت اشتباهم دستم و ول نکنی دق میکنم به قرآن با همه آلودگیم عاشقتم حسین جان منو رد کنی همه کار و کسم تو پناه منی به رقیه قسم وسعت رحمت‌ خدا دلبر بی نظیر حسین یه عمریه غلامتم دست منم بگیر حسین گیر چشمای توئه دستی که زیر سنگ در این خونه گرفتاری چقدر قشنگه کسی درمونده نمیشه دیگه با ابوالفضل وقتی با حال خرابش میگه یا ابوالفضل به امید نگاه تو باز اومدم در خونه غیر تورو نزدم محرم‌ها برای تو تو کوچه ها قیامت عاقبتم چیه حسین کاشکی بگی شهادت
  • 7:53
    نوحه - بین این شب تار، دشت کربلا سوخت کلّ خیمه‌ها سوخت خیمه‌ی علمدار، بین شعله‌ها سوخت پیش چشم ما سوخت بین خیمه‌ها مُردم؛ کنار تو، زمین خوردم رفتی و بدون تو، کی گفته من کم‌آوردم دنبالم به صحرا، بچّه‌هارو بردم صددفه شمردم تا که زیر لب‌هام، اسمتو آوردم تازیانه خوردم وقتی خیمه غارت شد؛ به ما بی‌تو، جسارت شد رفتی و سه‌سالت هم، مهیّای اسارت شد رفتی و ندیدی آه مادرارو اشک دخترارو پیششون به نیزه می‌زنن سرارو رأس لاله‌هارو این همه زن و دختر؛ من تنها، بیا مادر می‌کشه منو آخر، غم چادر؛ غم معجر پیکرش تا جداجدا می‌شد کار زینب، خداخدا می‌شد آیه‌ی محکم کتاب خدا زیر خنجر، هجاهجا می‌شد روی آن تن که جای بوسه نداشت زخم تازه، چگونه جامی‌شد؟ کشتن او که قیل‌وقال نداشت به‌خدا بی‌سر و صدا می‌شد تا که می‌خواست پاشود از جا استخوان شکسته، تامی‌شد پیرها با عصا، ته گودال به تنش می‌زدند تا می‌شد پیکرش را که زیرورو کردند زخم‌ها، تازه داشت وامی‌شد کاش پیش از رسیدن زینب شمر از رووی سینه، پامی‌شد او که جان جهان به قربانش داشت قربانی از قفا می‌شد مثل دل‌کندن حرم از او سر، مگر از تنش جدا می‌شد؟!

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی