با صدای عباس صالحی
متن و ترجمه:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به نام خداى بخشاینده مهربان
اِلهى اِنْ کانَ قَلَّ زادى فِى الْمَسیرِ اِلَیْکَ، فَلَقَدْ حَسُنَ ظَنّى بِالتَّوَکُّلِ عَلَیْکَ،
خدایا اگر توشه ام براى پیمودن راه به سوى تو اندک است ولى گمانم به توکل و اعتماد بر تو نیکوست
وَ اِنْ کانَ جُرْمى قَدْ اَخافَنى مِنْ عُقُوبَتِکَ، فَاِنَّ رَجآئى قَدْ اَشْعَرَنى بِالْأَمْنِ مِنْ نِقْمَتِکَ،
و اگر جرم و گناهم مرا از کیفر تو ترسناک کرده ولى امیدم به من نوید ایمنى از انتقامت را مى دهد
وَ اِنْ کانَ ذَنْبى قَدْ عَرَضَنى لِعِقابِکَ، فَقَدْ اذَنَنى حُسْنُ ثِقَتى بِثَوابِکَ،
و اگر گناهم مرا در سر راه کیفرت قرار داده ولى اعتماد خوبى که به تو دارم مرا به پاداش نیکت آگاه کرده
وَ اِنْ اَنا مَتْنِى الْغَفْلَةُ عَنِ الْأِسْتِعْدادِ لِلِقآئِکَ، فَقَدْ نَبَّهَتْنِى الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِکَ، وَ الائِکَ،
و اگر غفلت و بى خبرى مرا از آمادگى براى شرفیابى درگاهت به خواب عمیقى فرو برده ولى معرفت و آگاهى از کرم و بخششهایت مرا بیدار کرده
وَ اِنْ اَوْحَشَ ما بَیْنى وَ بَیْنَکَ فَرْطُ الْعِصْیانِ وَ الطُّغْیانِ، فَقَدْ انَسَنى بُشْرَى الْغُفْرانِ وَ الرِّضْوانِ،
و اگر زیاده روى در نافرمانى و سرکشى میان من و تو را تیره ساخته ولى مژده آمرزش و خوشنود شدنت مرا به همدمى و انس با تو کشانده
اَسْئَلُکَ بِسُبُحاتِ وَجْهِکَ، وَ بِاَنْوارِ قُدْسِکَ،
از تو خواهم به تابش هاى جمالت و به انوار ذات مقدست
وَ اَبْتَهِلُ اِلَیْکَ بِعَواطِفِ رَحْمَتِکَ، وَ لَطآئِفِ بِرِّکَ،
و زارى کنم به درگاهت براى جلب عواطف مِهرت و دقایق احسانت
اَنْ تُحَقِّقَ ظَنّى بِما اُؤَمِّلُهُ مِنْ جَزیلِ اِکْرامِکَ،
که حقیقت بخشى به گمانم در آنچه از تو آرزومندم
وَ جَمیلِ اِنْعامِکَ فِى الْقُرْبى مِنْکَ،
از بخشش فراوان و احسان نیکو در مورد تقرب به تو
وَ الزُّلْفى لَدَیْکَ، وَ التَّمَتُّعِ بِالنَّظَرِ اِلَیْکَ،
و نزدیکى به حضرتت و بهرهمند شدن از تماشاى جمالت
وَ ها اَنَا مُتَعَرِّضٌ لِنَفَحاتِ رَوْحِکَ وَ عَطْفِکَ،
و خواهان باران جود و احسانت هستم و از خشمت به سوى خوشنودیت گریخته
وَ مُنْتَجِعٌ غَیْثَ جُودِکَ وَ لُطْفِکَ، فآرٌّ مِنْ سَخَطِکَ اِلى رِضاکَ،
و از خودت بدرگاه خودت فرار کرده ام و امید بهترین چیزى را که نزد تو است دارم
هارِبٌ مِنْکَ اِلَیْکَ، راج ٍ اَحْسَنَ ما لَدَیْکَ، مُعَوِّلٌ عَلى مَواهِبِکَ، مُفْتَقِرٌ اِلى رِعایَتِکَ،
و از خودت بدرگاه خودت فرار کرده ام و امید بهترین چیزى را که نزد تو است دارم
و بر بخشش هاى تو اعتماد و توکل کرده ام و نیازمند به سرپرستى و نگهدارى توام
اِلهى ما بَدَاْتَ بِهِ مِنْ فَضْلِکَ فَتَمِّمْهُ،
خدایا بدانچه از فضل خود درباره من دست زدى به پایانش رسان
وَ ما وَهَبْتَ لى مِنْ کَرَمِکَ فَلا تَسْلُبْهُ،
و آنچه را به بردبارى خویش بر من پوشانده اى آشکارش مکن
وَ ما سَتَرْتَهُ عَلَىَّ بِحِلْمِکَ فَلا تَهْتِکْهُ، وَ ما عَلِمْتَهُ مِنْ قَبیحِ فِعْلى فَاغْفِرْهُ،
و کارهاى زشتى را که من انجام داده ام برایم بیامرز
اِلهى اِسْتَشْفَعْتُ بِکَ اِلَیْکَ، وَ اسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْکَ،
به درگاهت آمده ام در حالى که آزمندم به احسانت مشتاقم
اَتَیْتُکَ طامِعاً فى اِحْسانِکَ، راغِباً فِى امْتِنانِکَ،
به دریافت بخششت تشنه ام به باران رحمتت باران جویم،
مُسْتَسْقِیاً وابِلَ طَوْلِکَ، مُسْتَمْطِراً غَمامَ فَضْلِکَ، طالِباً مَرْضاتَکَ، قاصِداً جَنابَکَ،
از ابر فضل و احسانت جویاى اسباب خشنودیت هستم و عازم تشرف به آستانت گشته ام.
