- 20
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت امام محمد تقی (ع) 1402 - حسین سیب سرخی
مرثیه خوانی شهادت امام محمد تقی (ع) با صدای حسین سیب سرخی، 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
دم تو گر نبود آدمی نمی ماند/نه آدمی که ملک هم دمی نمی ماند/نیازمند دو عالم به یک اشاره تواست/اگر تو ناز عالمی نمی ماند/هزار بار شهادت دهد قبیله طی/اگر برای تو چشم حاجیان گریند/برای کعبه دگر زمزمی نمی ماند/***شبی در خواب بودی آمدم بازوی تو دیدم/مبادا آن که بیدارت کنم آهسته بوسیدم/?
-
خورشید من! آمدی شبانه/قدری بغلم کن عاشقانه/نشناختمت در اوّل کار/نفرین خدا به این زمانه/کی زیر گلوت را عزیزم؟!/اینطور بریده ناشیانه/تقصیر حرارت تنور است/این سوختگی زیر چانه/من سیر غذا نخوردم امّا/خوردم دل سیر تازیانه/در راه شتر تکان نمی خورد/خوردم کتکی به این بهانه
-
چه حال و هوایی، چه صحن و سرایی/انگاری تو صحنِ خوده امام رضایی/انقدر که عاشقته خدا، برا همین شده باب المراد/حاجت اگر داری فقط بگو، امام رضا تو رو جون جواد/خونجگر بودی، پشت در بودی، تشنهلب بودی آقا/هلهله کردن، گریه میکردی، غرق تب بودی آقا/آه یا جواد الائمه.../به عالم طبیبی، چقدر تو غریبی/تو مثل جدت از آب بی نصیبی/تو مثل شاه تشنه لب، میسوزی زیر آفِتاب/اما دورت زن و بچه نیست، امون از دلِ خونِ رباب/بین اون مقتل، با عصا میزد، دست و پا میزد حسین/مادرش با زینب صدا میزد، دست و پا میزد حسین/آه حسینم حسینم حسینم...?
-
غریب و زخمی و بی حالی/به فکر غارت و جنجالی/نفس نمونده برات آقا/سه ساعته توی گودالی/چشمات جایی رو نمیبینه/سینه تو چرا سنگینه/میدید که هیچکسی دورت نیست/میزد تو رو با طمانینه/سنگدلی شون از حد گذشته/چقدر تو قتلگاه بهت بد گذشته/خیر نبینه اون بی حیا که/از روی پیکر تو با لگد گذشته/تو پادشاه عالمینی/حق تو که سنگ و عصا نیست/سر پیراهن تو گریه ما را درآوردن/میان همه کشته چرا تنها تو عریانی/میان همه نیزه که رو به پایین است/صدای زینب کبری می رود بالا/ای همه هستی زینب/جای تو زیر دست و پا نیست/چی بگم از این همه نیزه/امون از این همه جسارت/کار تو وقتی که تموم شد/تازه میارن برای غارت/قلب زینب چه بی قراره/رسیده وقت بوسه از گلوی پاره/توی گودال افتادی بی حال/پیکر تو یه جای سالمی نداره/ای وای حسینم ...
-
بی صبرانه منتظرم، محرمت رو ببینم/ابر بارون باشه چشام، میون روضه بشینم//چه محرمایی اومد و رفت/ولی قدرشو ندونستم/چه محرمایی که آقاجون/زیر خاکمو دیگه نیستم/قول میدم تا وقتی زندم حسین/پای پرچم تو وایمیستم/(گرفتم آبرو از این، بیرق و پرچم/برا تو مشکی میپوشه، عالم و آدم)2/خدا میدونه یه ساله، خونِ دل خوردم/برا شبای محرم، میزنه قلبم/میزنه قلبم، داره میاد دوباره باز بوی محرم.../واسه ماهِ ماتم تو، لحظه شماری میکنم/بضاعتم اینه تو رو، با گریه یاری میکنم/رزق نوکریمو بیشتر کن/رزق اشک و گریمو آقا/میکنه دوباره این اشکا/دل مُردهی منو احیا/آرزومه آخرش از من/راضی باشه مادرت زهرا/تو رو قسم به رقیه، منو دریابم//هیچکی مثه تو نمیشه، دُر نایابم/یعنی باز اربعین میشه، کربلا باشم/از دوری کرب و بلا، شبها بیتابم/شبها با یاد تو بی تابم، حسین اربابم/با یاد کربلا میخوابم، حسین اربابم/شور و شِینو اربابم حسینوبین الحرمینو کربلا یه سلامو اشکای مدامو/پابوس آقامو کربلا/کربلا کربلا کربلا.../حسین...
-
در ته گودال تنت پا نخورد/مثل حسین بر دهنت پا نخورد/چنگ به موی سرش انداختن/روی تن بی سر او تاختن/عمه سادات زمین گیر شد/بر سر بوسیدن رگ پیر شد
-
انا وطن المجالس /فی ذکر الحسین /انا مولای عابس /مجنون الحسین
-
-
هر کسی سلطنتی یافت، به خود مینازد/ما کنیم فخر به عالم، که گدای تو شدیم.../همه آبادنشینان ز خرابی ترسند/من خرابتر شدم و دم به دم آبادترین/یا اباعبدالله الحسین.../هر که غمت را خرید، یا اباعبدالله الحسین/عشرت عالم فروخت، یا اباعبدالله الحسین/با خبران غمت، بی خبر از عالمند/خاک سر کوی تو، زنده کند مرده را/زان که شهیدان تو، جمله مسیحا دمنده/بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا/بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا/تشنهی آب فراتم ای اجل مهلت بده/تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
-
کشته منو دلشوره راه من ازت دوره/تو به من حواست هست ولی چش من کوره/تو چقده آقایی نَفَس مسیحایی/یه خواهش ازت دارم نذاری برم جایی/یا دلیلی عِندَ حَیرَتی یا غیاثی عِندَ کُربَتی/حاضرم جونم بدم برات از بس که با محبتی/همیشه توی اوج سختی بهم یه راه چاره دادی/مُرده بودم ولی به قلبم زندگیِ دوباره دادی/آقام آقام آقام حسین جان...//یه دلِ گرفتارو روزای رو تکرارو/نکنه زبونم لال دیگه نمیخوای مارو/بدون تو حیرونم، نباشی نیمونم/همیشه پناهم باش الهی فدات جونم/تو که دنیای سخاوتی از تو شیرینتر چه صحبتی/حاضرم جونم بدم برات از بس که با محبتی/رفیق روزگار سختی که زندگیمو از تو دارم/همیشه گفتم آرزومه مادرمو حرم بیارم/آقام آقام آقام حسین جان...
-
گردش روزگار دست علی است /کهکشان دانههای تسبیحش /درِ خیبر شکسته، چیزی نیست /فتح آن قلعه بود تفریحش/شب معراج مصطفی حس کرد/در پس پرده روبروی علی ست/به گواه فمن یمت یرنی/بازگشت همه به سوی علی ست/مولانا فقط علیه/ملک الموت پیشمرگش بود/او که شاگرد ذوالفقار علی است
-
کشتی آشفتگی خلق را ساحل حسین/خوش به حال هر که دارد در دلش منزل حسین/آقا حسین .../هیچکس با دست خالی رد نشد از محضرش/اولین و آخرین امید هر ساحل حسین/آقا حسین ...


تاکنون نظری ثبت نشده است.