- 905
- 1000
- 1000
- 1000
دعای سی و یکم صحیفه سجادیه - دعا در توبه و بازگشت
با صدای بشیر جزایی
(وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی ذِکْرِ التَّوْبَةِ وَ طَلَبِهَا )
(دعاى آن حضرت در ذکر توبه و درخواست توفیق آن از پروردگار)
اللَّهُمَّ یَا مَنْ لَا یَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِینَ
بار خدایا، اى کسى که توصیف واصفان وصفت نتوان کرد،
وَ یَا مَنْ لَا یُجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِینَ
و اى کسى که امید امیدواران از تو فراتر نرود،
وَ یَا مَنْ لَا یَضِیعُ لَدَیْهِ أَجْرُ الُْمحْسِنِینَ
و اى کسى که پاداش نیکوکاران نزد تو ضایع نگردد،
وَ یَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى خَوْفِ الْعَابِدِینَ .
و اى آن که ترس عبادت کنندگان به تو منتهى شود،
وَ یَا مَنْ هُوَ غَایَةُ خَشْیَةِ الْمُتَّقِینَ
و اى آن که نهایت بیم پرهیزکارانى،
هَذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَیْدِی الذُّنُوبِ ،
این جایگاه کسى است که بازیچه دست گناهان است،
وَ قَاادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَایَا ،
و مهارهاى خطاها او را به پیش رانده،
وَ اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِ الشَّیْطَانُ ،
و شیطان بر او چیره گشته،
فَقَصَّرَ عَمَّا أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِیطاً ،
از این جهت در اجراى امر تو کوتاهى ورزیده،
وَ تَعَاطَى مَا نَهَیْتَ عَنْهُ تَغْرِیراً
و از سر نادانى و غرور به آنچه از آن نهى نمودى آلوده شده،
کَالْجَاهِلِ بِقُدْرَتِکَ عَلَیْهِ ،
مانند کسى که به قدرت تو بر خود ناآگاه است،
أَوْ کَالْمُنْکِرِ فَضْلَ إِحْسَانِکَ إِلَیْهِ حَتَّى إِذَا انْففَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدَى ،
یا فضل و احسانت را درباره خویش منکر است، تا چون دیده هدایتش گشوده،
وَ تَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحَائِبُ الْعَمَى ،
و ابرهاى کورى از برابرش برطرف شده،
أَحْصَى مَا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ ،
ستم هایى که بر خود نموده شماره نموده،
وَ فَکَّرَ فِیما خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ ،
و در امورى که با خداى خود مخالفت ورزیده اندیشه کرده،
فَرَأَى کَبِیرَ عِصْیَانِهِ کَبِیراً وَ جَلِیلَ مُخَالَفَتِهِ جَلِیلًا
آنگاه بزرگى عصیانش را مشاهده کرده،و به عظمت مخالفتش بصیرت پیدا نموده،
.
أَقْبَلَ نَحْوَکَ مُؤَمِّلًا لَکَ مُسْتَحْیِیاً مِنْکَ ،
پس با دلى امیدوار، و رویى شرمسار به سوى تو روآورده،
وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ إِلَیْکَ ثِقَةً بِکَ ،
و از روى اطمینان به تو با شوق و رغبت متوجه تو شده،
فَأَمَّکَ بِطَمَعِهِ یَقِیناً ،
و از باب یقین با بار طمع آهنگ تو نموده،
وَ قَصَدَکَ بِخَوْفِهِ إِخْلَاصاً ،
و از روى اخلاص با توشه ترس قصد تو کرده،
قَدْ خَلَا طَمَعُهُ مِنْ کُلِّ مَطْمُوعٍ فِیهِ غَیْرِکَ ،
در حالى که جز تو به احدى طمع نداشته،
وَ أَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ کُلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِوَاکَ
و از هیچ چیز غیر تو نترسیده،
فَمَثَلَ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَضَرِّعاً ،
پس در حضورت با حال زارى ایستاده، و دیده اش را از روى خشوع به زمین دوخته،
وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ إِلَى الْأَرْضِ مُتَخَشِّعاً ،
و در برابر عزت تو با ذلت و خوارى سر به زیر افکنده،
وَ طَأْطَأَ رَأْسَهُ لِعِزَّتِکَ مُتَذَلِّلا ،
و از سر فروتنى رازى را که تو بهتر از او بدان آگاهى برایت آشکار ساخته،
وَ أَبَثَّکَ مِنْ سِرِّهِ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً ،
و از سر خشوع معاصى خود را که حضرتت به تعداد آنها آگاه ترى برشمرده،
وَ عَدَّدَ مِنْ ذُنُوبِهِ مَا أَنْتَ أَحْصَى لَهَا خُشُوعاً ،
و از مهلکه اى بزرگ که بر علمت گذشته،
وَ اسْتَغَاثَ بِکَ مِنْ عَظِیمِ مَا وَقَعَ بِهِ فِی عِلْمِکَ وَ قَبِیحِ مَا فَضَحَهُ فِی حُکْمِکَ مِنْ ذُنُوبٍ أَدْبَرَتْ لَذَّاتُهَا فََذَهَبَتْ ،
و از کار زشتى که به قضاى تو مایه رسوائی ش شده به تو پناه آورده: گناهانى که لذت هایش سپرى شده و رفته،
وَ أَقَامَتْ تَبِعَاتُهَا فَلَزِمَتْ .
ولى پیامدهاى زیان بخشش به جاى مانده و گریبانگیر شده،
لَا یُنْکِرُ یَا إِلَهِی عَدْلَکَ إِنْ عَاقَبْتَهُ ،
الهى اگر این بنده را عقوبت کنى منکر عدلت نشود،
وَ لَا یَسْتَعْظِمُ عَفْوَکَ إِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ ،
و اگر از وى بگذرى و بر او رحمت آورى عفوت را عظیم نشمارد،
زیرا که تو خداى کریمى هستى،
لِأَنَّکَ الرَّبُّ الْکَرِیمُ الَّذِی لَا یَتَعَاظَمُهُ غُفْرَانُ الذَّنْبِ الْعَظِیمِ
که عفو گناه بزرگ در نظرت بزرگ نمىن ماید
.
