- 432
- 1000
- 1000
- 1000
شب ششم ماه رمضان 1401 - میثم مطیعی و حسن شالبافان
مراسم شب ششم رمضان با صدای میثم مطیعی و حسن شالبافان، 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
نجوا با امام زمان (عج) - سیدی بازآ که پیغمبر صدایت میزند مادرت صدیقه اطهر صدایت میزند بازوی مجروح زهرا چشم گریان حسن دستهای بسته حیدر صدایت میزند چارده قرن است کز قلب مزاری گم شده پهلوی بشکسته مادر صدایت میزند زخم یاسین، قلب طاها، سینه مجروح نورآیههای سوره کوثر صدایت میزند جد مظلومت علی سر برده در آغوش چاه با دل خونین و چشم تر صدایت میزند تیرباران پیکر مجروح عمّویت حسن از کنار قبر پیغمبر صدایت میزند قامت خم گشته جدت کنار علقمه بازوی عباس نامآور صدایت میزند قبر ثارالله را بنگر که از پایین پا جسم صدچاک علیاکبر صدایت میزند بر فراز دست خونینِ «حسین بن علی حلق خونین علیاصغر صدایت میزندبا صدای زخمی خود «میثم» دلسوخته تا که دارد روح در پیکر صدایت میزند شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار
-
روضه
-
روضه - بادها عطر خوش سیبِ تنش را بردند زخم ها لاله ی باغ بدنش را بردند دشنه ها دور و بر پیکر او حلقه زدند حلقه ها نقش عقیق یمنش را بردند یوسف ، آهسته بگوئید نمیرد یعقوب گرگ ها زوزه کشان پیرهنش را بردند شاعر : سید رضا جعفری
-
روضه - شالبافان - چه گریه داره حال و روزم تو گوشمه صدات هنوزم به یاد قتلگاه میسوزم غرور زینبو شکستن با چکمه رو سینه ت نشستن ملائکه چشمامو بستن یادم نمیره قتلگاهت غربت آخرین نگاهت خضاب شد اون صورت ماهت سر به سرت گذاشت با نیزه بلا میرفت هزار تا نیزه مونده روی گلوت جانیزه
-
زمینه - شالبافان - علی گفتن بها داره علی گفتن بلا داره تو این دنیا هنوز مردم علی گفتن گناه داره همسرِ علی در و دیوار میبینه نوکر علی طناب دار میبینه وارث علی ته گودال میبینه دختر علی سرِ بازار میبینه من هنوز برات یه سیلی ام نخوردم من برا چی زندم آقا چرا هنوز برات نمردم آه آه آه غریب آقا علی گفتن سبب میخواد علی گفتن ادب میخواد علی گفتن که آسون نیست بابا اصل و نسب میخواد مادرم میخواد کنیز زهرا باشه بابامم میخواد غلام مولا باشه من دلم میخواد تا دنیا دنیا باشه بچم عاشق ابی عبدالله باشه من هنوز برات یه سیلی ام نخوردم من برا چی زندم آقا چرا هنوز برات نمردم آه آه آه غریب آقا
-
شور - شالبافان - شاه مردان شمشیر مصطفی و تیغ برانه گرگا به هم میگن که شیر غرانه جان جان جان جان جانانه مرد میدانه با حملهی علی مرد طوفانه عمر بن عبدود با خاک یکسانه جان جان جان جان جانانه تو میدون با ذوالفقار میگشت دنبال شکار وقتی که فلانیا میگفتن که الفرار لا امیر الا علی لا امیر الا علی
تاکنون نظری ثبت نشده است.