- 1126
- 1000
- 1000
- 1000
دعای دوازدهم صحیفه سجادیه - دعای آن حضرت در اقرار به گناه
با صدای بشیر جزایری
وَ کانَ مِنْ دعائِه علیه السلام فِىالاعتِرافِ وَ طَلَبِ التّوبةِ اِلَىاللَّهِ تَعالى
« اعتراف به گناه »
اَللَّهُمَّ اِنَّهُ یَحْجُبُنى عَنْ مَسْئَلَتِکَ خِلالٌ ثَلاثٌ،
پروردگارا سه خصلت مرا از اینکه چیزى از تو بخواهم بازمى دارد،
وَ تَحْدُونى عَلَیْها خَلَّةٌ واحِدَةٌ: یَحْجُبُنى اَمْرٌ اَمَرْتَ بِهِ فَاَبْطَاْتُ عَنْهُ،
و یک خصلت مرا به درخواست از تو ترغیب مىکند، آن سه عبارت است از امرى که به آن فرمان دادهاى و من در انجامش کندى کردم،
وَ نَهْىٌ نَهَیْتَنى عَنْهُ فَاَسْرَعْتُ اِلَیْهِ، وَ نِعْمَةٌ اَنْعَمْتَ بِها عَلَىَّ فَقَصَّرْتُ فى شُکْرِها
و کارى که مرا از آن نهى نمودى و به سویش شتافتم، و نعمتى که به من بخشیدى ولى در شکر گزاریش کوتاهى کردم.
وَ یَحْدُونى عَلى مَسْئَلَتِکَ تَفَضُّلُکَ عَلى مَنْ اَقْبَلَ بِوَجْهِهِ اِلَیْکَ،
اما آنچه مرا بر درخواست از تو ترغیب مىکند احسان توست به آنکه با نیّت پاک به تو روى آورده،
وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ اِلَیْکَ، اِذْ جَمیعُ اِحْسانِکَ تَفَضُّلٌ
و از طریق خوش گمانى به درگاه تو آمده، زیرا که تمام احسان هایت از روى تفضّل است،
وَ اِذْکُلُّ نِعَمِکَ ابْتِدآءٌ، فَها اَنَاذا، واقِفٌ بِبابِ عِزِّکَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلیلِ،
و نعمتهایت همه بىسبب و بدون سرآغاز.
یا اِلهى،وَ سآئِلُکَ عَلَى الْحَیآءِ مِنّى سُؤالَ الْبآئِسِ الْمُعیلِ
اى خداى من اینک منم که به پیشگاه عزتت همچون تسلیم شونده ذلیل ایستادهام، و با شرم و حیا همچون نیازمندى عیالوار از تو درخواست مى کنم،
مُقِرٌّ لَکَ بِاَنّى لَمْاَسْتَسْلِمْ وَقْتَ اِحْسانِکَ اِلاّ بِالْاِقْلاعِ عَنْ عِصْیانِکَ،
و معترفم که درهنگام احسان تو جز خوددارى از معصیت طاعتى نکرده ام،
ولَمْاَخْلُ فِىالْحالاتِ کُلِّها مِنِ امْتِنانِکَ، فَهَلْ یَنْفَعُنى، اِقْرارى عِنْدَکَ بِسُوءِ مَااکْتَسَبْتُ؟
هیچگاه از نعمتت بى بهره نبوده ام، به زشتى اعمالم اعتراف مى کنم برایم سودى خواهد داشت؟
یا اِلهى،وَ هَلْ یُنْجینى مِنْکَ اعْتِرافى لَکَ بِقَبیحِ مَاارْتَکَبْتُ؟
خدایا اکنون که در برابرت و آیا اقرار به زشتى آنچه انجام داده ام مرا از عذاب تو نجات خواهد داد؟
اَمْ اَوْجَبْتَ لى فى مَقامى هذا سُخْطَکَ؟
یا آنکه مرا در این حالى که هستم مستوجب غضب خود مى دانى؟
اَمْ لَزِمَنى فى وَقْتِ دُعاىَ مَقْتُکَ؟
و یا در این هنگام که تو را مى خوانم اراده عذابى شدید به دنبال من است؟
سُبْحانَکَ، لااَیْئَسُ مِنْکَ وَقَدْ فَتَحْتَ لى بابَ التَّوْبَةِ اِلَیْکَ
