- 337
- 1000
- 1000
- 1000
شب نوزدهم رمضان، حسن خلج، سال 1402
مرثیه خوانی به مناسبت 19 رمضان، ضربت خوردن امام علی (ع) با صدای حسن خلج، سال 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
بزن ای تیغ در دم راحتم کن/از این شهر این جهنم راحتم کن/مگر از دست تو کاری برآید/بزن ای ابن ملجم راحتم کن/ز دلبر ارثیه بردن چگونه است/شبیه عشق خود مردن چگونه است/بزن طوری بفهمم مثل زهرا/که با صورت زمین خوردن چگونه است/تو که در خون نشاندی گیسویم را/شکستی مثل زهرا ابرویم را/مرو ای تیغ کارت ناتمام است/مینداز از قلم این پهلویم را
-
عمرم به سر رسیده ببینی چه میکنی/رنگ از رخم پریده ببینی چه میکنی/مـن پیـکرم بـه غیـر سـرم لطمـهایى ندید/جسمی به خون تپیده ببینی چه میکنی/فرقم فقط شکسته چنین زار میزنی/گر حنجر بریده ببینی چه میکنی/اینجـا همه بـه گریهى تـو گریه میکنند/در اوج گریه خنده ببینی چه میکنی
-
باز امشب منادی کوفه، از امامی غریب میخواند/گوشهی خانه دختر زهرا، دارد امنیجیب میخواند/آه بابا به صورتت اصلاً، درد و زخم و ورم نمیآید/چه کنم با شکاف فرق سرت، هرچه کردم به هم نمیآید/ندارم معجری ای جان فدایت/گذارم تا به روی زخمهایت/دیشب از فکر داغ تو بابا، تا سحرگاه گریهها کردم/حسب امرت ز بغچهی مادر، کفنی باز دست و پا کردم/کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون/تا نگویند حسین بنعلی بی کفن است/استخوانی اگر از، سینهی او باقی ماند/زیر آن ضربهی هر سم، شکن در شکن است/لباس کهنه بپوشید، زیر پیرهنش/مگر که بر نکشد خصم بدمنش ز تنش/لباس کهنه چه حاجت که زیر سم ستور/تنی نماند که پوشند جامه یا کفنش/این صید دست و پا زده در خون حسین توست
-
نام ما را بنویسید پریشان علی/شیعه مملکت و خطهی سلمان علی/همه شب سفرهی ما پر شده با نان علی/کار زهراست که هستیم مسلمان علی/سالیانی است که مسکین و فقیر نجفیم/پادشاهیم، غلامان امیر نجفیم/شاه ما صاحب لوح و قلم است ای مردم/مهربان است خدای کرم است ای مردم/مونس لحظهی شادی و غم است ای مردم/از علی هر چه بگوییم کم است ای مردم/ما کجا مدح علی، هر چه بگوییم خطاست/مدح او کار خداوند و نبی است و زهراست/او همان است که مانند خدایش یکتاست/مثل او نیست نگردید علی بی همتاست/ذکر خیرش همه دم بر لب اهل بالاست/آشکارا و نهان به همه پیغمبرهاست/عالمی حسرت یک لقمهی نانش دارد/آسمان تکیه به دست پسرانش دارد/من علیم که دلم واهمه از غم نکند/تا که زهراست کسی پشت مرا خم نکند/کم بود عمر دو صد نوح مرا، گرچه اجل/سایهی فاطمه را از سر من کم نکند
تاکنون نظری ثبت نشده است.