با صدای حسین یزدان پناه
متن و ترجمه:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به نام خداى بخشاینده مهربان
اِلهى اِلَیْکَ اَشْکُو نَفْساً بِالسُّوءِ اَمَّارَهً، وَاِلىَ الْخَطیئَهِ مُبادِرَهً
خدایا به سوى تو شکایت آورم از نفسى که مرا همواره به بدى وادارد و به سوى گناه شتاب دارد
وَ بِمَعاصیکَ مُولَعَهً، وَلِسَخَطِکَ مُتَعَرِّضَهً، تَسْلُکُ بى مَسالِکَ الْمَهالِکِ،
و به نافرمانی هایت حریص است و به موجبات خشمت دست درازى کند مرا به راه هایى که منجر به هلاکت مى شود مى کشاند
وَ تَجْعَلُنى عِنْدَکَ اَهْوَنَ هالِکٍ، کَثیرَهَ الْعِلَلِ، طَویلَهَ الْأَمَلِ،
و به صورت پستترین نابودشدگان درم آورد بیماری هایش بسیار و آرزویش دراز است
اِنْ مَسَّهَا الشَّرُّ تَجْزَعُ، وَ اِنْ مَسَّهَا الْخَیْرُ تَمْنَعُ، مَیَّالَهً اِلَى اللَّعِبِ وَاللَّهْوِ،
اگر شرى به او رسد بى تاب شود و اگر خیرى نصیبش گردد سرکشى کند به اسباب بازى و سرگرمی هاى بیهوده
مَمْلُوَّهً بِالْغَفْلَهِ وَالسَّهْوِ، تُسْرِ عُ بى اِلىَ الْحَوْبَهِ، وَ تُسَوِّفُنى بِالتَّوْبَهِ،
بسیار متمایل و از بى خبرى و فراموشى انباشته است مرا به سوى گناه شتاب دهد و به نوبت توبه به امروز و فردایم کند
اِلهى اَشْکُو اِلَیْکَ عَدُوّاً یُضِلُّنى، وَشَیْطاناً یُغْوینى، قَدْ مَلَأَ
خدایا به تو شکایت آورم از دشمنى که گمراهم کند و شیطانى که مرا از راه بدر برد سینه ام را پر از
بِالْوَسْواسِ صَدْرى وَاَحاطَتْ هَواجِسُهُ بِقَلْبى، یُعاضِدُ لِىَ الْهَوى،
وسوسه کرده و تحریکات زهرآگینش قلبم را احاطه کرده به هوا و هواسم کمک کند
وَیُزَیِّنُ لى حُبَّ الدُّنْیا وَیَحُولُ بَیْنى وَبَیْنَ الطَّاعَهِ وَالزُّلْفى،
و دوستى دنیا را پیش چشمم آرایش دهد میان من و فرمانبردارى و تقرب به درگاهت حائل گردد
اِلهى اِلَیْکَ اَشْکُو قَلْباً قاسِیاً مَعَ الْوَسْواسِ مُتَقَلِّباً، وَبِالرَّیْنِ وَالطَّبْعِ مُتَلَبِّساً،
خدایا پیش تو شکوه آرم از دلى که سخت شده و به دست وسوسه ها بگردد و به زنگ (خودبینى) و خوى زشت پوشیده شده،
وَ عَیْناً عَنِ الْبُکآءِ مِنْ خَوْفِکَ جامِدَهً، وِ اِلى ما تَسُرُّها طامِحَهً،
و از دیدهاى که به هنگام گریه کردن از خوف تو خشک است ولى براى نگریستن به مناظر خوشآیندش خیره و حریص است
اِلهى لا حَوْلَ لى وَلا قُوَّهَ اِلاَّ بِقُدْرَتِکَ، وَلا نَجاهَ لى مِنْ مَکارِهِ الدُّنْیا اِلاَّ بِعِصْمَتِکَ،
خدایا جنبش و نیرویى براى من نیست جز به نیروى تو و راه نجاتى از گرفتاریهاى دنیا ندارم جز نگهدارى تو
فَاَسْئَلُکَ بِبَلاغَهِ حِکْمَتِکَ، وَنَفاذِ مَشِیَّتِکَ، اَنْ لا تَجْعَلَنى
پس از تو مى خواهم به حکمت رسایت و به مشیت جارى و گذرایت که مرا تنها در معرض
لِغَیْرِ جُوْدِکَ مُتَعَرِّضاً، وَلا تُصَیِّرَنى لِلْفِتَنِ غَرَضاً وَکُنْ لى عَلَى الْأَعْدآءِ ناصِراً،
جود و بخشش خود درآورى و هدف تیرهاى بلا و آزمایش قرارم ندهى و مرا در پیروزى
وَعَلَى الْمَخازى وَالْعُیُوبِ ساتِراً وَمِنَ الْبَلاءِ واقِیاً،
بر دشمنان یارى کنى و رسوائی ها و عیوبم را بپوشانى و از بلا محافظتم کنى
وَعَنِ الْمَعاصى عاصِماً بِرَأْفَتِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
و از گناهان نگاهم دارى به مهر و رحمتت اى مهربانترین مهربانان