اللَّهُمَّ فَهَا أَنَا ذَا قَدْ جِئْتُکَ مُطِیعاً لِأَمْرِکَ فِیما أَمَرْتَ بِهِ مِنَ الدُّعَاءِ ،
بار خدایا اینک منم که در پیشگاهت مطیع و سر به فرمان آمده ام در اینکه خود به ما گفتى که تو را بخوانیم،
مُتَننَجِّزاً وَعْدَکَ فِیما وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الْإِجَابَةِ ،
و از تو وفاى به وعده اى را که در مورد اجابت دادهاى خواستارم،
إِذْ تَقُولُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ
زیرا که فرموده اى: (مرا بخوانید تا خواسته شما را اجابت کنم
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ،
بار خدایا پس بر محمد و آلش درود فرست،
وَ الْقَنِی بِمَغْفِرَتِکَ کَمَا لَقِیتُکَ بِإِقْرَارِیی ،
و با آمرزش خود با من برخورد کن چنانکه من با اعتراف به گناه با تو برخورد کردم،
وَ ارْفَعْنِی عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ کَمَا وَضَعْتُ لَکَ نَفْسِی ،
و مرا از لغزشگاه هاى معاصى برگیر چنانکه من در برابر تو پستى گزیدم،
وَ اسْتُرْنِی بِسِتْرِکَ کَمَا تَأَنَّیْتَنِی عَنِ الِانْتِقَامِ مِنِّی
.
و بر من پرده پوشى کن چنانکه در انتقام از من درنگ فرمودى
اللَّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فِی طَاعَتِکَ نِیَّتِی ،
بار الها نیتم را در طاعتت استوار کن،
وَ أَحْکِمْ فِی عِبَادَتِکَ بَصِیرَتِی ،
و بینشم را در عبادتت محکم فرما،
وَ وَفِّقْنِیی مِنَ الْأَعْمَالِ لِمَا تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطَایَا عَنِّی ،
و مرا به اعمالى موفق کن که به سبب آن چرک گناهان را از من بشویى،
وَ تَوَفَّنِی عَلَى مِلَّتِکَ وَ مِلَّةِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا تَوَفَّیْتَنِی
و هنگام خروج از دنیا مرا بر آئین خود و پیامبرت (علیهالسلام) بمیران
اللَّهُمَّ إِنِّی أَتُوبُ إِلَیْکَ فِی مَقَامِی هَذَا مِنْ کَبَائِرِ ذُنُوبِی وَ صَغَائِرِهَا ،
بار الها در این موقعیتى که در آنم از گناهان بزرگ و کوچکم،
وَ بَوَاطِنِ سَیِّئَاتِی وَ ظَوَاهِرِهَا ،
و از گناهان پوشیده و آشکارم،
وَ سَوَالِفِ زَلَّاتِی و وَ حَوَادِثِهَا ،
و از لغزش هاى گذشته و تازهام به سویت بازمى گردم،
تَوْبَةَ مَنْ لَا یُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِیَةٍ ،
مانند بازگشت توبه کننده اى که خیال گناه در درونش نگذرد،
وَ لَا یُضْمِرُ أَنْ یَعُودَ فِی خَطِیئَةٍ
و فکر برگشتن به گناه را به خاطرش راه ندهد،
وَ قَدْ قُلْتَ یَا إِلَهِی فِی مُحْکَمِ کِتَابِکَ إِنَّکَ تَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِکَ ،تَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ ،
و تو خود اى پروردگار من در کتاب محکمت فرمودى که توبه را از بندگانت مى پذیرى،
وَ تُحِبُّ التَّوَّابِینَ ،
و توبه کنندگان را دوست دارى،
فَاقْبَلْ تَوْبَتِی کَمَا وَعَدْتَ ،
پس بر اساس وعده خود توبه ام را بپذیر،
وَ اعْفُ عَنْ سَیِّئَاتِی کَمَا ضَمِنْتَ ،
و همان طور که ضمانت نموده اى از گناهانم بگذر،
وَ أَوْجِبْ لِی مَحَبَّتَکَ کَمَا شَرَطْتَ
و چنانکه شرط فرموده اى محبتت را بر من لازم فرما،
وَ لَکَ یَا رَبِّ شَرْطِی أَلَّا أَعُودَ فِی مَکْرُوهِکَ ،
و من هم در مقابل این همه عنایت تعهد مى کنم که به آنچه پسند تو نیست برنگردم،
وَ ضَمَانِی أَنْ لَا أَرْجِعَ فِی مَذْمُومِکَ ،
و ضمانت مى نمایم که به کارى که مورد نکوهش توست بازنگردم،
وَ عَهْدِی أَنْ أَهْجُرَ جَمِیعَ مَعَاصِیکَ
و پیمان مىبندم که از تمام گناهان دورى کنم
اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَعْلَمُ بِمَا عَمِلْتُ فَاغْفِرْ لِی مَا عَلِمْتَ ،
الهى تو به آنچه از من سر زده آگاهترى، پس آنچه را از من خبر دارى بیامرز،
وَ اصْرِفْنِی بِقُدْرَتِکَ إِلَىى مَا أَحْبَبْتَ
و مرا با قدرت خود به سوى آنچه دوست دارى متوجه ساز
.
اللَّهُمَّ وَ عَلَیَّ تَبِعَاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ ،
خداوندا، بر ذمه من وبال هایى است که به یاد دارم،
وَ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِیتُهُنَّ ،
و وبالهایى است که فراموشم شده،
وَ کُلُّهُنَّ بِععَیْنِکَ الَّتِی لَا تَنَامُ ،
و همه آنها در برابر دیده توست که به خواب نمى رود،
وَ عِلْمِکَ الَّذِی لَا یَنْسَى ،
و نزد علم توست که در آن فراموشى راه ندارد،
فَعَوِّضْ مِنْهَا أَهْلَهَا ،
پس در مقابل آن وبال ها به صاحبانش عوض بده،
وَ احْطُطْ عَنِّی وِزْرَهَا ، وَ خَفِّفْ عَنِّی ثِقْلَهَا ،
و وزر آن را از من بریز،و سنگینى آن را از دوش جان من بردار،
وَ اعْصِمْنِی مِنْ أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا
و مرا از دستیازى به نظیر آن بازدار
.
