- 2790
- 1000
- 1000
- 1000
دعای پنجاهم صحیفه سجادیه - دعا در ترس از حق
با صدای بشیر جزایری
( وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی الرَّهْبَةِ )
(دعاى آن حضرت در خوف از خدا)
اللَّهُمَّ إِنَّکَ خَلَقْتَنِی سَوِیّاً ،
بار خدایا تو مرا درست اندام و موزون ساختى،
وَ رَبَّیْتَنِی صَغِیراً ،
و در کودکى پروردى،
وَ رَزَقْتَنِی مَکْفِیّاً
و روزیم را متکفل شدى
اللَّهُمَّ إِنِّی وَجَدْتُ فِیما أَنْزَلْتَ مِنْ کِتَابِکَ ،
بار الها من در کتابت که نازل کرده اى
وَ بَشَّرْتَ بِهِ عِبَادَکَ أَنْ قُلْتَ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ،
و در آنچه بندگانت را به آن بشارت داده اى یافته ام که فرموده اى: (اى بندگان من که در حق خود اسراف کرده اید از رحمت خدا ناامید مشوید
إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً ،
زیرا خداوند همه گناهان را مورد مغفرت قرار مى دهد)،
وَ قَدْ تَقَدَّمَ مِنِّی مَا قَدْ عَلِمْتَ وَ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّ ،
و از من کارهائى صادر شده که تو مى دانى و از من به آن داناترى،
فَیَا سَوْأَتَا مِمَّا أَحْصَاهُ عَلَیَّ کِتَابُکَ
پس واى از این رسوایى که در پرونده من ثبت است،
فَلَوْ لَا الْمَوَاقِفُ الَّتِی أُؤَمِّلُ مِنْ عَفْوِکَ الَّذِی شَمِلَ کُلَّ شَیْءٍ لَأَلْقَیْتُ بِیَدِی ،
و اگر نبود مواقفى که به بخشش فراگیرت در آن امید بسته ام به کلى از رحمتت ناامید مى شدم،
وَ لَوْ أَنَّ أَحَداً اسْتَطَاعَ الْهَرَبَ مِنْ رَبِّهِ لَکُنْتُ أَنَا أَحَقَّ بِالْهَرَبِ مِنْکَ ،
و اگر کسى را قدرت فرار از پروردگارش بود هر آینه من به فرار از تو سزاوارتر بودم،
وَ أَنْتَ لَا تَخْفَى عَلَیْکَ خَافِیَةٌ فِی الْأَرْضِ وَ لَا فِی السَّمَاءِ إِلَّا أَتَیْتَ بِهَا ،
و تویى که نه در زمین از تو چیزى پوشیده است و نه در آسمان مگر آنکه همه را گرد مى آورى،
وَ کَفَى بِکَ جَازِیاً ،
و تو بسنده جزادهنده اى هستى،
وَ کَفَى بِکَ حَسِیباً
و از هر محاسبى بى نیازى
اللَّهُمَّ إِنَّکَ طَالِبِی إِنْ أَنَا هَرَبْتُ ،
خداوندا تو جوینده منى اگر فرار کنم،
وَ مُدْرِکِی إِنْ أَنَا فَرَرْتُ ،
و دریابنده منى اگر بگریزم،
فَهَا أَنَا ذَا بَیْنَ یَدَیْکَ خَاضِعٌ ذَلِیلٌ رَاغِمٌ ،
پس اینک منم در پیشگاهت خاضع و ذلیل و سرشکسته،
إِنْ تُعَذِّبْنِی فَإِنِّی لِذَلِکَ أَهْلٌ ،
اگر عذابم کنى سزاوار آنم،
وَ هُوَ یَا رَبِّ مِنْکَ عَدْلٌ ،
و آن از ناحیه تو- پروردگارا- عین عدالت است،
وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّی فَقَدِیماً شَمَلَنِی عَفْوُکَ ،
و اگر از من عفو کنى پس از دیر باز عفوت شامل حالم بوده،
وَ أَلْبَسْتَنِی عَافِیَتَکَ
و لباس عافیت را بر من پوشانده اى
فَأَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِالَْمخْزُونِ مِنْ أَسْمَائِکَ ،
پس تو را سوگند به آن نام ها که در گنجینه دارى،
وَ بِمَا وَارَتْهُ الْحُجُبُ مِنْ بَهَائِکَ ،
و به آنچه از جلالت در پس پرده قرار گرفته که رحمت آرى بر این وجود بى تاب،
إِلَّا رَحِمْتَ هَذِهِ النَّفْسَ الْجَزُوعَةَ ، وَ هَذِهِ الرِّمَّةَ الْهَلُوعَةَ ، الَّتِی لَا تَسْتَطِیعُ حَرَّ شَمْسِکَ ، فَکَیْفَ تَسْتَطِیعُ حَرَّ نَارِکَ ، وَ الَّتِی لَا تَسْتَطِیعُ صَوْتَ رَعْدِکَ ، فَکَیْفَ تَسْتَطِیعُ صَوْتَ غَضَبِکَ