وارِداً شَریعَةَ رِفْدِکَ، مُلْتَمِساً سَنِىَّ الْخَیْراتِ مِنْ عِنْدِکَ،
در جویبار عطایت وارد گشته و خواهشمند بهترین نیکی هاى تو هستم.
وافِداً اِلى حَضْرَةِ جَمالِکَ، مُریداً وَجْهَکَ،
بار نیاز به درگاه حضرت تو فرود آورده و ذات تو را خواهانم.
طارِقاً بابَکَ، مُسْتَکیناً لِعَظَمَتِکَ وَ جَلالِکَ،
کوبنده ام در رحمتت را و خوارم در برابر عظمت و جلالت
فَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ مِنَ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ،
پس انجام ده در باره ام آنچه را تو شایسته آنى از آمرزش و مهربانى
وَ لا تَفْعَلْ بى ما اَنَا اَهْلُهُ مِنْ الْعَذابِ وَ النِّقْمَةِ،
و انجام مده درباره ام آنچه را من سزاوار آنم از عذاب و انتقام.
بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
به مهربانیت اى مهربانترین مهربانان.
متن و ترجمه:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به نام خداى بخشاینده مهربان
اِلهى اِنْ کانَ قَلَّ زادى فِى الْمَسیرِ اِلَیْکَ، فَلَقَدْ حَسُنَ ظَنّى بِالتَّوَکُّلِ عَلَیْکَ،
خدایا اگر توشه ام براى پیمودن راه به سوى تو اندک است ولى گمانم به توکل و اعتماد بر تو نیکوست
وَ اِنْ کانَ جُرْمى قَدْ اَخافَنى مِنْ عُقُوبَتِکَ، فَاِنَّ رَجآئى قَدْ اَشْعَرَنى بِالْأَمْنِ مِنْ نِقْمَتِکَ،
و اگر جرم و گناهم مرا از کیفر تو ترسناک کرده ولى امیدم به من نوید ایمنى از انتقامت را مى دهد
وَ اِنْ کانَ ذَنْبى قَدْ عَرَضَنى لِعِقابِکَ، فَقَدْ اذَنَنى حُسْنُ ثِقَتى بِثَوابِکَ،
و اگر گناهم مرا در سر راه کیفرت قرار داده ولى اعتماد خوبى که به تو دارم مرا به پاداش نیکت آگاه کرده
وَ اِنْ اَنا مَتْنِى الْغَفْلَةُ عَنِ الْأِسْتِعْدادِ لِلِقآئِکَ، فَقَدْ نَبَّهَتْنِى الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِکَ، وَ الائِکَ،
و اگر غفلت و بى خبرى مرا از آمادگى براى شرفیابى درگاهت به خواب عمیقى فرو برده ولى معرفت و آگاهى از کرم و بخششهایت مرا بیدار کرده
وَ اِنْ اَوْحَشَ ما بَیْنى وَ بَیْنَکَ فَرْطُ الْعِصْیانِ وَ الطُّغْیانِ، فَقَدْ انَسَنى بُشْرَى الْغُفْرانِ وَ الرِّضْوانِ،
و اگر زیاده روى در نافرمانى و سرکشى میان من و تو را تیره ساخته ولى مژده آمرزش و خوشنود شدنت مرا به همدمى و انس با تو کشانده
اَسْئَلُکَ بِسُبُحاتِ وَجْهِکَ، وَ بِاَنْوارِ قُدْسِکَ،
از تو خواهم به تابش هاى جمالت و به انوار ذات مقدست
وَ اَبْتَهِلُ اِلَیْکَ بِعَواطِفِ رَحْمَتِکَ، وَ لَطآئِفِ بِرِّکَ،
و زارى کنم به درگاهت براى جلب عواطف مِهرت و دقایق احسانت
اَنْ تُحَقِّقَ ظَنّى بِما اُؤَمِّلُهُ مِنْ جَزیلِ اِکْرامِکَ،
که حقیقت بخشى به گمانم در آنچه از تو آرزومندم
