شب دوم محرم 1401 حسن خلج

بهونه می‌گیره دل برای حرم تو/کرب و بلا نبریم آقا حاشا به کرم تو/امید روزای بی کسی/همیشه به دادم می رسی/واسه نوکرات دلواپسی/بی تو باشم غم دارم یه زیارت کم دارم

ای برادر خواهرت تنها شده/محرمت مجروح دشمنها شده/در سرم هرگز نبودست این گمان/من کجا و خنده نامحرمان

نیست فلک به قد هم پایه اش/سایه او ندیده همسایه اش/هیچ گلی ندیده خندیدنش/مگر به لحظه حسین دیدنش

نام زینب دلنشین و دلربا است/دختر مشگل گشا مشگل گشاست/نام زینب خاک را زر می کند/دخت حیدر کار حیدر می کند/مدحت بی بی نمی شاید به کس/مدح زینب کار الله است و بس