و این مشت استخوان بى طاقت که تاب آفتاب تو را ندارد تا چه رسد به گرمى دوزخت! و قدرت شنیدن صداى رعد تو را ندارد تا چه رسد به فریاد خشمت
فَارْحَمْنِی اللَّهُمَّ فَإِنِّی امْرُؤٌ حَقِیرٌ ،
پس خدایا بر من رحم کن
وَ خَطَرِی یَسِیرٌ ،
زیرا که فردى کوچکم،
وَ لَیْسَ عَذَابِی مِمَّا یَزِیدُ فِی مُلْکِکَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ ،
و قدر و منزلتم ناچیز است،
وَ لَوْ أَنَّ عَذَابِی مِمَّا یَزِیدُ فِی مُلْکِکَ لَسَأَلْتُکَ الصَّبْرَ عَلَیْهِ ،
و عذابم چیزى نیست که به مقدار ذره اى در پادشاهیت بیفزاید،
وَ أَحْبَبْتُ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ لَکَ ،
و اگر عذابم در پادشاهى تو مى افزود هر آینه صبر بر آن را از تو درخواست مى کردم،
وَ لَکِنْ سُلْطَانُکَ اللَّهُمَّ أَعْظَمُ ،
و دوست مى داشتم که آن فزونى تو را باشد،
وَ مُلْکُکَ أَدْوَمُ مِنْ أَنْ تَزِیدَ فِیهِ طَاعَةُ الْمُطِیعِینَ
اما اى خدا، سلطنت تو بزرگتر و پادشاهیت با دوام تر از آن است که طاعت مطیعان در آن بیفزاید،
أَوْ تَنْقُصَ مِنْهُ مَعْصِیَةُ الْمُذْنِبِینَ
یا عصیان گنهکاران از آن بکاهد،
فَارْحَمْنِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ،
پس بر من رحم کن اى رحم کننده ترین رحم کنندگان،
وَ تَجَاوَزْ عَنِّی یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ ، وَ تُبْ عَلَیَّ ،
و از من بگذر اى صاحب جلال و اکرام،
إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
و توبه ام را بپذیر که تویى توبه پذیر مهربان.
( وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی الرَّهْبَةِ )
(دعاى آن حضرت در خوف از خدا)
اللَّهُمَّ إِنَّکَ خَلَقْتَنِی سَوِیّاً ،
بار خدایا تو مرا درست اندام و موزون ساختى،
وَ رَبَّیْتَنِی صَغِیراً ،
و در کودکى پروردى،
وَ رَزَقْتَنِی مَکْفِیّاً
و روزیم را متکفل شدى
اللَّهُمَّ إِنِّی وَجَدْتُ فِیما أَنْزَلْتَ مِنْ کِتَابِکَ ،
بار الها من در کتابت که نازل کرده اى
وَ بَشَّرْتَ بِهِ عِبَادَکَ أَنْ قُلْتَ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ،
و در آنچه بندگانت را به آن بشارت داده اى یافته ام که فرموده اى: (اى بندگان من که در حق خود اسراف کرده اید از رحمت خدا ناامید مشوید
إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً ،
زیرا خداوند همه گناهان را مورد مغفرت قرار مى دهد)،
وَ قَدْ تَقَدَّمَ مِنِّی مَا قَدْ عَلِمْتَ وَ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّ ،
و از من کارهائى صادر شده که تو مى دانى و از من به آن داناترى،
فَیَا سَوْأَتَا مِمَّا أَحْصَاهُ عَلَیَّ کِتَابُکَ
پس واى از این رسوایى که در پرونده من ثبت است،
فَلَوْ لَا الْمَوَاقِفُ الَّتِی أُؤَمِّلُ مِنْ عَفْوِکَ الَّذِی شَمِلَ کُلَّ شَیْءٍ لَأَلْقَیْتُ بِیَدِی ،
و اگر نبود مواقفى که به بخشش فراگیرت در آن امید بسته ام به کلى از رحمتت ناامید مى شدم،
وَ لَوْ أَنَّ أَحَداً اسْتَطَاعَ الْهَرَبَ مِنْ رَبِّهِ لَکُنْتُ أَنَا أَحَقَّ بِالْهَرَبِ مِنْکَ ،
و اگر کسى را قدرت فرار از پروردگارش بود هر آینه من به فرار از تو سزاوارتر بودم،