پاک و منزّهى، ز تو ناامید نیستم در حالى که درِ توبه را به رویم گشوده اى،
بَلْ اَقُولُ مَقالَ الْعَبْدِ الذَّلیلِ،
بلکه سخن بنده ذلیل را به زبان مى آورم،
الظّالِمِ لِنَفْسِهِ، الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ،
بندهاى که به خود ستم کرده، و حریم حرمت پروردگارش را سبک شمرده،
الَّذى عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ، وَ اَدْبَرَتْ اَیّامُهُ فَوَلَّتْ،
بندهاى که گناهش عظیم است و روى هم انباشته، و روزگار از او روى گردانده و عمرش سپرى شده،
حَتّى اِذا رَاى مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِانْقَضَتْ، وَ غایَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ،
تا چون نظر کرده که زمان عمل گذشته، و دوران عمر به آخر رسیده،
وَ اَیْقَنَ اَنَّهُ لامَحیصَ لَهُ مِنْکَ، وَ لا مَهْرَبَ لَهُ عَنْکَ، تَلَقَّاکَ بِالْاِنابَةِ، وَ اَخْلَصَ لَکَ التَّوْبَةَ،
و یقین نموده که پناهگاهى از عذابت و گریزگاهى از انتقامت نیست، با ناله و انابه به سویت روآورده، و توبه اش را براى تو خالص ساخته،
فَقامَ اِلَیْکَ بِقَلْبٍ طاهِرٍ نَقِىٍّ،
پس با دلى پاک و پاکیزه به سویت برخاسته،
ثُمَّ دَعاکَ بِصَوْتٍ حآئِلٍ خَفِىٍّ، قَدْ تَطَاْطَاَ لَکَ فَانْحَنى، وَنَکَّسَ رَأْسَهُ فَانْثَنى،
و تو را با ناله اى سوزناک و آهسته خوانده، درحالى که از شدت تواضع در برابر تو خم گشته،
قَدْ اَرْعَشَتْ خَشْیَتُهُ رِجْلَیْهِ، وَ غَرَّقَتْ دُمُوعُهُ خَدَّیْهِ،
و از سرافکندگى کج و فرومانده شده، و ترس از مقام تو هر دو پایش را به لرزه انداخته،
یَدْعُوکَ بِیا اَرْحَمَالرّاحِمینَ،
و اشک چشم صفحه رخسارش را فراگرفته، و با این جملات تو را مى خواند:
وَ یا اَرْحَمَ مَنِ انْتابَهُ الْمُسْتَرْحِمُونَ،
اى مهربانترین مهربانان، اى بخشنده تر کسى که طالبان رحمت نوبت به نوبت آهنگ او کنند،
وَ یا اَعْطَفَ مَنْ اَطافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ،
و اى عطوف تر کسى که آمرزش خواهان گرد او گردند،
وَ یا مَنْ عَفْوُهُ اَکْثَرُ مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ یا مَنْ رِضاهُ اَوْفَرُمِنْسَخَطِهِ،
و اى کسى که عفوت افزون از انتقامت است، و اى آن که خشنودیت بیش از خشم توست،
وَ یا مَنْ تَحَمَّدَ اِلى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجاوُزِ،
و اى کسى که به خاطر گذشت پسندیده ات آفریدگانت را به حمد خویش فراخوانده اى،
وَ یا مَنْ عَوَّدَ عِبادَهُ قَبُولَ الْاِنابَةِ،
و اى کسى که بندگانت را به پذیرفتن توبه عادت داده اى،
وَ یا مَنِ اسْتَصْلَحَ فاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ،
و اى کسى که اصلاح تباهکارى مردم را به وسیله توبه خواسته اى،
وَ یا مَنْ رَضِىَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْیَسیرِ،
و اى کسى که به عمل اندک بندگان خشنود شده اى،
وَ یا مَنْ کافى قَلیلَهُمْ بِالْکَثیرِ،
و کم آنان را پاداش فراوان داده اى،
وَ یا مَن ضَمٍنَ لَهم اٍجابةَ الدعاءٍ
و اى کسى که اجابت دعا را براى ایشان ضامن گشته اى،
وَ یا وَعَدَهم عَلی نَفسٍهٍ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزآءِ،
و اى آن که به فضل و بخشش خویش آنان را به پاداش نیکو وعده داده اى،
ما اَنَا بِاَعْصى مَنْ عَصاکَ فَغَفَرْتَ لَهُ،
من نه از گناهکارترین گناهکارانم که تو او را آمرزیده اى،
وَ ما اَنَا بِاَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْکَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ،
و نه از نکوهیدهترین افرادى که به درگاهت عذر آورده و تو عذرش را قبول کرده اى،
وَ ما اَنَا بِاَظْلَمِ مَنْ تابَ اِلَیْکَ فَعُدْتَ عَلَیْهِ،
و نه از ستمکارترین ستمکاران که نزد تو موفق به توبه شده
واَتُوبُ اِلَیْکَ فى مَقامى هذا تَوْبَةَ نادِمٍ عَلى ما فَرَطَ مِنْهُ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَیْهِ،
و تو به او احسان کرده اى، در چنین حال به جانب تو بازمى گردم بازگشت کسى که از کرده گذشته خود پشیمان و از آنچه بر سرش آمده نگران،
خالِصِ الْحَیآءِ مِمّا وَقَعَ فیهِ، عالِمٍ بِاَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ الْعَظیمِ لایَتَعاظَمُکَ،
و از ورطه اى که در آن افتاده از روى خلوص شرمگین است، و مى داند که گذشت از گناه بزرگ در نظر تو عظیم نمى نماید،
وَ اَنَّ التَّجاوُزَ عَنِ الْاِثْمِ الْجَلیلِ لایَسْتَصْعِبُکَ،
و بخشیدن معصیت خطیر بر تو گران نمى باشد،
وَ اَنَّ احْتِمالَ الْجِنایاتِ الْفاحِشَةِ لایَتَکَاَّدُکَ،
و تحمل جنایات سنگین بر تو دشوار نمى آید،
وَ اَنَّ اَحَبَّ عِبادِکَ اِلَیْکَ مَنْ تَرَکَ الْاِسْتِکْبارَ عَلَیْکَ،
و محبوبترین بندگانت نزد تو کسى است که در پیشگاه تو دست از سرکشى و نافرمانى بردارد،
جانَبَ الْاِصْرارَ، وَ لَزِمَ الْاِسْتِغْفارَ، وَ اَنَا اَبْرَءُ اِلَیْکَ مِنْ اَنْ اَسْتَکْبِرَ،
و ازَ پافشارى بر گناه اجتناب نماید، و درخواست آمرزش را ادامه دهد، و من در برابر تو بیزارى مى جویم از اینکه سرکشى کنم،
وَ اَعُوذُ بِکَ مِنْ اَنْ اُصِرَّ، وَاَسْتَغْفِرُکَ لِما قَصَّرْتُ فیهِ،
و بهتو پناهمىبرم از اینکه بر گناه اصرار ورزم، و براى آنچه در آن کوتاهى ورزیده ام طلب آمرزش دارم،
وَاَسْتَعینُ بِکَ عَلى ماعَجَزْتُ عَنْهُ.
و بر آنچه از انجامش فرومانده ام از تو درخواست یارى مى کنم.