وَ جَمیلِ اِنْعامِکَ فِى الْقُرْبى مِنْکَ،
از بخشش فراوان و احسان نیکو در مورد تقرب به تو
وَ الزُّلْفى لَدَیْکَ، وَ التَّمَتُّعِ بِالنَّظَرِ اِلَیْکَ،
و نزدیکى به حضرتت و بهرهمند شدن از تماشاى جمالت
وَ ها اَنَا مُتَعَرِّضٌ لِنَفَحاتِ رَوْحِکَ وَ عَطْفِکَ،
و خواهان باران جود و احسانت هستم و از خشمت به سوى خوشنودیت گریخته
وَ مُنْتَجِعٌ غَیْثَ جُودِکَ وَ لُطْفِکَ، فآرٌّ مِنْ سَخَطِکَ اِلى رِضاکَ،
و از خودت بدرگاه خودت فرار کرده ام و امید بهترین چیزى را که نزد تو است دارم
هارِبٌ مِنْکَ اِلَیْکَ، راج ٍ اَحْسَنَ ما لَدَیْکَ، مُعَوِّلٌ عَلى مَواهِبِکَ، مُفْتَقِرٌ اِلى رِعایَتِکَ،
و از خودت بدرگاه خودت فرار کرده ام و امید بهترین چیزى را که نزد تو است دارم
و بر بخشش هاى تو اعتماد و توکل کرده ام و نیازمند به سرپرستى و نگهدارى توام
اِلهى ما بَدَاْتَ بِهِ مِنْ فَضْلِکَ فَتَمِّمْهُ،
خدایا بدانچه از فضل خود درباره من دست زدى به پایانش رسان
وَ ما وَهَبْتَ لى مِنْ کَرَمِکَ فَلا تَسْلُبْهُ،
و آنچه را به بردبارى خویش بر من پوشانده اى آشکارش مکن
وَ ما سَتَرْتَهُ عَلَىَّ بِحِلْمِکَ فَلا تَهْتِکْهُ، وَ ما عَلِمْتَهُ مِنْ قَبیحِ فِعْلى فَاغْفِرْهُ،
و کارهاى زشتى را که من انجام داده ام برایم بیامرز
اِلهى اِسْتَشْفَعْتُ بِکَ اِلَیْکَ، وَ اسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْکَ،
به درگاهت آمده ام در حالى که آزمندم به احسانت مشتاقم
اَتَیْتُکَ طامِعاً فى اِحْسانِکَ، راغِباً فِى امْتِنانِکَ،
به دریافت بخششت تشنه ام به باران رحمتت باران جویم،
مُسْتَسْقِیاً وابِلَ طَوْلِکَ، مُسْتَمْطِراً غَمامَ فَضْلِکَ، طالِباً مَرْضاتَکَ، قاصِداً جَنابَکَ،
از ابر فضل و احسانت جویاى اسباب خشنودیت هستم و عازم تشرف به آستانت گشته ام.
وارِداً شَریعَةَ رِفْدِکَ، مُلْتَمِساً سَنِىَّ الْخَیْراتِ مِنْ عِنْدِکَ،
در جویبار عطایت وارد گشته و خواهشمند بهترین نیکی هاى تو هستم.
وافِداً اِلى حَضْرَةِ جَمالِکَ، مُریداً وَجْهَکَ،
بار نیاز به درگاه حضرت تو فرود آورده و ذات تو را خواهانم.
طارِقاً بابَکَ، مُسْتَکیناً لِعَظَمَتِکَ وَ جَلالِکَ،
کوبنده ام در رحمتت را و خوارم در برابر عظمت و جلالت
فَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ مِنَ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ،
پس انجام ده در باره ام آنچه را تو شایسته آنى از آمرزش و مهربانى
وَ لا تَفْعَلْ بى ما اَنَا اَهْلُهُ مِنْ الْعَذابِ وَ النِّقْمَةِ،
و انجام مده درباره ام آنچه را من سزاوار آنم از عذاب و انتقام.
بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
به مهربانیت اى مهربانترین مهربانان.
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان