منو
شب اول محرم 1403 - محمود و محمد کریمی

شب اول محرم 1403 - محمود و محمد کریمی

  • 10 تعداد قطعات
  • 4 دقیقه مدت قطعه
  • 251 دریافت شده
مرثیه خوانی شب اول محرم با صدای محمود و محمد کریمی، 1403

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 4:07
    مناجات - تو عزاداری و ما برای تو، روضه می‌خونیم کار دنیا رو ببین؛ به جای تو، روضه می‌خونیم تو که سینه می‌زنی؛ جا داره، دنیا جون‌به‌لب شه ما با اشک خونی چشای تو، روضه می‌خونیم نه صدامون از صدات زخمی‌تره؛ نه روضه‌هامون نوحه می‌خونی؛ با نوحه‌های تو، روضه می‌خونیم دل مهربونت این‌روزا دیگه تحت فشاره ما برا مرهم غصّه‌های تو، روضه می‌خونیم همه روضه، ناحیه‌ست؛ ما کجا و درک دردت ما فقط با نفس و صدای تو، روضه می‌خونیم ما کجا و جمله‌ی خدّ تریب و رأس مرفوع ما برا طناب و عمّه‌های تو، روضه می‌خونیم
  • 6:43
    روضه - آمیختند با خون، خون دلی که خوردیم در روضه‌های زهرا، در شیشه، اشک مارا آویختند بر میخ، میخی که رووی در بود بر ساق عرش اعلا، پیراهن عزا را حال زمان گرفته؛ زهرا زبان گرفته لب‌تشنه، سر بریدند مظلوم کربلا را زهرا زبان گرفته: یادم نمی‌رود که بوسید چکمه، جای لب‌های مصطفی را یادم نمی‌رود که افتاده بودی و من از روت، پاک کردم آثار ردّ پا را افتاده بودی و من، افتاده بودم از پا از مقتل تو دیدم، اوضاع خیمه‌ها را افتاده بودم از پا؛ دیدم به پیکر تو سنگ و سنان و تیغ و تیر و نی و عصا را دیدم به پیکر تو، پیراهنی نمانده با ضربه‌های سیلی، کشتند بچّه‌ها را
  • 2:59
    زمینه - ای صلابت حیدر، ثارالله سرّ هیبت حیدر، ثارالله نور صورت حیدر، ثارالله شمس دولت حیدر، ثارالله تیغ صولت حیدر، ثارالله شیر حضرت حیدر، ثارالله دربار تو از ملائکه، پره والله شأن اسمت، امر إرجعی صَدَقَ الله با یاد تو، گریه می‌کنم؛ آره والله با ذکر تو، سینه می‌زنم؛ بسم الله
  • 5:21
    زمینه - تا خدا خداست؛ روح، مرتضاست نور، فاطمه‌ست؛ شور، کربلاست توو عرش خدا، طبل غم می‌کوبن دست و سینه از غم به هم می‌کوبن توو کرب‌وبلا ای علمدار امشب با یاد تو، دارن علم می‌کوبن کُلُّ مَن علیها فان و یبقی وجهُ الرَّحمن یا وجیهاً عندالله! الدَّخیل آقاجان دوست دارم والله؛ عاشقتم بالله ألا و صلّی الله علیک یا مولا یا اباعبدالله تا خدا خداست، اشک کیمیاست نور عالم از این کتیبه‌هاست شوری در دل خیمه‌گاه افتاده توو قلب فرات، عکس ماه افتاده ای دنیای طوفان‌زده! بسم‌الله کشتی نجات، باز به راه افتاده ای رحمت بی‌پایان! حسّم اینه که الان روبه‌روی شیش‌گوشم؛ الدَّخیل آقاجان مُفتّح الأبواب؛ مسبّب الأسباب یا سیّد الأصحاب! أنا و اولادی فداکَ یا ارباب تا خدا خداست، قبله، کربلاست رزق این دو ماه با امام رضاست جانا! دم زدم از غمت جانانه شور اشکم از برکت سلطانه فَابْکِ للحسین گفت امام هشتم بانی حسینیه‌ی ایرانه یا سیِّدنا العطشان! ما تشنه و تو باران اومدم به پابوسی؛ الدَّخیل آقاجان ای به سرم سایه! عشقته سرمایه من اربعین جای امام رضا هرسال میرم به مشّایه
  • 5:39
    واحد - محمد کریمی - پرچم بزنید بانگ ماتم بزنید به سینه سنگ شاه عالم بزنید آی امام حسینیا فریاد حی علی ماه محرم بزنید روحی و قلبی لدیک طریقی الیک حسین غریب سلام علیک لا حول و لا قوه الا بالله جمعیت ارباب وفا بسم الله پرچم بزنید بانگ ماتم بزنید به سینه سنگ شاه عالم بزنید آی امام حسینیا فریاد حی علی ماه محرم بزنید و صلی الله علی المظلوم و صلی الله علی العریان و صلی الله علی الباکین علی العطشان یا اباعبدالله لا حول و لا قوه الا بالله مدیون محبت اباعبدالله جونم به فدات یا قتیل العبرات به نام نامی سفینه النجاه رو سفیدی ما ازین سیاهیاست مبدل السیئات بالحسنات ای شه والا مقام فقط یک کلام حسین یعنی عشق علیه السلام
  • 5:10