متن و ترجمه:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به نام خداى بخشاینده مهربان
اِلهى اِلَیْکَ اَشْکُو نَفْساً بِالسُّوءِ اَمَّارَهً، وَاِلىَ الْخَطیئَهِ مُبادِرَهً
خدایا به سوى تو شکایت آورم از نفسى که مرا همواره به بدى وادارد و به سوى گناه شتاب دارد
وَ بِمَعاصیکَ مُولَعَهً، وَلِسَخَطِکَ مُتَعَرِّضَهً، تَسْلُکُ بى مَسالِکَ الْمَهالِکِ،
و به نافرمانی هایت حریص است و به موجبات خشمت دست درازى کند مرا به راه هایى که منجر به هلاکت مى شود مى کشاند
وَ تَجْعَلُنى عِنْدَکَ اَهْوَنَ هالِکٍ، کَثیرَهَ الْعِلَلِ، طَویلَهَ الْأَمَلِ،
و به صورت پستترین نابودشدگان درم آورد بیماری هایش بسیار و آرزویش دراز است
اِنْ مَسَّهَا الشَّرُّ تَجْزَعُ، وَ اِنْ مَسَّهَا الْخَیْرُ تَمْنَعُ، مَیَّالَهً اِلَى اللَّعِبِ وَاللَّهْوِ،
اگر شرى به او رسد بى تاب شود و اگر خیرى نصیبش گردد سرکشى کند به اسباب بازى و سرگرمی هاى بیهوده
مَمْلُوَّهً بِالْغَفْلَهِ وَالسَّهْوِ، تُسْرِ عُ بى اِلىَ الْحَوْبَهِ، وَ تُسَوِّفُنى بِالتَّوْبَهِ،
بسیار متمایل و از بى خبرى و فراموشى انباشته است مرا به سوى گناه شتاب دهد و به نوبت توبه به امروز و فردایم کند
اِلهى اَشْکُو اِلَیْکَ عَدُوّاً یُضِلُّنى، وَشَیْطاناً یُغْوینى، قَدْ مَلَأَ
خدایا به تو شکایت آورم از دشمنى که گمراهم کند و شیطانى که مرا از راه بدر برد سینه ام را پر از
بِالْوَسْواسِ صَدْرى وَاَحاطَتْ هَواجِسُهُ بِقَلْبى، یُعاضِدُ لِىَ الْهَوى،
وسوسه کرده و تحریکات زهرآگینش قلبم را احاطه کرده به هوا و هواسم کمک کند
وَیُزَیِّنُ لى حُبَّ الدُّنْیا وَیَحُولُ بَیْنى وَبَیْنَ الطَّاعَهِ وَالزُّلْفى،
و دوستى دنیا را پیش چشمم آرایش دهد میان من و فرمانبردارى و تقرب به درگاهت حائل گردد
اِلهى اِلَیْکَ اَشْکُو قَلْباً قاسِیاً مَعَ الْوَسْواسِ مُتَقَلِّباً، وَبِالرَّیْنِ وَالطَّبْعِ مُتَلَبِّساً،
خدایا پیش تو شکوه آرم از دلى که سخت شده و به دست وسوسه ها بگردد و به زنگ (خودبینى) و خوى زشت پوشیده شده،
وَ عَیْناً عَنِ الْبُکآءِ مِنْ خَوْفِکَ جامِدَهً، وِ اِلى ما تَسُرُّها طامِحَهً،
و از دیدهاى که به هنگام گریه کردن از خوف تو خشک است ولى براى نگریستن به مناظر خوشآیندش خیره و حریص است
اِلهى لا حَوْلَ لى وَلا قُوَّهَ اِلاَّ بِقُدْرَتِکَ، وَلا نَجاهَ لى مِنْ مَکارِهِ الدُّنْیا اِلاَّ بِعِصْمَتِکَ،
خدایا جنبش و نیرویى براى من نیست جز به نیروى تو و راه نجاتى از گرفتاریهاى دنیا ندارم جز نگهدارى تو
فَاَسْئَلُکَ بِبَلاغَهِ حِکْمَتِکَ، وَنَفاذِ مَشِیَّتِکَ، اَنْ لا تَجْعَلَنى
پس از تو مى خواهم به حکمت رسایت و به مشیت جارى و گذرایت که مرا تنها در معرض
لِغَیْرِ جُوْدِکَ مُتَعَرِّضاً، وَلا تُصَیِّرَنى لِلْفِتَنِ غَرَضاً وَکُنْ لى عَلَى الْأَعْدآءِ ناصِراً،
جود و بخشش خود درآورى و هدف تیرهاى بلا و آزمایش قرارم ندهى و مرا در پیروزى
وَعَلَى الْمَخازى وَالْعُیُوبِ ساتِراً وَمِنَ الْبَلاءِ واقِیاً،
بر دشمنان یارى کنى و رسوائی ها و عیوبم را بپوشانى و از بلا محافظتم کنى
وَعَنِ الْمَعاصى عاصِماً بِرَأْفَتِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
و از گناهان نگاهم دارى به مهر و رحمتت اى مهربانترین مهربانان
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
کاربر مهمان