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ،
الها، بر محمد و آلش درود فرست،
وَ هَبْ لى ما یَجِبُ عَلَىَّ لَکَ، وَ عافِنى مِمّا اَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ،
و از حقوقى که بر عهده من دارى بگذر، و از عذابى که مستحق آنم معافم دار،
وَاَجِرْنى مِمّا یَخافُهُ اَهْلُ الْاِسآئَةِ، فَاِنّکَ مَلىءٌ بِالْعَفْوِ،
و از آنچه بدکاران از آن مىترسند پناهم ده، زیرا که تو بر عفو و بخشش کمال قدرت را دارى،
مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجاوُزِ، لَیْسَ لِحاجَتى
و به جهت آمرزش موضع امیدى، و به گذشت معروفى، نیازم را جز تو محل طلبیدنى نیست،
مَطْلَبٌ سِواکَ، وَ لا لِذَنْبى غافِرٌ غَیْرُکَ، حاشاکَ،
و گناهم را غیر تو آمرزندهاى نباشد، حاشا که چنین نباشى،
ولااَخافُ عَلى نَفْسى اِلاّ اِیّاکَ،
من جز از تو بر خود ترس ندارم،
انَّکَ اَهْلُ التَّقْوى وَ اَهْلُ الْمَغْفِرَةِ،
که تو شایسته آنى که از تو پروا کنند و اهل آمرزشى،
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَاقِضْ حاجَتى،
بر محمد و آلش درود فرست، و حاجتم را روا کن،
وَاَنْجِحْ طَلِبَتى، وَاغْفِرْ ذَنْبى، وَ امِنْ خَوْفَ نَفْسى،
و مطلبم را برآور، و گناهم را ببخش، و دلم را از ترس ایمنى ده،
اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ، وَ ذلِکَ عَلَیْکَ یَسیرٌ
زیرا که تو بر هر چیز توانایى، و این کار براى تو آسان است، دعایم را مستجاب کن
امینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
اى پروردگار جهانیان
وَ کانَ مِنْ دعائِه علیه السلام فِىالاعتِرافِ وَ طَلَبِ التّوبةِ اِلَىاللَّهِ تَعالى
« اعتراف به گناه »
اَللَّهُمَّ اِنَّهُ یَحْجُبُنى عَنْ مَسْئَلَتِکَ خِلالٌ ثَلاثٌ،
پروردگارا سه خصلت مرا از اینکه چیزى از تو بخواهم بازمى دارد،
وَ تَحْدُونى عَلَیْها خَلَّةٌ واحِدَةٌ: یَحْجُبُنى اَمْرٌ اَمَرْتَ بِهِ فَاَبْطَاْتُ عَنْهُ،
و یک خصلت مرا به درخواست از تو ترغیب مىکند، آن سه عبارت است از امرى که به آن فرمان دادهاى و من در انجامش کندى کردم،
وَ نَهْىٌ نَهَیْتَنى عَنْهُ فَاَسْرَعْتُ اِلَیْهِ، وَ نِعْمَةٌ اَنْعَمْتَ بِها عَلَىَّ فَقَصَّرْتُ فى شُکْرِها
و کارى که مرا از آن نهى نمودى و به سویش شتافتم، و نعمتى که به من بخشیدى ولى در شکر گزاریش کوتاهى کردم.
وَ یَحْدُونى عَلى مَسْئَلَتِکَ تَفَضُّلُکَ عَلى مَنْ اَقْبَلَ بِوَجْهِهِ اِلَیْکَ،
اما آنچه مرا بر درخواست از تو ترغیب مىکند احسان توست به آنکه با نیّت پاک به تو روى آورده،
وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ اِلَیْکَ، اِذْ جَمیعُ اِحْسانِکَ تَفَضُّلٌ
و از طریق خوش گمانى به درگاه تو آمده، زیرا که تمام احسان هایت از روى تفضّل است،
وَ اِذْکُلُّ نِعَمِکَ ابْتِدآءٌ، فَها اَنَاذا، واقِفٌ بِبابِ عِزِّکَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلیلِ،
و نعمتهایت همه بىسبب و بدون سرآغاز.