    واحد - یکی بود؛ فقط تو بودی و دلم یه‌چی بود؛ عشق تو ریخت توو گلم یه‌جا بود؛ همون‌جا بود منزلم هنوز یاد توام و هنوز من عاشقم و هنوز توو کرب‌و‌بلام آقام آقام آقام آقام ای عشق از بچّگیام منو نمی‌خواهی، نخواه ازم نخواه تورو نخوام عمریه که دل، اسیر خواهشه هیچ‌کسی نمی‌دونه دلم چه‌شه؟ یه‌ساله دلم برات پرمی‌کشه رسید نوبت غمت؛ دمید ماه ماتمت بازم پاکار شمام آقام آقام آقام آقام ممنونتم زدی صدام مرامتو عشقه حسین اجازه دادی باز بیام خسته‌ام؛ محتاج سایه‌ی پرت قسمت میدم به جون خواهرت منو بشمر توو سیاهی لشکرت برس به داد من و بیا امداد من و خودت کاری کن برام آقام آقام آقام آقام توو حسرت کرب‌وبلام آقا به جون مادرم دل‌تنگ گنبد طلام
  • 2:39
    دودمه - ذکر لب‌های پر از خونم، شده خون خدا یا حسین! کوفه میا زینبت را سنگ‌باران می‌کنند از بام‌ها یا حسین! کوفه میا بر فراز دارم و دلواپس یک کاروان آه از این کوفیان من از این‌جا دیده‌ام، یک زینب و یک ساربان آه از این کوفیان بشنو از جان و دلم، پیغام خون‌بار مرا یا حسین! کوفه میا بر سر دارالإمارة شد سرم از تن جدا یا حسین! کوفه میا من سفیرت هستم و از کوفه دارم یک پیام یابن زهرا! السّلام قتلگاه مسلم این‌جا می‌شود، بالای بام یابن زهرا! السّلام شد وصیّت‌نامه‌ی من ای عزیز مصطفی یا حسین! کوفه میا آن‌قدر گفتم حسین، تا کوفه شد کرب‌وبلا یا حسین! کوفه میا در میان کوفیان، تنها طرف‌دار توام من گرفتار توام این‌همه دشمن ولی من یک‌تنه یار توام من گرفتار توام کوفه را نبود به غیر رسم نامردی، حسین کاش برگردی حسین آمدی؛ اهل حرم را از چه آوردی حسین کاش برگردی حسین
  • 5:53
    جفت - علی‌اصغر، ارباب منه امّ حسین، ارباب حسین در عالم، خیری اگر هست کُلُّ الخیر فی باب حسین من سیاه‌لشکرتم؛ تا ابد نوکرتم سوخته‌ی داغ تو و خاکسترتم معاذ الله! نفس بدون حسین معاذ الله! جهان بدون حرم معاذ الله! نماز بی‌تربت معاذ الله! بدون چشم ترم می‌رسه به ابوالبشر سلسله‌ی احباب حسین آدم بخشیده شد و گفت کُلُّ الخیر فی باب حسین بین جنّت الحسین، جا برای همه هست جای همه بهشته تا چادر فاطمه هست معاذ الله! غلام بی‌ارباب معاذ الله! عزا بدون علم معاذ الله! سپهر بی‌مهتاب معاذ الله! دهم به غیر دلم ابوفاضل، صاحب اللّوا پشت سرش، اصحاب حسین الحُبُّ کلُّهُ حسین کُلُّ الخیر فی باب حسین ای شهید بی‌کفن! اذن بده به قلب من اذنی شبیه شهدا؛ اجازه‌ی سینه‌زدن معاذ الله! سر تو و نیزه معاذ الله! به حنجرت دشنه معاذ الله! بدن بدون کفن معاذ الله! به حنجر تشنه
  • 1:28
    روضه - این اهل کوفه رشته پیمان بریده اند شمشیرهای خویش به رویت کشیده اند اینجا مدینه نیست ولی شهر کینه است اینجا سقیفه دگری آفریده اند دیروز دست بیعتشان را فروختند امروز تازیانه و خنجر خریده اند در تار و پودشان نمک سفره علیست اما برای قتل تو سبقت گزیده اند کوفه میا که قافله سم اسبها در انتظار پیکر از هم دریده اند اینجا تنورها همه خاموش و منتظر در انتظار یک سر از تن بریده اند لعنت به چشمهای حریص و مریضشان انگار گوشواره و معجر ندیده اند
  • 4:17
    شور - غوغاست توی مقتل محشر کبراست توی مقتل مجنون رفته از حال پیکر لیلاست توی مقتل مولا سینه میزنه حضرت زهراست توی مقتل سر رفت روی نیزه ها شعله رسید به خیمه ها هامون گریه میکرد با دل محزون گریه میکرد با ریگ بیابون هر نفس بارون گریه میکرد مثل تیغ کهنه نعل تازه خون گریه میکرد از فریاد العطش میسوزه دل فرات رفتن سمت خیمه ها واویلا علی البنات سر رفت روی نیزه ها شعله رسید به خیمه ها وقتی بی هوا زد مادرش زهرا رو صدا زد روی خاک گودال با لب تشنه دست و پا زد از قاتل بپرسید با دوازده ضربه چرا زد وای از شاه بی سپاه از گودال قتلگاه سمت خیمه بی سوار برمیگرده ذوالجناح سر رفت روی نیزه ها آتیش زدن به خیمه ها Mohjat.net

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی