- 60
- 1000
- 1000
- 1000
شب شانزدهم صفر 1403 - حنیف طاهری
مرثیه خوانی شب شانزدهم صفر با صدای حنیف طاهری، 1403 - پیاده روی اربعین، عمود 1217
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - از لحظهی نخست، خداداد عاشقم از ساعتی که روح به من داد، عاشقم خورشید در حرارت عشق تو آتشم گرم توام به شدت مرداد، عاشقم با تیشه تیشه اشک شدم بیستون شکن شیرین ببین به شیوهی فرهاد عاشقم از داستان صبح ازل در تحیرم تا این که چشم تو به من افتاد، عاشقم شیرینِ شهدِ لعلِ لبِ تو عسلترین یوسفترین عزیزی و ضربالمثلترین از آن زمان که شور زن این علم شده با کیمیای عشق، دلم همقسم شده آوردنم به قصر تو با چهرهای سیاه آری سگی به حرمت تو محترم شده از بس که محض تشنگیات گریه کردم مظلومی قیام تو بار دلم شده نوح نجات، تشنهی لبیکها ببین از شدت علاقه دلم هم حرم شده آقایی و به عشق قسم دوست دارمت ای زندگی من، چه کنم دوست دارمت «دیدهای خواهم که باشد شهشناس تا شناسد شاه را در هر لباس»من که شما ندیده مرید شما شدمسرمست از فرات، همان ابتدا شدم از لطف رزق پاک و همین گریه بر تو بود اینکه علیشناس شدم، باخدا شدم پرچم به دوش در تب ایام کودکی از پابرهنههای همین دستهها شدم نوزاد بودم و لحظات نخست بود تا آشنا به تربت کرب و بلا شد خصم در غوغا و شه رفته ز هوش کآمد او را نالهی خواهر به گوش کای امیر کاروان کربلا کوفیان بر غارت ما زد صَلا دیده بگشا، سیل لشگر بین به دشت دستگیری کن که آب از سر گذشت «از لحظهای که دست ز هستی کشیدهای ما گشتهای و در بغل ماست جای تو تو فخر میکنی که مرا بندهای حسین، نه! من دارم افتخار که هستم خدای تو» شه چو بشنید آن نوای جانگداز غیرتالله چشم حقبین کرد باز بیمحابا رو سوی لشگر نهاد ولی پای رفتارش نماند و سر نهاد چون نشست از پا خَدیوِ مُستَطاب کرد با کافردلان روی عِتاب کای گروه کُفرکیشِ بدنهاد گر شما را نیست بیمی از مَعاد هین به یاد آرید از احساب خویش رسم احرار عرب گیرید پیش خون من گر بر شما آمد مُباح نیست این مُشتِ عَقایِل را جُناح «این کودکان من که بیابان ندیدهاند در عمر خویش خار مُغیلان ندیدهاند» شمر دون با خیل لشگر زان عتاب کرد رو سوی خَدیوِ مُستَطاب شد فضای آسمان نیلی ز گرد کس نشد واقف که او با شَه چه کرد کاخ گردون را چو خون از سر گذشت فاش شد که خنجر از حنجر گذشت
-
زمینه عربی و فارسی
-
زمینه - مسیر حق من النجف الی کربلا تمام حج مروه نجف صفا کربلا عجلوا باالنجف حی علی کربلا به فدای علی آن شیر خدا شاه عرب و ابوفاضل شمشیر خدا ماه عرب و ابو سجاد ابی عبدالله جان جانانم روح و ریحانم به فدای او سر و هم جانم شاد مسیر عشق از حرم شاه ولا لقای حق زیارت خون خدا عجلوا باالنجف حی علی کربلا لافتی الا علی روی لبم زمزمه به فدای رخ زیبای گل دو فاطمه جان این عالم عالم و آدم به فدای شاه ابی عبدلله و علی اکبر شبه پیغمبر
-
شور - روزی از همین روزا با عنایت زهرا روی قلهی دنیا پرچمت میره بالا این جاده همواره، این برهه حساسه دنیا تازه داره، حسین و میشناسه ما فتح میکنیم دنیا رو با حسین لبیک یاحسین لَکَ لبیک یاحسین اشکِ روضه های تو مثل آب رو آتیشه هرکی شد گدات آقا! عاقبت بخیر میشه تا این دنیا دنیاست، عشقِ تو پابرجاست این عالم مدیونِ حسین و عاشوراست از تو برمیاد فتح دلها حسین لبیک یاحسین لَکَ لبیک یاحسین با نگاهِ تو قلبِ سنگِ ما شد آیینه ای محبت جاری! ای رفیق دیرینه وقتی که از اول، پای تو افتادیم تا لحظهی آخر، با قدرت ایستادیم خاک پای تو معراج ما حسین لبیک یاحسین لَکَ لبیک یاحسین
-
واحد - ای دل ای دل مبتلا خو کن با غم کربلا ای رود سرگردان خروشان شو راهی تو داری غیر دریا نه ما صبح فردا راه می افتیم بار سفر را بسته ای یا نه به غیر از اربعین دریای ما را نیست ساحل ها چه شور افتاده در دلها جَرَس فریاد میدارد که بربندید محمل ها چه شور افتاده در دلها دل بسته ام به چه قامتی بر پا شد چه قیامتی در کهکشان راه مشایه ما رد پای عشق را دیدیم ما را که آورده است تا اینجا؟ حیران شدیم از هرکه پرسیدیم به پایان آمد عاشورا حکایت همچنان باقی الا یا ایهاالساقی شده پیمانه ام خالی و مستی همچنان باقی الا یا ایهاالساقی انا المجنون لا اعبا به احراقٍ و اغراقی الا یا ایهاالساقی
-
تک - وافریادا ز عشق! وافریادا کارم به یکی طرفه نگار افتادا گر داد من شکسته دادا؛ دادا ورنه من و عشق هرچه بادا؛ بادا بیتو مبادا زنده بمانم عشق بورزم عشق بدانم بیتو مبادا داغ عزیزم در غم دیگر اشک بریزم یارا یارا یارا؛ یااباعبدالله ای عشق جهانآرا؛ یا اباعبدالله مستیم از این باده؛ «أَلْمِنَّةُ لله» هشیار مکن ما را؛ یا اباعبدالله ای عشق تو را هرآنکه نشناخته است در هر نفسی قافیه را باخته است گفتند همه که خاک سرد است ولی خاک تو به سینه آتش انداخته است چیست حریمت؟! عرش معلّی چیست شفایم؟! تربت اعلی هیچ غمی نیست غیر غم تو قبلهی قلبم شد حرم تو چون ذرّه به دامانت؛ یااباعبدالله هستیم در ایوانت؛ یااباعبدالله هر کس به تماشایی، جایی برود ما هم رفتیم به قربانت؛ یااباعبدالله
-
شور - رو به حرم رو به حسین حالم تو کربلات خوبه حسین رو به حسین رو به حرم دنیا رو میذارم پشت سرم حسین از دست دنیا باید فرار کرد آغوش مهربون تو را باید اختیار کرد وقتی تو تنها راه نجاتی یک لحظه بدون تو باید چه کار کرد خدا ما را آفرید برای محرمت همه در پناه تو همه زیر پرچمت حبی لدیک محبوب من از این همه تویی مطلوب من ای عاشقانه ی مطلوب من حبی لدیک لیلای من اسم مقدست نجوای من این عشق نابت قیمت نداره هرکی نداره حبتو ثروت نداره عاشق نباشه دنیا رو باخته هرکس تو رو شناخت خدارو شناخته خدا ما رو آفرید برا نوکری تو برا خوردنه غمت شدیم مشتری تو
-
شور - آدم اگه از محبوبش یه یادگاری داشته باشه میبوسه رو چشمش میذاره نمیذاره ازش جدا شه تربت تو که تو بغل گرفته زخم تن تو تربت تو همیشه میده بوی پیراهن تو برام تداعی میکنه دیدن تو بازم جانمازم عطر سیب گرفته مهر سجده ذکر یا غریب گرفته تربت اعلا عرش معلی کربلا یا کربلا ... اونکه سرش رو تربت توست تا به همیشه سرفرازه سجده رو خاک قبرت آقا شیرین ترین جای نمازه تربت تو حتی تو تنهایی قبر کنارمه تربت تو مونس من تو غربت مزارمه برام عزیزترین چیزی که دارمه به دنیا نمیدم مُهر کربلامو انقدر از این خاک گرفتم شفامو تربت اعلا عرش معلی کربلا یا کربلا
تاکنون نظری ثبت نشده است.