یا اِلهى،وَ سآئِلُکَ عَلَى الْحَیآءِ مِنّى سُؤالَ الْبآئِسِ الْمُعیلِ
اى خداى من اینک منم که به پیشگاه عزتت همچون تسلیم شونده ذلیل ایستادهام، و با شرم و حیا همچون نیازمندى عیالوار از تو درخواست مى کنم،
مُقِرٌّ لَکَ بِاَنّى لَمْاَسْتَسْلِمْ وَقْتَ اِحْسانِکَ اِلاّ بِالْاِقْلاعِ عَنْ عِصْیانِکَ،
و معترفم که درهنگام احسان تو جز خوددارى از معصیت طاعتى نکرده ام،
ولَمْاَخْلُ فِىالْحالاتِ کُلِّها مِنِ امْتِنانِکَ، فَهَلْ یَنْفَعُنى، اِقْرارى عِنْدَکَ بِسُوءِ مَااکْتَسَبْتُ؟
هیچگاه از نعمتت بى بهره نبوده ام، به زشتى اعمالم اعتراف مى کنم برایم سودى خواهد داشت؟
یا اِلهى،وَ هَلْ یُنْجینى مِنْکَ اعْتِرافى لَکَ بِقَبیحِ مَاارْتَکَبْتُ؟
خدایا اکنون که در برابرت و آیا اقرار به زشتى آنچه انجام داده ام مرا از عذاب تو نجات خواهد داد؟
اَمْ اَوْجَبْتَ لى فى مَقامى هذا سُخْطَکَ؟
یا آنکه مرا در این حالى که هستم مستوجب غضب خود مى دانى؟
اَمْ لَزِمَنى فى وَقْتِ دُعاىَ مَقْتُکَ؟
و یا در این هنگام که تو را مى خوانم اراده عذابى شدید به دنبال من است؟
سُبْحانَکَ، لااَیْئَسُ مِنْکَ وَقَدْ فَتَحْتَ لى بابَ التَّوْبَةِ اِلَیْکَ
پاک و منزّهى، ز تو ناامید نیستم در حالى که درِ توبه را به رویم گشوده اى،
بَلْ اَقُولُ مَقالَ الْعَبْدِ الذَّلیلِ،
بلکه سخن بنده ذلیل را به زبان مى آورم،
الظّالِمِ لِنَفْسِهِ، الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ،
بندهاى که به خود ستم کرده، و حریم حرمت پروردگارش را سبک شمرده،
الَّذى عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ، وَ اَدْبَرَتْ اَیّامُهُ فَوَلَّتْ،
بندهاى که گناهش عظیم است و روى هم انباشته، و روزگار از او روى گردانده و عمرش سپرى شده،
حَتّى اِذا رَاى مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِانْقَضَتْ، وَ غایَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ،
تا چون نظر کرده که زمان عمل گذشته، و دوران عمر به آخر رسیده،
وَ اَیْقَنَ اَنَّهُ لامَحیصَ لَهُ مِنْکَ، وَ لا مَهْرَبَ لَهُ عَنْکَ، تَلَقَّاکَ بِالْاِنابَةِ، وَ اَخْلَصَ لَکَ التَّوْبَةَ،
و یقین نموده که پناهگاهى از عذابت و گریزگاهى از انتقامت نیست، با ناله و انابه به سویت روآورده، و توبه اش را براى تو خالص ساخته،
فَقامَ اِلَیْکَ بِقَلْبٍ طاهِرٍ نَقِىٍّ،
پس با دلى پاک و پاکیزه به سویت برخاسته،
ثُمَّ دَعاکَ بِصَوْتٍ حآئِلٍ خَفِىٍّ، قَدْ تَطَاْطَاَ لَکَ فَانْحَنى، وَنَکَّسَ رَأْسَهُ فَانْثَنى،
و تو را با ناله اى سوزناک و آهسته خوانده، درحالى که از شدت تواضع در برابر تو خم گشته،
قَدْ اَرْعَشَتْ خَشْیَتُهُ رِجْلَیْهِ، وَ غَرَّقَتْ دُمُوعُهُ خَدَّیْهِ،
