- 630
- 1000
- 1000
- 1000
شام غریبان محرم 93 - محمود کریمی
مرثیه خوانی شام غریبان با صدای محمود کریمی، 1393
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - ای کویر خشک از خون لاله گون ای شب تاریک ای صحرای خون کوهها و دره ها و سنگ ها شاهد پیکار نام و ننگ ها این گلان سرخ پرپر کیستند این بدن های مطهر کیستند صحنه صحنه گل به صحرا ریخته روی هر گل اشک زهرا ریخته ناله ها چون اتش افروخته خیمه ها چون خیمه های سوخته تشنگان را اشک ها آتش شده آب ها در مشک ها آتش شدهسوخته در زخم دل ها تیر ها شرمگین از فاطمه شمشیر ها ریخته باران اشک فاطمه در مسیر قتلگاه و علقمه بلبلان خوابیده زیر خوار ها داده جان از ترس دشمن بار ها گوش ها چون قلب ثار الله چاک اشک ها از چهره ها خون کرده پاک خفته در خون آفتاب علقمه زائر او هم علی هم فاطمه عابدین در آتش تب سوخته در کنارش جان زینب سوخته پیکر بی دست سقا چاک چاک مشک و دست و پرچم افتاده به خاک قاتلان در خیمه آب آورده اند شعله بر قلب رباب اورده اند شیر در بستان مادر سوخته آب بر لب های اصغر سوخته تیرها از حنجرش خون خورده اند گاهوارش را به غارت برده اند دختران داغدار فاطمه داغ روی داغ بر قلب همه خوابگاه غنچه پرپر کجاست پشت خیمه تربت اصغر کجاست دم به دم از صخره ها خیزد خروش لحظه ای این خون نمی افتد ز جوش روز و شب جاریست از چشم همه خون ثارالله و اشک فاطمه مرغ شب آرام یک دم گوش شو با نوای فاطمه خاموش شو بشنو آن مظلومه گوید یا حسین وا حسینا وا حسینا وا حسین مصحف در خاک و خون آمیخته سوره سوره آیه هایت ریخته ای دلت لبریز داغ لاله ها ای به قطره قطره خونت ناله ها طایر در موج خون پرپر زده زخم هایت خنده بر مادر زده کی زده نیزه به قلبت از جفا کی جدا کرده سرت را از قفا ای چراغ مهر و مه در مشت تو گو چه شد انگشتر و انگشت تو
-
روضه - شاخه یاست کجا افتاده است دست عباست کجا افتاده است غم مخور صاحب لوای تو منم پاسدار خیمه های تو منم یوسف از چنگ گرگان چنگ چنگ لاله باران گشته از شمشیر و سنگ آفتابی که دو جا بخشیده نور هم به مقتل هم به دامان تنور Mohjat.net
-
زمینه - بین این شب تار دشت کربلا سوخت کل خیمه ها سوخت خیمه علمدار بین شعله ها سوخت پیش چشم ما سوخت بین خیمه ها مردم کنار تو زمین خوردم رفتی و بدون تو کی گفته من کم اوردم دنبالم به صحرا بچه ها رو بردم صد دفه شمردم تا که زیر لب هام اسمت و اوردم تازیانه خوردم رفتی خیمه غارت شد به ما بی تو جسارت شد رفتی و سه سالت هم محیای اسارت شد رفتی و ندیدی اه مادرا رو اشک دخترا رو پیششون به نیزه میزنن سرا رو راس لاله ها رو این همه زن و دختر منه تنها بیا مادر میکشه من و اخر غم چادر غم معجر پیکرش تا جداجدا میشد کار زینب، خداخدا میشد آیهی محکم کتاب خدا زیر خنجر، هجاهجا میشد روی آن تن که جای بوسه نداشت زخم تازه، چگونه جامیشد؟ کشتن او که قیلوقال نداشت بهخدا بیسر و صدا میشد تا که میخواست پاشود از جا استخوان شکسته، تامیشد پیرها با عصا، ته گودال به تنش میزدند تا میشد پیکرش را که زیرورو کردند زخمها، تازه داشت وامیشد کاش پیش از رسیدن زینب شمر از رووی سینه، پامیشد او که جان جهان به قربانش داشت قربانی از قفا میشد مثل دلکندن حرم از او سر، مگر از تنش جدا میشد؟!
-
نوا - وای حسین حسین تو گودال بی یار و یاور شلوغ شده دور و برش سادات ببخشن قاتل اومد بالا سرش سادات ببخشن قاتل اومد با خنجرش سادات ببخشن از خیمه اومد خواهرش سادات ببخشن تکیه به نیزه ها زد سادات ببخشن فاطمه رو صدا زد سادات ببخشن لب تشنه دست و پا زد سادات ببخشن از آسمون راهی شدن سادات ببخشن حیدر و زهرا و حسن سادات ببخشن کنار اون خونین بدن سادات ببخشن همه به گودال اومدن سادات ببخشن فاطمه روضه خونه سادات ببخشن گریون و نیمه جونه سادات ببخشن حسینش غرق خونه سادات ببخشن زخمی و خونین پیکرش سادات ببخشن غارت شد از پا تا سرش سادات ببخشن پیراهن و بال و پرش سادات ببخشن عمامه و انگشترش سادات ببخشن وقت جسارت اومد سادات ببخشن بند اسارت اومد سادات ببخشن لشگر غارت اومد سادات ببخشن Mohjat.blogfa.com
-
واحد - قرآن سوره سوره زهرا حسین من اوراق پاره پاره به صحرا حسین من این غم رما کشد که سرت را بریده اند لب تشنه در میان دو دریا حسین من مگذار قاتلت ببر سوی کوفه ام زیرا که مانده جان من اینجا حسین من ما گریه میکنیم ولی بیشتر به گوش آید صدای گریه زهرا حسین من عباس کو که خولی و شمر و سنان شدند با کعب نیزه همسفر ما حسین من ای کاش زود تر ز تو من کشته میشدم بعد از تو خاک بر سر دنیا حسین من
تاکنون نظری ثبت نشده است.