وَ أَنْتَ لَا تَخْفَى عَلَیْکَ خَافِیَةٌ فِی الْأَرْضِ وَ لَا فِی السَّمَاءِ إِلَّا أَتَیْتَ بِهَا ،
و تویى که نه در زمین از تو چیزى پوشیده است و نه در آسمان مگر آنکه همه را گرد مى آورى،
وَ کَفَى بِکَ جَازِیاً ،
و تو بسنده جزادهنده اى هستى،
وَ کَفَى بِکَ حَسِیباً
و از هر محاسبى بى نیازى
اللَّهُمَّ إِنَّکَ طَالِبِی إِنْ أَنَا هَرَبْتُ ،
خداوندا تو جوینده منى اگر فرار کنم،
وَ مُدْرِکِی إِنْ أَنَا فَرَرْتُ ،
و دریابنده منى اگر بگریزم،
فَهَا أَنَا ذَا بَیْنَ یَدَیْکَ خَاضِعٌ ذَلِیلٌ رَاغِمٌ ،
پس اینک منم در پیشگاهت خاضع و ذلیل و سرشکسته،
إِنْ تُعَذِّبْنِی فَإِنِّی لِذَلِکَ أَهْلٌ ،
اگر عذابم کنى سزاوار آنم،
وَ هُوَ یَا رَبِّ مِنْکَ عَدْلٌ ،
و آن از ناحیه تو- پروردگارا- عین عدالت است،
وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّی فَقَدِیماً شَمَلَنِی عَفْوُکَ ،
و اگر از من عفو کنى پس از دیر باز عفوت شامل حالم بوده،
وَ أَلْبَسْتَنِی عَافِیَتَکَ
و لباس عافیت را بر من پوشانده اى
فَأَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِالَْمخْزُونِ مِنْ أَسْمَائِکَ ،
پس تو را سوگند به آن نام ها که در گنجینه دارى،
وَ بِمَا وَارَتْهُ الْحُجُبُ مِنْ بَهَائِکَ ،
و به آنچه از جلالت در پس پرده قرار گرفته که رحمت آرى بر این وجود بى تاب،
إِلَّا رَحِمْتَ هَذِهِ النَّفْسَ الْجَزُوعَةَ ، وَ هَذِهِ الرِّمَّةَ الْهَلُوعَةَ ، الَّتِی لَا تَسْتَطِیعُ حَرَّ شَمْسِکَ ، فَکَیْفَ تَسْتَطِیعُ حَرَّ نَارِکَ ، وَ الَّتِی لَا تَسْتَطِیعُ صَوْتَ رَعْدِکَ ، فَکَیْفَ تَسْتَطِیعُ صَوْتَ غَضَبِکَ
و این مشت استخوان بى طاقت که تاب آفتاب تو را ندارد تا چه رسد به گرمى دوزخت! و قدرت شنیدن صداى رعد تو را ندارد تا چه رسد به فریاد خشمت
فَارْحَمْنِی اللَّهُمَّ فَإِنِّی امْرُؤٌ حَقِیرٌ ،
پس خدایا بر من رحم کن
وَ خَطَرِی یَسِیرٌ ،
زیرا که فردى کوچکم،
وَ لَیْسَ عَذَابِی مِمَّا یَزِیدُ فِی مُلْکِکَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ ،
و قدر و منزلتم ناچیز است،
وَ لَوْ أَنَّ عَذَابِی مِمَّا یَزِیدُ فِی مُلْکِکَ لَسَأَلْتُکَ الصَّبْرَ عَلَیْهِ ،
و عذابم چیزى نیست که به مقدار ذره اى در پادشاهیت بیفزاید،
وَ أَحْبَبْتُ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ لَکَ ،
و اگر عذابم در پادشاهى تو مى افزود هر آینه صبر بر آن را از تو درخواست مى کردم،
وَ لَکِنْ سُلْطَانُکَ اللَّهُمَّ أَعْظَمُ ،
و دوست مى داشتم که آن فزونى تو را باشد،
وَ مُلْکُکَ أَدْوَمُ مِنْ أَنْ تَزِیدَ فِیهِ طَاعَةُ الْمُطِیعِینَ
اما اى خدا، سلطنت تو بزرگتر و پادشاهیت با دوام تر از آن است که طاعت مطیعان در آن بیفزاید،
أَوْ تَنْقُصَ مِنْهُ مَعْصِیَةُ الْمُذْنِبِینَ
یا عصیان گنهکاران از آن بکاهد،
فَارْحَمْنِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ،
پس بر من رحم کن اى رحم کننده ترین رحم کنندگان،
وَ تَجَاوَزْ عَنِّی یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ ، وَ تُبْ عَلَیَّ ،
و از من بگذر اى صاحب جلال و اکرام،
إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
و توبه ام را بپذیر که تویى توبه پذیر مهربان.
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
تاکنون نظری ثبت نشده است.