و از سرافکندگى کج و فرومانده شده، و ترس از مقام تو هر دو پایش را به لرزه انداخته،
یَدْعُوکَ بِیا اَرْحَمَالرّاحِمینَ،
و اشک چشم صفحه رخسارش را فراگرفته، و با این جملات تو را مى خواند:
وَ یا اَرْحَمَ مَنِ انْتابَهُ الْمُسْتَرْحِمُونَ،
اى مهربانترین مهربانان، اى بخشنده تر کسى که طالبان رحمت نوبت به نوبت آهنگ او کنند،
وَ یا اَعْطَفَ مَنْ اَطافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ،
و اى عطوف تر کسى که آمرزش خواهان گرد او گردند،
وَ یا مَنْ عَفْوُهُ اَکْثَرُ مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ یا مَنْ رِضاهُ اَوْفَرُمِنْسَخَطِهِ،
و اى کسى که عفوت افزون از انتقامت است، و اى آن که خشنودیت بیش از خشم توست،
وَ یا مَنْ تَحَمَّدَ اِلى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجاوُزِ،
و اى کسى که به خاطر گذشت پسندیده ات آفریدگانت را به حمد خویش فراخوانده اى،
وَ یا مَنْ عَوَّدَ عِبادَهُ قَبُولَ الْاِنابَةِ،
و اى کسى که بندگانت را به پذیرفتن توبه عادت داده اى،
وَ یا مَنِ اسْتَصْلَحَ فاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ،
و اى کسى که اصلاح تباهکارى مردم را به وسیله توبه خواسته اى،
وَ یا مَنْ رَضِىَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْیَسیرِ،
و اى کسى که به عمل اندک بندگان خشنود شده اى،
وَ یا مَنْ کافى قَلیلَهُمْ بِالْکَثیرِ،
و کم آنان را پاداش فراوان داده اى،
وَ یا مَن ضَمٍنَ لَهم اٍجابةَ الدعاءٍ
و اى کسى که اجابت دعا را براى ایشان ضامن گشته اى،
وَ یا وَعَدَهم عَلی نَفسٍهٍ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزآءِ،
و اى آن که به فضل و بخشش خویش آنان را به پاداش نیکو وعده داده اى،
ما اَنَا بِاَعْصى مَنْ عَصاکَ فَغَفَرْتَ لَهُ،
من نه از گناهکارترین گناهکارانم که تو او را آمرزیده اى،
وَ ما اَنَا بِاَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْکَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ،
و نه از نکوهیدهترین افرادى که به درگاهت عذر آورده و تو عذرش را قبول کرده اى،
وَ ما اَنَا بِاَظْلَمِ مَنْ تابَ اِلَیْکَ فَعُدْتَ عَلَیْهِ،
و نه از ستمکارترین ستمکاران که نزد تو موفق به توبه شده
واَتُوبُ اِلَیْکَ فى مَقامى هذا تَوْبَةَ نادِمٍ عَلى ما فَرَطَ مِنْهُ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَیْهِ،
و تو به او احسان کرده اى، در چنین حال به جانب تو بازمى گردم بازگشت کسى که از کرده گذشته خود پشیمان و از آنچه بر سرش آمده نگران،
خالِصِ الْحَیآءِ مِمّا وَقَعَ فیهِ، عالِمٍ بِاَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ الْعَظیمِ لایَتَعاظَمُکَ،