اللَّهُمَّ وَ إِنَّهُ لَا وَفَاءَ لِی بِالتَّوْبَةِ إِلَّا بِعِصْمَتِکَ ،
الهى مرا قدرت وفاى به توبه خود جز با حفظ تو نیست،
وَ لَا اسْتِمْسَاکَ بِی عَنِ الْخَطَایَا إِلَّا عَنْ قُوَّتِکَ ،
و توان خوددارى از گناهان ندارم جز به قوت تو،
فَقَوِّنِی بِقُوَّةٍ کَافِیَةٍ ،
پس مرا با تیروى کافى تقویت کن،
وَ تَوَلَّنِی بِعِصْمَةٍ مَانِعَةٍ
.
و خود عهده دار نیروى بازدارنده از گناهم باش
.
اللَّهُمَّ أَیُّمَا عَبْدٍ تَابَ إِلَیْکَ وَ هُوَ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ فَاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ ،
الهى هر بنده اى که به سویت بازگردد و حضرتت به علم غیبى که دارى مىدانى که او توبه شکن
وَ عَائِدٌ فِی ذَنْبِهِ وَ خَطِیئَتِهِ ،
و بازگردنده به گناه و خطاى خویش است،
فَإِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَکُوننَ کَذَلِکَ ،
پس من به تو پناه مىبرم از آنکه چنین باشم،
فَاجْعَلْ تَوْبَتِی هَذِهِ تَوْبَةً لَا أَحْتَاجُ بَعْدَهَا إِلَى تَوْبَةٍ .
اینک این توبه مرا چنان توبه اى قرار ده که بعد از آن محتاج توبه اى دیگر نباشم،
تَوْبَةً مُوجِبَةً لَِمحْوِ مَا سَلَفَ ،
توبهاى که سبب محو گناهان گذشته،
وَ السَّلَامَةِ فِیمَا بَقِیَ
و ایمنى از گناه در بقیه ایام عمر باشد
.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَعْتَذِرُ إِلَیْکَ مِنْ جَهْلِی ،
خداوندا از نادانى خود از حضرتت عذر مى خواهم،
وَ أَسْتَوْهِبُکَ سُوءَ فِعْلِی ،
و بخشش از کردار بدم را از تو خواهانم،
فَاضْمُمْنِی إإِلَى کَنَفِ رَحْمَتِکَ تَطَوُّلًا ،
پس از باب احسان مرا در پناه رحمت خویش درآور،
وَ اسْتُرْنِی بِسِتْرِ عَافِیَتِکَ تَفَضُّلًا
و از راه تفضل لباس عافیت بر من بپوشان
اللَّهُمَّ وَ إِنِّی أَتُوبُ إِلَیْکَ مِنْ کُلِّ مَا خَالَفَ إِرَادَتَکَ ،
الهى، و از هر چه مخالف خواست تو بوده، یا از گردونه محبت تو بیرون مى برد،
أَوْ زَالَ عَنْ مَحَبَّتِککَ مِنْ خَطَرَاتِ قَلْبِی ،
از خاطراتى که در قلبم گذشته،
وَ لَحَظَاتِ عَیْنِی ،
و نگاههاى چشمم،
وَ حِکَایَاتِ لِسَانِی ،
و گفتارهاى زبانم،
تَوْبَةً تَسْلَمُ بِهَا کُلُّ جَارِحَةٍ عَلَى حِیَالِهَا مِنْ تَبِعَاتِکَ ،
چنان توبه اى مى کنم که هر یک از اعضایم به سهم خود از عقوبتت سالم ماند،
وَ تَأْمَنُ مِمَا یَخَافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ أَلِیمِ سَطَوَاتِکَ
و از انتقام و قهرى که تجاوزگران از آن مى هراسند ایمن گردد
اللَّهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتِی بَیْنَ یَدَیْکَ ،
الهى بر تنهائیم در پیشگاهت، و اگر از خود شفاعت کنم چنان نیستم که شفاعتم پذیرفته گردد
وَ وَجِیبَ قَلْبِی مِنْ خَشْیَتِکَ ،
و تپیدن قلبم از ترست
وَ اضْطِرَابَ أَرْکَانِی مِنْ هَیْبَتِکَ ،
و لرزه اعضایم از هیبتت رحم کن، زیرا گناهانم-
فَقَدْ أَقَامَتْنِی یَا رَبِّ ذُنُوبِی مَقَامَ الْخِزْیِ بِفِنَائِکَ ،
اى پروردگار من- مرا در عرصه رسوایى و خوارى در پیشگاهت نشانده،
فَإِنْ سَکَتُّ لَمْ یَنْطِقْ عَنِّی أَحَدٌ ،
پس اگر حرف نزنم کسى از جانب من سخن نمىگوید
وَ إِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِأَهْلِ الشَّفَاعَةِ
و اگر شفاعت کنم پس به اهل شفاعت نیست
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ،
بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست،
وَ شَفِّعْ فِی خَطَایَایَ کَرَمَکَ ،
و کرمت را دربارهى خطاهایم شفیع من فرما،
وَ عُدْ عَلَى سَیِّئَاتِی بِعَفْوِکَ ،
و زشتىهایم را با عفوت از من ببخش،
وَ لَا تَجْزِنِی جَزَائِی مِنْ عُقُوبَتِکَ ،
و جزایم را از عقوبت خود مساز،
وَ ابْسُطْ عَلَیَّ طَوْلَکَ ،
و دامان احسانت را بر من بگستر،
وَ جَلِّلْنِی بِسِتْرِکَ ،
و مرا در پرده عفوت بپوشان،
وَ افْعَلْ بِی فِعْلَ عَزِیزٍ تَضَرَّعَ الیه عَبْدٌ ذَلِیلٌ فَرَحِمَهُ ،
و با من رفتار شخص پرقدرتى کن که بنده اى ذلیل با زارى به درگاهش رفته و او بر وى ترحم نموده،
او غنی تعرض له عبد فقیر فنعشه
.
