- 34
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه اول 1403 - حنیف طاهری
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه اول با صدای حنیف طاهری، 1403
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - میریزه اشکای آسمونیا چی شدن اون همه همزبونیا فاطمه جان می تونی یه شب دیگه پیش من بمونیا پاشدی خونه رو جارو می زنی هنوزم یه دست به پهلو می زنی نفست بند میاد اون لحظه ای که دست به بازو می زنی دیگه رنگ سرخی غروب شدی پاشدی مشغول رفت و روب شدی پاشدی و بچه ها فکر می کنن یعنی دیگه خوب شدی نمیشه هوای رفتن نگیری ؟ از علی فرصت دیدن نگیری ؟ نمیشه این شب آخری دیگه روتو از من نگیری ؟ توی کوچه ها چه مقتلی نشد خواستم برگردونمت ولی نشد علی تو بعد قصه غلاف دیگه اون علی نشد این شبا حال علی دیدنیه حرفایی دارم که ناگفتنیه هر کی می بینه می گه فاطمه رفتنیه ...
-
روضه - السّلام ای بدن بیسر گرما دیده السّلام ای سر مجروح کلیسا دیده با چه وضعی، ته گودال کشاندند تو را ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده بر سینه شکسته تو چون نظر کنم گفتم به یاد سینه مجروح مادرم ...
-
زمینه - اگه تو دلت پر از داغه داغی که شده بر افروخته بیا یه سفر بریم با هم تو خونه ای که درش سوخته چقدر این خونه غمگینه چقدر این خونه بارونه روی دیوار و روی در هنوزم ردی از خونه یه گوشه از حیاط انگار یه کودک مات و مبهوته یه گوشه از حیاط انگار یه چیزی مثل تابوته گل امید غنچه ها پرپر میشه ای وای ای وای دیگه داره این خونه بی مادر میشه ای وای ای وای تو خونه یه مرد مظلومه که چیزی نمونده تنها شه شب غم و غصه ی این مرد بعیده دوباره فردا شه هنوزم چشم امیدش به اون دستای بی جونه همون دستی که چند ساله واسه زخماش درمونه حالا اون دستای بی جون داره اشکاشو میگیره ولی چند ساعته دیگه تو آغوش کفن میره اون کسی که معروفه به خیبرشکن ای وای ای وای وسط خونش همسرشو میزدن ای وای ای وای برای دل علی پا شد تموم توونشو رو کرد فاطمه با دست بی جونش خونه رو دوباره جارو کرد دیگه این آخرین باره موی زینب رو زد شونه دیگه این آخرین باره داره لالایی میخونه دیگه این آخرین حرفاست دیگه از خونه نور میره ولی این آخرین بار نیست که بالای تنور میره یه نیمه شبم خونه ی خولی میاد ای داد ای داد یه پیرَنی رو به دست زینب میداد ای داد ای داد Mohjat.net
-
زمینه - بنی غریب مادر من قول می دهم که بیایم دم تنور شب را کنار موی سپید تو سر کنم من قول می دهم که بیایم به قتلگاه خود را به پیش سنگ شقاوت ...
-
شور - یوما یوما یوما وا اماه واماه واماه
-
واحد - به فدای گرد عبایت به فدای مهر و وفایت به فدای صحن و سرایت علی مولا علی مولا به فدای رخ دلجویت به فدای نغمه ی هویت به فدای خَم ابرویت علی مولا علی مولا پیرو قرآنیم ما جزو غلامانیم ما سلطان نجف هستی رعیت سلمانیم ما من بنده هستم مولایی حُبُکَ دینُ آبایی تو به کل جهانی غال تو به دلها هستی صاحب یا علی ابن ابیطالب علی مولا علی مولا تو دلیل حق و یقینی تو صراط نور و مبینی تو حقیقت و اصل دینی علی مولا علی مولاروز قیامت مولا به دامن تو دستم مالک عقبی هستی غلام ثنبر هستم من قطره هستم دریایی حبک دین و آبایی
-
تک - گوش جان بگشا و بشنو از امین کردگار لافتى الا على لا سیف الا ذوالفقار هو لافتى الا على لا سیف الا ذوالفقار هر که مست است مست روی علیست هر چه مستیست از سبوی علیست معنی این ما تولوا چیست هر طرف رو کنید روی علیست ای که پرسیدی آمدم ز کجا بر تنم گرد و خاک کوی علیست از علی آمدست هر آنچه که هست بازگشت همه به سوی علیست به خدا که روزی مومنین نرسیده از عرق جبین همه خورده روزی ازان نگین که تو داده ای به گدا علی ای حیدر شهسوار وقت مدد است ای زبده هشت و چار وقت مدد است من عاجزم از جهان و دشمن بسیار ای صاجب ذوالفقار وقت مدد است آمدم دنیا برای دیدن روی علی ورنه با این مردم دنیا چه کاری داشتم
-
تک - از خلقت همه پنهان شده در عین علیست کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علیست روز و شب از تو قضا از تو قدر میگوید ها علیٌ بشرٌ کیف بشر میگوید ها علیٌ بشرٌ کیف بشر خاک نعلین علی دُر و گوهر شعله ی نور رخش شمس و قمر ربهُ فیه تجلی و ظهر و هو العلی اسمه علی ربه الله و هو الاعلا لقبه مولا ربه الله جانم جانم مولانا علی من خودم را درِ این خانه گدا میدانم نه فقط من که در این دایره سرگردانم آسمان مدح تو هر شام و سحر میگوید ها علیٌ بشرٌ کیف بشر میگوید ها علیٌ بشرٌ کیف بشر ربهُ فیه تجلی و ظهر مانده عالم همه در حیرت او که بشر میشود اینگونه مگر نه خدا و نه بشری علی چه بخوانمت جان مصطفی عشق فاطمه چه بناممت جانم جانم مولانا علی Mohjat.net
-
زمینه - در کوچه بوی آتش و در خانه عطر گل مرز بهشت و دوزخ از آن روز این در است لبخند میزند که بخندند بچهها مادر اگر که جان بدهد باز مادر است
تاکنون نظری ثبت نشده است.