- 340
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه دوم 1400 - میثم مطیعی
مرثیه خوانی شب شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه دوم با صدای میثم مطیعی، 1400
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مدح - گر نگاهی به ما کند زهرا دردها را دوا کند زهرا بر دل و جان ما صفا بخشد گر نگاهی به ما کند زهرا کم مخواه از عطای بسیارش کآنچه خواهی، عطا کند زهرا بضع? مصطفی بُوَد زآنرو جلوه چون مصطفی کند زهرا خان? وحی را، ز رخسارش، رشکِ غار حَرا کند زهرا نه عجب گر به شأن او گویند، خاک را کیمیا کند زهرا این مقام کنیز او باشد تا دگر خود، چهها کند زهرا! چهره پوشد ز مرد نابینا تا بدین حد، حیا کند زهرا در طرفداری از خدا و رسول به علی اقتدا کند زهرا روز محشر -که از شفاعت خویش حشر دیگر به پا کند زهرا- همچو مرغی که دانه بر چیند، دوستان را جدا کند زهرا چه شود گر زِ رحمت بسیار حاجت ما روا کند زهرا؟ چه شود گر که بر «مؤید» هم نظری از وفا کند زهرا شاعر : سید رضا مؤید
-
زمزمه - چیزی نخواست از من، تا لحظهی آخر حتی همون، لحظه که داشت، میسوخت کنار در شرمنده ام، من تا ابد، از اون چشای تر چیزی از اینکه زمین خورده، به من نگفت از اینکه توو کوچهها سیلی، زدن نگفت درد دلهاشو به هیچکس جز، حسن نگفت یه بار نگفت، از اون همه غم نگفت نگفت، از قامت خم که میدونست، شرمنده میشم «نرو نرو سپاه حیدر، پر از غمه نگاه حیدر» خیلی مدارا کرد، با فقر من هم ساخت پای دل، حیدر نشست، با این همه غم ساخت اما یه بار، شکوه نکرد، با روزی کم ساخت بخشید رخت عروسیشو هم، برا خدا با دستاش نون تازه میپخت، برای ما تنها لبخندش رو میبخشید، به مرتضی یه بار نگفت، علی بریدم این آخرا، نگفت خمیدم یه شکوه هم، ازش ندیدم «نرو نرو سپاه حیدر، پر از غمه نگاه حیدر» با بودنِ زهرا، خونه بهشتم بود حتی اگر، که قلب من، لبریزِ از غم بود حتی اگر، که قامتش، از غصهها خم بود یک دفعه هم توو کوچه من رو، صدا نکرد حتی واسه عذاب این شهر، دعا نکرد اما دستم رو یک لحظه هم، رها نکرد خدا ببین، دلم شکسته دلم از این، ستم شکسته که قد همسرم شکسته «نرو نرو سپاه حیدر، پر از غمه نگاه حیدر» شاعر : رضا یزدانی
-
زمینه - شنیدم درِ خونهها رفتید، غریبونه، شبا رفتید نیومد کسی واس? یاری، سهشب اما، شما رفتید بمیرم که تو غربت اون روزا نبودیم که باشیم کنار شما میمونیم تا آخر پای این علم یه روزی میشیم توی این راه فدا ایشالله با دعای تو، میشیم مادر فدای تو میایم هر شب برا بیعت، شبِ قدره شبای تو «امید علی ای شهید علی» شنیدم تو مسجد غریب موندی، ولی باز از علی خوندی دل اهل عالم رو با اشکات برا مولا میسوزوندی فدای تو و خطبه و آه تو فدای تو و عمر کوتاه تو امید علی ای شهید علی الهی شهید شیم توی راه تو ایشالله با دعای تو، شهید میشیم برای تو هنوزم از توی مسجد، میاد مادر صدای تو «امید علی ای شهید علی» شنیدم دلت شور میزد مادر، شب آخر، شب آخر برای غریبی که لبتشنه شهید میشه، میشه بیسر نبودیم توی کربلای حسین که ما هم بمیریم بهپای حسین میمیریم هزار بار ولی از غمش میشیم زنده با روضههای حسین ایشالله با دعای تو، میشیم غرق عطای تو حسینیهس چشای ما، برا نورِ چشای تو « میشیم زنده با روضههای حسین» شاعر : محمدعلی مودب
-
واحد - ای که شجاعت آورد چهره به خاک پای تو بسته به خانه تا به کی دست گره گشای تو همچو جنین گرفته ای زانوی غصه در بغل خیز و ببین چه می کشد همسر با وفای تو من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان قال و مقال عالمی می خرم از برای تو لحظه به لحظه می برم بار غمت به دوش دل کوچه به کوچه می کنم جان سپر بلای تو گر چه قدم دو تا شده، تیغ نبرد ما شده گری? های های من نال? بی صدای تو تا نشود به موج غم یک سر موی از تو کم گام به گام و دم به دم محسن و من فدای تو دستم اگر شکسته شد در ره یاری ات چه غم باش که دارم آرزو سرشکنم به پای تو روی کبود من بود باعث رو گرفتم ماه گرفته رو شده، مهر خدانمای تو اینکه ز شعر (میثمت) شعله زبانه می کشد مانده به نای طبع او ناله از نوای تو شاعر : استاد غلامرضا سازگار
-
روضه - همینکه درد زِ چشمِ تو خواب می گیرد تمامِ جانِ مرا اضطراب می گیرد بیا به همسرِ خود لحظه ای تبسم کن دلم از اینهمه حالِ خراب می گیرد گشوده دخترِ تو آیه هایِ قرآن را نشسته رویِ سرِ خود کتاب می گیرد عوض شده است در این خانه کارها امشب حسین پیش لبت ظرف آب می گیرد خدا کند که نبینند پهلوانی را که آستین رویِ ردِ طناب می گیرد سلام می کند اما علی از این مردم فقط زِ خنده یِ قنفذ جواب می گیرد ببین به خاک سیاهم نشاند آن نامرد که همسرم به رُخِ خود نقاب می گیرد کسی به سینه ی دیوار و در فشارت داد شبیه آنکه زِ گلها گلاب می گیرد شاعر : حسن لطفی
تاکنون نظری ثبت نشده است.