یا ثروتمندى که فقیرى سر راهش نشسته و او از وى دستگیرى نموده
.
اللَّهُمَّ لَا خَفِیرَ لِی مِنْکَ فَلْیَخْفُرْنِی عِزُّکَ ،
بار الها مرا از تو پناهدهندهاى نیست پس باید عزت تو پناهم دهد،
وَ لَا شَفِیعَ لِی إِلَیْکَ فَلْیَشْفَعْ لِی فَضْلُکَ ،
و گناهانم مرا در عرصه ترس برده پس باید عفو تو مرا ایمن سازد،
وَ قَدْ أَوْجَلَتْنِی خَطَایَایَ فَلْیُؤْمِنِّی عَفْوُکَ
و براى من شفیعى به سوى تو نیست پس باید فضل تو شفیعم شود
فَمَا کُلُّ مَا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنِّی بِسُوءِ أَثَرِی ،
زیرا آنچه بر زبان آوردم از باب جهل به کردار زشتم،
وَ لَا نِسْیَانٍ لِمَا سَبَقَ مِنْ ذَمِیمِ فِعْلِی ،
و در اثر فراموشى کارهاى بد گذشتهام نیست،
لَکِنْ لِتَسْمَعَ سَمَاؤُکَ وَ مَنْ فِیهَا
بلکه براى آن است که آسمان تو و هر که در آن است
وَ أَرْضُکَ وَ مَنْ عَلَیْهَا مَا أَظْهَرْتُ لَکَ مِنَ النَّدَمِ ،
، و زمین تو و هر که بر روى آن است ندامتى را که براى تو آشکار کردم،
وَ لَجَأْتُ إِلَیْکَ فِیهِ مِنَ التَّوْبَةِ
و توبهاى را که به سبب آن به تو پناه بردم بشنوند،
.
فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِکَ یَرْحَمُنِی لِسُوءِ مَوْقِفِی ،
مگر یکى از اینان در سایه رحمتت بر پریشان حالیم رحم کند،
أَوْ تُدْرِکُهُ الرِّقَّةُ عَلَیَّ لِسُوءِ حَالِی فَیَنَالَنِی مِنْهُ بِدَعْوَةٍ هِیَ أَسْمَعُ لَدَیْکَ مِنْ دُعَائِی ،
یا براى آشفت گیم بر من رقت آورد، پس از جانب خود دعایى به حال من کند که از دعاى خود من نزد تو به اجابت نزدیک تر باشد،
أَوْ شَفَاعَةٍ أَوْکَدُ عِننْدَکَ مِنْ شَفَاعَتِی تَکُونُ بِهَا نَجَاتِی مِنْ غَضَبِکَ
یا شفاعتى نصیبم گردد که از شفاعت خودم نزد تو استوارتر جلوه کند، و رهاییم از خشم تو،
وَ فَوْزَتِی بِرِضَاکَ
و دستیابیم به خشنودیت در آن باشد
اللَّهُمَّ إِنْ یَکُنِ النَّدَمُ تَوْبَةً إِلَیْکَ فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِینَ ،
الهى اگر پشیمانى در پیشگاه حضرتت توبه است پس من از همه پشیمان ترم،
وَ إِنْ یَکُنِ التَّرْکک لِمَعْصِیَتِکَ إِنَابَةً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِیبِینَ ،
و اگر ترک گناه بازگشت محسوب مى شود پس اولین بازگشتکننده منم،
وَ إِنْ یَکُنِ الِاسْتِغْفَارُ حِطَّةً لِلذُّنُوبِ فَإِنِّی لک من المستغفرین
و اگر استغفار سبب ریختن گناهان است پس من در برابرت از استغفار کنندگانم،
اللَّهُمَّ فَکَمَا أَمَرْتَ بِالتَّوْبَةِ ،
بار الها همانگونه که به توبه و بازگشت فرمان دادى و پذیرش آن را ضمانت فرمودى،
وَ ضَمِنْتَ الْقَبُولَ ، وَ حَثَثْتَ عَلَى الدُّعَاءِ ، وَ وَعَدْتَ الْإِجَابَةَ ،
و بر دعا ترغیب نمودى و نسبت به آن وعده اجابت دادى،
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ،
پس بر محمد و آلش درود فرست،
وَ اقْبَلْ تَوْبَتِی ،
و توبهام را قبول کن،
وَ لَا تَرْجِعْنِی مَرْجِعَ الْخَیْبَةِ ممِنْ رَحْمَتِکَ ،
و از رحمتت نومید و مایوسم بازمگردان،
إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ عَلَى الْمُذْنِبِینَ ،
زیرا که حضرتت پذیرنده توبه گناهکاران،
وَ الرَّحِیمُ لِلْخَاطِئِینَ الْمُنِیبِینَ
و بخشنده خطاپیشگانى هستى که از صمیم دل به تو بازمى گردند
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ،
بار الها بر محمد و آلش درود فرست
کَمَا هَدَیْتَنَا بِهِ ،
همچنان که به وسیله او ما را هدایت فرمودى،
وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ،
و بر محمد و آلش درود فرست
کَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ،
همچنان که به سبب او ما را رهایى کرامت کردى،
صَلَاةً تَشْفَعُ لَنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ یَوْمَ الْفَاقَةِ إِلَیْکَ ،
و بر محمد و آلش درود فرست چنان درودى که در قیامت و در روز نیاز به تو از ما شفاعت کند،
إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ، وَ هُوَ عَلَیْکَ یَسیِرٌ
که تو بر هر چیز توانایى، و آن بر تو سهل و آسان است.
(وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی ذِکْرِ التَّوْبَةِ وَ طَلَبِهَا )
(دعاى آن حضرت در ذکر توبه و درخواست توفیق آن از پروردگار)
اللَّهُمَّ یَا مَنْ لَا یَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِینَ
بار خدایا، اى کسى که توصیف واصفان وصفت نتوان کرد،
وَ یَا مَنْ لَا یُجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِینَ
و اى کسى که امید امیدواران از تو فراتر نرود،
وَ یَا مَنْ لَا یَضِیعُ لَدَیْهِ أَجْرُ الُْمحْسِنِینَ
و اى کسى که پاداش نیکوکاران نزد تو ضایع نگردد،
وَ یَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى خَوْفِ الْعَابِدِینَ .
و اى آن که ترس عبادت کنندگان به تو منتهى شود،
وَ یَا مَنْ هُوَ غَایَةُ خَشْیَةِ الْمُتَّقِینَ
و اى آن که نهایت بیم پرهیزکارانى،
هَذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَیْدِی الذُّنُوبِ ،
این جایگاه کسى است که بازیچه دست گناهان است،
وَ قَاادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَایَا ،
و مهارهاى خطاها او را به پیش رانده،
وَ اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِ الشَّیْطَانُ ،
و شیطان بر او چیره گشته،
فَقَصَّرَ عَمَّا أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِیطاً ،
از این جهت در اجراى امر تو کوتاهى ورزیده،
وَ تَعَاطَى مَا نَهَیْتَ عَنْهُ تَغْرِیراً
و از سر نادانى و غرور به آنچه از آن نهى نمودى آلوده شده،
کَالْجَاهِلِ بِقُدْرَتِکَ عَلَیْهِ ،
مانند کسى که به قدرت تو بر خود ناآگاه است،
أَوْ کَالْمُنْکِرِ فَضْلَ إِحْسَانِکَ إِلَیْهِ حَتَّى إِذَا انْففَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدَى ،
یا فضل و احسانت را درباره خویش منکر است، تا چون دیده هدایتش گشوده،
وَ تَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحَائِبُ الْعَمَى ،
و ابرهاى کورى از برابرش برطرف شده،
أَحْصَى مَا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ ،
ستم هایى که بر خود نموده شماره نموده،
وَ فَکَّرَ فِیما خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ ،
و در امورى که با خداى خود مخالفت ورزیده اندیشه کرده،
فَرَأَى کَبِیرَ عِصْیَانِهِ کَبِیراً وَ جَلِیلَ مُخَالَفَتِهِ جَلِیلًا
آنگاه بزرگى عصیانش را مشاهده کرده،و به عظمت مخالفتش بصیرت پیدا نموده،
.
أَقْبَلَ نَحْوَکَ مُؤَمِّلًا لَکَ مُسْتَحْیِیاً مِنْکَ ،
پس با دلى امیدوار، و رویى شرمسار به سوى تو روآورده،
وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ إِلَیْکَ ثِقَةً بِکَ ،
و از روى اطمینان به تو با شوق و رغبت متوجه تو شده،
فَأَمَّکَ بِطَمَعِهِ یَقِیناً ،
و از باب یقین با بار طمع آهنگ تو نموده،
وَ قَصَدَکَ بِخَوْفِهِ إِخْلَاصاً ،
و از روى اخلاص با توشه ترس قصد تو کرده،
قَدْ خَلَا طَمَعُهُ مِنْ کُلِّ مَطْمُوعٍ فِیهِ غَیْرِکَ ،
در حالى که جز تو به احدى طمع نداشته،
وَ أَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ کُلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِوَاکَ
و از هیچ چیز غیر تو نترسیده،
فَمَثَلَ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَضَرِّعاً ،
پس در حضورت با حال زارى ایستاده، و دیده اش را از روى خشوع به زمین دوخته،
وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ إِلَى الْأَرْضِ مُتَخَشِّعاً ،
و در برابر عزت تو با ذلت و خوارى سر به زیر افکنده،
وَ طَأْطَأَ رَأْسَهُ لِعِزَّتِکَ مُتَذَلِّلا ،
و از سر فروتنى رازى را که تو بهتر از او بدان آگاهى برایت آشکار ساخته،
وَ أَبَثَّکَ مِنْ سِرِّهِ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً ،
و از سر خشوع معاصى خود را که حضرتت به تعداد آنها آگاه ترى برشمرده،
وَ عَدَّدَ مِنْ ذُنُوبِهِ مَا أَنْتَ أَحْصَى لَهَا خُشُوعاً ،
و از مهلکه اى بزرگ که بر علمت گذشته،
وَ اسْتَغَاثَ بِکَ مِنْ عَظِیمِ مَا وَقَعَ بِهِ فِی عِلْمِکَ وَ قَبِیحِ مَا فَضَحَهُ فِی حُکْمِکَ مِنْ ذُنُوبٍ أَدْبَرَتْ لَذَّاتُهَا فََذَهَبَتْ ،
و از کار زشتى که به قضاى تو مایه رسوائی ش شده به تو پناه آورده: گناهانى که لذت هایش سپرى شده و رفته،
وَ أَقَامَتْ تَبِعَاتُهَا فَلَزِمَتْ .
ولى پیامدهاى زیان بخشش به جاى مانده و گریبانگیر شده،
لَا یُنْکِرُ یَا إِلَهِی عَدْلَکَ إِنْ عَاقَبْتَهُ ،
الهى اگر این بنده را عقوبت کنى منکر عدلت نشود،
وَ لَا یَسْتَعْظِمُ عَفْوَکَ إِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ ،
و اگر از وى بگذرى و بر او رحمت آورى عفوت را عظیم نشمارد،
زیرا که تو خداى کریمى هستى،
لِأَنَّکَ الرَّبُّ الْکَرِیمُ الَّذِی لَا یَتَعَاظَمُهُ غُفْرَانُ الذَّنْبِ الْعَظِیمِ
که عفو گناه بزرگ در نظرت بزرگ نمىن ماید
.