و از ورطه اى که در آن افتاده از روى خلوص شرمگین است، و مى داند که گذشت از گناه بزرگ در نظر تو عظیم نمى نماید،
وَ اَنَّ التَّجاوُزَ عَنِ الْاِثْمِ الْجَلیلِ لایَسْتَصْعِبُکَ،
و بخشیدن معصیت خطیر بر تو گران نمى باشد،
وَ اَنَّ احْتِمالَ الْجِنایاتِ الْفاحِشَةِ لایَتَکَاَّدُکَ،
و تحمل جنایات سنگین بر تو دشوار نمى آید،
وَ اَنَّ اَحَبَّ عِبادِکَ اِلَیْکَ مَنْ تَرَکَ الْاِسْتِکْبارَ عَلَیْکَ،
و محبوبترین بندگانت نزد تو کسى است که در پیشگاه تو دست از سرکشى و نافرمانى بردارد،
جانَبَ الْاِصْرارَ، وَ لَزِمَ الْاِسْتِغْفارَ، وَ اَنَا اَبْرَءُ اِلَیْکَ مِنْ اَنْ اَسْتَکْبِرَ،
و ازَ پافشارى بر گناه اجتناب نماید، و درخواست آمرزش را ادامه دهد، و من در برابر تو بیزارى مى جویم از اینکه سرکشى کنم،
وَ اَعُوذُ بِکَ مِنْ اَنْ اُصِرَّ، وَاَسْتَغْفِرُکَ لِما قَصَّرْتُ فیهِ،
و بهتو پناهمىبرم از اینکه بر گناه اصرار ورزم، و براى آنچه در آن کوتاهى ورزیده ام طلب آمرزش دارم،
وَاَسْتَعینُ بِکَ عَلى ماعَجَزْتُ عَنْهُ.
و بر آنچه از انجامش فرومانده ام از تو درخواست یارى مى کنم.
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ،
الها، بر محمد و آلش درود فرست،
وَ هَبْ لى ما یَجِبُ عَلَىَّ لَکَ، وَ عافِنى مِمّا اَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ،
و از حقوقى که بر عهده من دارى بگذر، و از عذابى که مستحق آنم معافم دار،
وَاَجِرْنى مِمّا یَخافُهُ اَهْلُ الْاِسآئَةِ، فَاِنّکَ مَلىءٌ بِالْعَفْوِ،
و از آنچه بدکاران از آن مىترسند پناهم ده، زیرا که تو بر عفو و بخشش کمال قدرت را دارى،
مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجاوُزِ، لَیْسَ لِحاجَتى
و به جهت آمرزش موضع امیدى، و به گذشت معروفى، نیازم را جز تو محل طلبیدنى نیست،
مَطْلَبٌ سِواکَ، وَ لا لِذَنْبى غافِرٌ غَیْرُکَ، حاشاکَ،
و گناهم را غیر تو آمرزندهاى نباشد، حاشا که چنین نباشى،
ولااَخافُ عَلى نَفْسى اِلاّ اِیّاکَ،
من جز از تو بر خود ترس ندارم،
انَّکَ اَهْلُ التَّقْوى وَ اَهْلُ الْمَغْفِرَةِ،
که تو شایسته آنى که از تو پروا کنند و اهل آمرزشى،
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَاقِضْ حاجَتى،
بر محمد و آلش درود فرست، و حاجتم را روا کن،
وَاَنْجِحْ طَلِبَتى، وَاغْفِرْ ذَنْبى، وَ امِنْ خَوْفَ نَفْسى،
و مطلبم را برآور، و گناهم را ببخش، و دلم را از ترس ایمنى ده،
اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ، وَ ذلِکَ عَلَیْکَ یَسیرٌ
زیرا که تو بر هر چیز توانایى، و این کار براى تو آسان است، دعایم را مستجاب کن
امینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
اى پروردگار جهانیان
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
کاربر مهمان