- 54
- 1000
- 1000
- 1000
شب هفدهم صفر 1402 - میثم مطیعی
مرثیه خوانی شب هفدهم صفر با صدای میثم مطیعی، 1402 - پیاده روی اربعین عمود 202
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه
-
زمینه - این اولین باره میشم کبوتری در هوای تو این اولین باره میشم مسافر نینوای تو این اولین باره میام پیاده تا کربلای تو منم میشم راهی سمت حرم میام به سوی تو با هر قدم منم میام با پدر مادرم چقدر خوبه که میبینم جادهها رو چقدر خوبه که میبینم این صفا رو چقدر خوبه که میبینم موکبای بهشت نجف کربلا رو میام یا حسین دست من رو بگیر امیری حسین و نعم الأمیر این اولین باره تو دست من هم روشنه فانوس این اولین باره میام مثه قطره تا اقیانوس این اولین باره میام به سوی تو برا پابوس منم به پابوست آقا میام با تشنگی سمت دریا میام با حسرت مشک سقا میام چقد خوبه سیراب میشن تشنهلبها پر از نور مهتاب میشه اینجا شبها چقدر خوبه مثل برادر میمونیم ما ایرانیا با عربها همه همدلیم دیگه تو این مسیر امیر حسین و نعم الامیر شاعر : یوسف رحیمی
-
زمینه - پرچم روی دوشم، توی گوشم، نوای آهِ حسینه المنه لله، که دلم عمریه تُو راه حسینه شد باز دوباره، سجادهی جادهها ممنون توییم، ما خیل پیادهها فدای دستای اون عراقی که نذری میداد، با اشک و آه یه پیرزن که نشسته بود با یه ظرف خرما، میون راه کنار قدمهای جابر انگار زمین میگه: هلابیکم همه ستونای تُو جادهی اربعین میگه: هلابیکم آقا، شعله وره آتیش غم تو رو لبمه عمریه دم تو پیاده میام تا حرم تو شبها من و صحرا، من و جاده، من و بارون، همدردیم دنبال تو هر شب پابرهنه توو بیابون می گردیم تو بر سر نی، من در به درم حسین از شرم نگات، پایینه سرم حسین میام اگرچه نشه ببینم تُو اون شلوغی، ضریحتو جهانو گشتم نبوده آقا ندیدم آقا، شبیهتو تاولای پامو برات آوردم ازم قبول کن، امام من زیارت من رو به نیت مادرم قبول کن، امام من آقا، شعله وره آتیش غم تو رو لبمه عمریه دم تو پیاده میام تا حرم تو این خون حسینه، که همیشه، توی دلها میجوشه هر نوری به جز نور تو روشن بشه بازم خاموشه فریاد حسین، فریاد عدالته اسلام حسین، اسلام شهادته تا دنیا دنیاس رو دوشِ عالَم علم میمونه ، حسین حسین رو دیوارامون کتیبهی محتشم میمونه، حسین حسین مث اونا که از شلمچه تا کربلا رسیدن، شهیدم کن مث اونا که توی اربعین نالهتو شنیدن، شهیدم کن آقا، شعله وره آتیش غم تو رو لبمه عمریه دم تو پیاده میام تا حرم تو شاعر : امیر رضا یزدانی
-
نوا - ابی عبدالله یا ثارالله
-
واحد - به تو نگم به کی بگم کبود شدم شکستم به تو نگم به کی بگم چقدر رو خاک نشستم به تو نگم به کی بگم زخمیه پا و دستم کودکیم سخت میگذره بابا امون از کودکی خیلی ترسیدن توو این راه بچههای طفلکی خب بمون تا که بگم از قصههام یکی یکی بابایی سخت گذشت تا دیدم بین تشت لبت رو غرق خون باباجون بابایی از عمو برای من بگو عمو بود مهربون باباجون به تو نگم به کی بگم کبود شدم شکستم به تو نگم به کی بگم چقدر رو خاک نشستم به تو نگم به کی بگم زخمیه پا و دستم از عمو میگم که رو نیزه برا من گریه کرد ناسزا وقتی به بابای تو گفتن، گریه کرد هر کجا خیره به ما شد چشم دشمن، گریه کرد حواسش بود به ما امون از اون نگاه لبش بود غرق آه آه از شام بمیرم واسه اون سکوت و غربتش برای غیرتش آه از شام به تو نگم به کی بگم عمه چقد کتک خورد به تو نگم به کی بگم سکینه صد دفه مُرد به کی بگم غمت چقد بلا سر من آوُرد به تو نگم به کی بگم کبود شدم شکستم به تو نگم به کی بگم چقدر رو خاک نشستم به تو نگم به کی بگم زخمیه پا و دستم شاعر : رضا یزدانی
-
واحد عربی
-
دودمه - نجف شروع انقلاب ما شد خوشا دلی که اهل کربلا شد
-
شور - حسین آقام همه می رن تو می مونی برام
تاکنون نظری ثبت نشده است.