اللَّهُمَّ فَهَا أَنَا ذَا قَدْ جِئْتُکَ مُطِیعاً لِأَمْرِکَ فِیما أَمَرْتَ بِهِ مِنَ الدُّعَاءِ ،
بار خدایا اینک منم که در پیشگاهت مطیع و سر به فرمان آمده ام در اینکه خود به ما گفتى که تو را بخوانیم،
مُتَننَجِّزاً وَعْدَکَ فِیما وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الْإِجَابَةِ ،
و از تو وفاى به وعده اى را که در مورد اجابت دادهاى خواستارم،
إِذْ تَقُولُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ
زیرا که فرموده اى: (مرا بخوانید تا خواسته شما را اجابت کنم
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ،
بار خدایا پس بر محمد و آلش درود فرست،
وَ الْقَنِی بِمَغْفِرَتِکَ کَمَا لَقِیتُکَ بِإِقْرَارِیی ،
و با آمرزش خود با من برخورد کن چنانکه من با اعتراف به گناه با تو برخورد کردم،
وَ ارْفَعْنِی عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ کَمَا وَضَعْتُ لَکَ نَفْسِی ،
و مرا از لغزشگاه هاى معاصى برگیر چنانکه من در برابر تو پستى گزیدم،
وَ اسْتُرْنِی بِسِتْرِکَ کَمَا تَأَنَّیْتَنِی عَنِ الِانْتِقَامِ مِنِّی
.
و بر من پرده پوشى کن چنانکه در انتقام از من درنگ فرمودى
اللَّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فِی طَاعَتِکَ نِیَّتِی ،
بار الها نیتم را در طاعتت استوار کن،
وَ أَحْکِمْ فِی عِبَادَتِکَ بَصِیرَتِی ،
و بینشم را در عبادتت محکم فرما،
وَ وَفِّقْنِیی مِنَ الْأَعْمَالِ لِمَا تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطَایَا عَنِّی ،
و مرا به اعمالى موفق کن که به سبب آن چرک گناهان را از من بشویى،
وَ تَوَفَّنِی عَلَى مِلَّتِکَ وَ مِلَّةِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا تَوَفَّیْتَنِی
و هنگام خروج از دنیا مرا بر آئین خود و پیامبرت (علیهالسلام) بمیران
اللَّهُمَّ إِنِّی أَتُوبُ إِلَیْکَ فِی مَقَامِی هَذَا مِنْ کَبَائِرِ ذُنُوبِی وَ صَغَائِرِهَا ،
بار الها در این موقعیتى که در آنم از گناهان بزرگ و کوچکم،
وَ بَوَاطِنِ سَیِّئَاتِی وَ ظَوَاهِرِهَا ،
و از گناهان پوشیده و آشکارم،
وَ سَوَالِفِ زَلَّاتِی و وَ حَوَادِثِهَا ،
و از لغزش هاى گذشته و تازهام به سویت بازمى گردم،
تَوْبَةَ مَنْ لَا یُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِیَةٍ ،
مانند بازگشت توبه کننده اى که خیال گناه در درونش نگذرد،
وَ لَا یُضْمِرُ أَنْ یَعُودَ فِی خَطِیئَةٍ
و فکر برگشتن به گناه را به خاطرش راه ندهد،
وَ قَدْ قُلْتَ یَا إِلَهِی فِی مُحْکَمِ کِتَابِکَ إِنَّکَ تَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِکَ ،تَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ ،
و تو خود اى پروردگار من در کتاب محکمت فرمودى که توبه را از بندگانت مى پذیرى،
وَ تُحِبُّ التَّوَّابِینَ ،
و توبه کنندگان را دوست دارى،
فَاقْبَلْ تَوْبَتِی کَمَا وَعَدْتَ ،
پس بر اساس وعده خود توبه ام را بپذیر،
وَ اعْفُ عَنْ سَیِّئَاتِی کَمَا ضَمِنْتَ ،
و همان طور که ضمانت نموده اى از گناهانم بگذر،
وَ أَوْجِبْ لِی مَحَبَّتَکَ کَمَا شَرَطْتَ
و چنانکه شرط فرموده اى محبتت را بر من لازم فرما،
وَ لَکَ یَا رَبِّ شَرْطِی أَلَّا أَعُودَ فِی مَکْرُوهِکَ ،
و من هم در مقابل این همه عنایت تعهد مى کنم که به آنچه پسند تو نیست برنگردم،
وَ ضَمَانِی أَنْ لَا أَرْجِعَ فِی مَذْمُومِکَ ،
و ضمانت مى نمایم که به کارى که مورد نکوهش توست بازنگردم،
وَ عَهْدِی أَنْ أَهْجُرَ جَمِیعَ مَعَاصِیکَ
و پیمان مىبندم که از تمام گناهان دورى کنم
اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَعْلَمُ بِمَا عَمِلْتُ فَاغْفِرْ لِی مَا عَلِمْتَ ،
الهى تو به آنچه از من سر زده آگاهترى، پس آنچه را از من خبر دارى بیامرز،
وَ اصْرِفْنِی بِقُدْرَتِکَ إِلَىى مَا أَحْبَبْتَ
و مرا با قدرت خود به سوى آنچه دوست دارى متوجه ساز
.
اللَّهُمَّ وَ عَلَیَّ تَبِعَاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ ،
خداوندا، بر ذمه من وبال هایى است که به یاد دارم،
وَ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِیتُهُنَّ ،
و وبالهایى است که فراموشم شده،
وَ کُلُّهُنَّ بِععَیْنِکَ الَّتِی لَا تَنَامُ ،
و همه آنها در برابر دیده توست که به خواب نمى رود،
وَ عِلْمِکَ الَّذِی لَا یَنْسَى ،
و نزد علم توست که در آن فراموشى راه ندارد،
فَعَوِّضْ مِنْهَا أَهْلَهَا ،
پس در مقابل آن وبال ها به صاحبانش عوض بده،
وَ احْطُطْ عَنِّی وِزْرَهَا ، وَ خَفِّفْ عَنِّی ثِقْلَهَا ،
و وزر آن را از من بریز،و سنگینى آن را از دوش جان من بردار،
وَ اعْصِمْنِی مِنْ أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا
و مرا از دستیازى به نظیر آن بازدار
.
اللَّهُمَّ وَ إِنَّهُ لَا وَفَاءَ لِی بِالتَّوْبَةِ إِلَّا بِعِصْمَتِکَ ،
الهى مرا قدرت وفاى به توبه خود جز با حفظ تو نیست،
وَ لَا اسْتِمْسَاکَ بِی عَنِ الْخَطَایَا إِلَّا عَنْ قُوَّتِکَ ،
و توان خوددارى از گناهان ندارم جز به قوت تو،
فَقَوِّنِی بِقُوَّةٍ کَافِیَةٍ ،
پس مرا با تیروى کافى تقویت کن،
وَ تَوَلَّنِی بِعِصْمَةٍ مَانِعَةٍ
.
و خود عهده دار نیروى بازدارنده از گناهم باش
.
اللَّهُمَّ أَیُّمَا عَبْدٍ تَابَ إِلَیْکَ وَ هُوَ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ فَاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ ،
الهى هر بنده اى که به سویت بازگردد و حضرتت به علم غیبى که دارى مىدانى که او توبه شکن
وَ عَائِدٌ فِی ذَنْبِهِ وَ خَطِیئَتِهِ ،
و بازگردنده به گناه و خطاى خویش است،
فَإِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَکُوننَ کَذَلِکَ ،
پس من به تو پناه مىبرم از آنکه چنین باشم،
فَاجْعَلْ تَوْبَتِی هَذِهِ تَوْبَةً لَا أَحْتَاجُ بَعْدَهَا إِلَى تَوْبَةٍ .
اینک این توبه مرا چنان توبه اى قرار ده که بعد از آن محتاج توبه اى دیگر نباشم،
تَوْبَةً مُوجِبَةً لَِمحْوِ مَا سَلَفَ ،
توبهاى که سبب محو گناهان گذشته،
وَ السَّلَامَةِ فِیمَا بَقِیَ
و ایمنى از گناه در بقیه ایام عمر باشد
.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَعْتَذِرُ إِلَیْکَ مِنْ جَهْلِی ،
خداوندا از نادانى خود از حضرتت عذر مى خواهم،
وَ أَسْتَوْهِبُکَ سُوءَ فِعْلِی ،
و بخشش از کردار بدم را از تو خواهانم،
فَاضْمُمْنِی إإِلَى کَنَفِ رَحْمَتِکَ تَطَوُّلًا ،
پس از باب احسان مرا در پناه رحمت خویش درآور،
وَ اسْتُرْنِی بِسِتْرِ عَافِیَتِکَ تَفَضُّلًا
و از راه تفضل لباس عافیت بر من بپوشان
اللَّهُمَّ وَ إِنِّی أَتُوبُ إِلَیْکَ مِنْ کُلِّ مَا خَالَفَ إِرَادَتَکَ ،
الهى، و از هر چه مخالف خواست تو بوده، یا از گردونه محبت تو بیرون مى برد،
أَوْ زَالَ عَنْ مَحَبَّتِککَ مِنْ خَطَرَاتِ قَلْبِی ،
از خاطراتى که در قلبم گذشته،
وَ لَحَظَاتِ عَیْنِی ،
و نگاههاى چشمم،
وَ حِکَایَاتِ لِسَانِی ،
و گفتارهاى زبانم،
تَوْبَةً تَسْلَمُ بِهَا کُلُّ جَارِحَةٍ عَلَى حِیَالِهَا مِنْ تَبِعَاتِکَ ،
چنان توبه اى مى کنم که هر یک از اعضایم به سهم خود از عقوبتت سالم ماند،
وَ تَأْمَنُ مِمَا یَخَافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ أَلِیمِ سَطَوَاتِکَ
و از انتقام و قهرى که تجاوزگران از آن مى هراسند ایمن گردد
اللَّهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتِی بَیْنَ یَدَیْکَ ،
الهى بر تنهائیم در پیشگاهت، و اگر از خود شفاعت کنم چنان نیستم که شفاعتم پذیرفته گردد
وَ وَجِیبَ قَلْبِی مِنْ خَشْیَتِکَ ،
و تپیدن قلبم از ترست
وَ اضْطِرَابَ أَرْکَانِی مِنْ هَیْبَتِکَ ،
و لرزه اعضایم از هیبتت رحم کن، زیرا گناهانم-
فَقَدْ أَقَامَتْنِی یَا رَبِّ ذُنُوبِی مَقَامَ الْخِزْیِ بِفِنَائِکَ ،
اى پروردگار من- مرا در عرصه رسوایى و خوارى در پیشگاهت نشانده،
فَإِنْ سَکَتُّ لَمْ یَنْطِقْ عَنِّی أَحَدٌ ،
پس اگر حرف نزنم کسى از جانب من سخن نمىگوید
وَ إِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِأَهْلِ الشَّفَاعَةِ
و اگر شفاعت کنم پس به اهل شفاعت نیست
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ،
بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست،
وَ شَفِّعْ فِی خَطَایَایَ کَرَمَکَ ،
و کرمت را دربارهى خطاهایم شفیع من فرما،
وَ عُدْ عَلَى سَیِّئَاتِی بِعَفْوِکَ ،
و زشتىهایم را با عفوت از من ببخش،
وَ لَا تَجْزِنِی جَزَائِی مِنْ عُقُوبَتِکَ ،
و جزایم را از عقوبت خود مساز،
وَ ابْسُطْ عَلَیَّ طَوْلَکَ ،
و دامان احسانت را بر من بگستر،
وَ جَلِّلْنِی بِسِتْرِکَ ،
و مرا در پرده عفوت بپوشان،
وَ افْعَلْ بِی فِعْلَ عَزِیزٍ تَضَرَّعَ الیه عَبْدٌ ذَلِیلٌ فَرَحِمَهُ ،
و با من رفتار شخص پرقدرتى کن که بنده اى ذلیل با زارى به درگاهش رفته و او بر وى ترحم نموده،
او غنی تعرض له عبد فقیر فنعشه
.
یا ثروتمندى که فقیرى سر راهش نشسته و او از وى دستگیرى نموده
.
اللَّهُمَّ لَا خَفِیرَ لِی مِنْکَ فَلْیَخْفُرْنِی عِزُّکَ ،
بار الها مرا از تو پناهدهندهاى نیست پس باید عزت تو پناهم دهد،
وَ لَا شَفِیعَ لِی إِلَیْکَ فَلْیَشْفَعْ لِی فَضْلُکَ ،
و گناهانم مرا در عرصه ترس برده پس باید عفو تو مرا ایمن سازد،
وَ قَدْ أَوْجَلَتْنِی خَطَایَایَ فَلْیُؤْمِنِّی عَفْوُکَ
و براى من شفیعى به سوى تو نیست پس باید فضل تو شفیعم شود
فَمَا کُلُّ مَا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنِّی بِسُوءِ أَثَرِی ،
زیرا آنچه بر زبان آوردم از باب جهل به کردار زشتم،
وَ لَا نِسْیَانٍ لِمَا سَبَقَ مِنْ ذَمِیمِ فِعْلِی ،
و در اثر فراموشى کارهاى بد گذشتهام نیست،
لَکِنْ لِتَسْمَعَ سَمَاؤُکَ وَ مَنْ فِیهَا
بلکه براى آن است که آسمان تو و هر که در آن است
وَ أَرْضُکَ وَ مَنْ عَلَیْهَا مَا أَظْهَرْتُ لَکَ مِنَ النَّدَمِ ،
، و زمین تو و هر که بر روى آن است ندامتى را که براى تو آشکار کردم،
وَ لَجَأْتُ إِلَیْکَ فِیهِ مِنَ التَّوْبَةِ
و توبهاى را که به سبب آن به تو پناه بردم بشنوند،
.
فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِکَ یَرْحَمُنِی لِسُوءِ مَوْقِفِی ،
مگر یکى از اینان در سایه رحمتت بر پریشان حالیم رحم کند،
أَوْ تُدْرِکُهُ الرِّقَّةُ عَلَیَّ لِسُوءِ حَالِی فَیَنَالَنِی مِنْهُ بِدَعْوَةٍ هِیَ أَسْمَعُ لَدَیْکَ مِنْ دُعَائِی ،
یا براى آشفت گیم بر من رقت آورد، پس از جانب خود دعایى به حال من کند که از دعاى خود من نزد تو به اجابت نزدیک تر باشد،
أَوْ شَفَاعَةٍ أَوْکَدُ عِننْدَکَ مِنْ شَفَاعَتِی تَکُونُ بِهَا نَجَاتِی مِنْ غَضَبِکَ
یا شفاعتى نصیبم گردد که از شفاعت خودم نزد تو استوارتر جلوه کند، و رهاییم از خشم تو،
وَ فَوْزَتِی بِرِضَاکَ
و دستیابیم به خشنودیت در آن باشد
اللَّهُمَّ إِنْ یَکُنِ النَّدَمُ تَوْبَةً إِلَیْکَ فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِینَ ،
الهى اگر پشیمانى در پیشگاه حضرتت توبه است پس من از همه پشیمان ترم،
وَ إِنْ یَکُنِ التَّرْکک لِمَعْصِیَتِکَ إِنَابَةً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِیبِینَ ،
و اگر ترک گناه بازگشت محسوب مى شود پس اولین بازگشتکننده منم،
وَ إِنْ یَکُنِ الِاسْتِغْفَارُ حِطَّةً لِلذُّنُوبِ فَإِنِّی لک من المستغفرین
و اگر استغفار سبب ریختن گناهان است پس من در برابرت از استغفار کنندگانم،
اللَّهُمَّ فَکَمَا أَمَرْتَ بِالتَّوْبَةِ ،
بار الها همانگونه که به توبه و بازگشت فرمان دادى و پذیرش آن را ضمانت فرمودى،
وَ ضَمِنْتَ الْقَبُولَ ، وَ حَثَثْتَ عَلَى الدُّعَاءِ ، وَ وَعَدْتَ الْإِجَابَةَ ،
و بر دعا ترغیب نمودى و نسبت به آن وعده اجابت دادى،
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ،
پس بر محمد و آلش درود فرست،
وَ اقْبَلْ تَوْبَتِی ،
و توبهام را قبول کن،
وَ لَا تَرْجِعْنِی مَرْجِعَ الْخَیْبَةِ ممِنْ رَحْمَتِکَ ،
و از رحمتت نومید و مایوسم بازمگردان،
إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ عَلَى الْمُذْنِبِینَ ،
زیرا که حضرتت پذیرنده توبه گناهکاران،
وَ الرَّحِیمُ لِلْخَاطِئِینَ الْمُنِیبِینَ
و بخشنده خطاپیشگانى هستى که از صمیم دل به تو بازمى گردند
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ،
بار الها بر محمد و آلش درود فرست
کَمَا هَدَیْتَنَا بِهِ ،
همچنان که به وسیله او ما را هدایت فرمودى،
وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ،
و بر محمد و آلش درود فرست
کَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ،
همچنان که به سبب او ما را رهایى کرامت کردى،
صَلَاةً تَشْفَعُ لَنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ یَوْمَ الْفَاقَةِ إِلَیْکَ ،
و بر محمد و آلش درود فرست چنان درودى که در قیامت و در روز نیاز به تو از ما شفاعت کند،
إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ، وَ هُوَ عَلَیْکَ یَسیِرٌ
که تو بر هر چیز توانایى، و آن بر تو سهل و آسان است.
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
تاکنون نظری ثبت نشده است.