- 33
- 1000
- 1000
- 1000
شب اول رمضان 1403 - محمود کریمی
مناجات خوانی شب اول رمضان با صدای محمود کریمی، 1403
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مناجات - بهار دل، شده خزون؛ دردامو از چشام بخون من اومدم یهبار دیگه، پاسفرهی ماهرمضون توو گیر و دار زندگی، عادّی شده برام خطا با اینهمه روو سیاهی، بازم به من گفتی: بیا ای خالق بنده نواز! میخوام که از تو، دور نشم خیلی داره دیر میشهها؛ یهکاری کن، عوض بشم ببین دارم داد میزنم؛ گناه منو بیچاره کرد توو صحرای هوای نفس، دل منو آواره کرد ای که تویی به هر زمان، قرار قلب بیقرار گناه این بندتو باز به پای نادونیش بزار به زیر بار معصیّت، قدکمون اومدم خدا به محضرت یهباردیگه پشیمون اومدم خدا ببین پاسفرهی دعا، اشکای این سینهزنو میگه میون گریههاش، ببخش منو؛ ببخش منو ای خالق آلالهها! منو یهشب ببر حرم از در خونهی حسین، کجارو دارم که برم؟! آی عاشقا مثل شما، این همهی حرف منه فقط امید ما همین، گریه و سینهزدنه مرثیهخونی کارمه؛ مثل تموم عالمین میون گریه هی میگم: حسین حسین حسین حسین آقا شنیدم که یهروز، خون به دل شما شده میون گودال بلا، سر از تنت جداشده آقا شنیدم سرتو، بهروی نیزهها زدن با کعب نی، نامحرما به تن بچّهها زدن بین زمین و آسمون، با اشک جاری از دو عین یهمادری ناله میزد، غریب مادر؛ ای حسین
-
روضه - ای تمام عرش بر روی زمین ساربان ناقهات، روحالأمین آفتاب وسعت ملک خدا مطلعالأنوار پیش از ابتدا مصطفی را روح و ریحان و بهشت بلکه پا تا سر، محمّد را سرشت صورت و آیینهی «اللهُ نور» مادر انجیل و تورات و زبور قرص خورشید جمال کبریا شمع جمع انبیاء و اولیاء شوهر و باب و دو فرزندان تو طوق و تاج و لؤلؤ و مرجان تو مادر کلّ ولایت کیست؟ تو رکن ارکان هدایت کیست؟ تو فوق انسانی و انسانزیستی هرکه هستی، کس نداند کیستی ای به قرآن ذات حق، مدحتگرت! ای قیام مصطفی در محضرت! بر دو ثارالله اکبر، مادری کوثری و کوثری و کوثری ای وجودت هست ربّ العالمین! بلکه دست دست ربّ العالمین! ماه رویت پیشتر از ابتدا آفتاب خانهی شیر خدا حجرهی تو، قلب ختم المرسلین رشتههای چادرت، حبل المتین هل أتی در وصف بذل نان تو عالم هستی، پر از احسان تو عرش، خرّم با گل لبخند تو جای پای یازدهفرزند تو مدح تو، ای آنکه کوثر مدح توست جز خدا هرکس بگوید، نادرست روی تو مصباح مصباح الهداست دست تو از دست حق، مشکل گشاست با دعای توست، لبّیک خدا هم کلام و همدم پیک خدا آنکه بر پیغمبران بودی امام دست تو بوسید در حال قیام هم نبی را جان جان در پیکری هم امیرالمؤمنین را حیدری مریم از قدر و شرف، حیران توست یازده عیسی، گل دامان توست هر گل دامان تو، یک مریم است هر کلامت، یک کتاب محکم است خلقت آدم ز خاک درگهت روح حوّا از ولادت، همرهت روح تو، وجه خدای حیدر است دست تو، مشکلگشای حیدر است خانهی تو، کعبهی بیتالحرام دامنت، دانشسرای دو امام آسمان در مکتبت، زانو زده صبر پیش زینبت، زانو زده از زمانی که علی را دیدهای لحظهلحظه، دور او گردیدهای گرچه دشمن در پی آزار توست حامی حیدر شدن، این کار توست کیست غیر از تو که تنها پشت در بر امیرالمؤمنین گردد سپر؟ یاس امّید علی! پرپر شدی بارها قربانی حیدر شدی یک امام و اینهمه دشمن چرا؟ چند جانی، حمله بر یک زن چرا؟ چون بگویم که همه هست علی رفته پیش دیده از دست علی بازوی پیغمبر اکرم شکست تا غلاف تیغ بر دستت نشست نالهات را تا ز پشت در شنید پهلوی ختم رسل، آسیب دید بضعهی احمد! تو را سیلی زدند یا به ختمالانبیاء سیلی زدند؟ فاش میگویم از آن ضرب لگد مصطفی پیچید بر خود در لحد شاهد این گفته، حیّ داور است قاتل تو، قاتل پیغمبر است قاتل فرزند معصومت، درست قاتل یک سوم اولاد توست
-
روضه - خیر با اولاد شر، درگیر شد آه با سیل شرر، درگیر شد کمکم آوردند هیزم پشت در خانه با موج خطر، درگیر شد ساقهی گل، زیر پا افتاد؛ آه یاس حیدر با تبر، درگیر شد آتش بیداد، بالا رفت و بعد شعلهها با موی سر، درگیر شد کوچه، من را تا دل گودال برد لشکری با یکنفر درگیر شد شمر آمد در میان قتلگاه دست او با موی سر، درگیر شد خنجری با حنجری درگیر شد خواهری بالای مقتل، پیر شد
-
نوحه - هرکی اینجا مهمون میشه کلّ درداش، درمون میشه حتّی اونکه دلش از سنگه اینجا چشماش گریون میشه هرچی کلید توو عالمه، خدا سپرد به فاطمه برا خدا، به ماسوا، حضرت زهرا مقدّمه بسم الله النّور؛ بسم الله النّور النّور ما که عشقو باور داریم چه باکی از محشر داریم تنها میشن همه امّا ما صاحب داریم؛ مادر داریم قیامت قیامته؛ مردن براش شهادته قسم به عشق که فاطمه اصل اصیل شفاعته دنیا از نورش، نورانی تا دورا دور بسم الله النّور؛ بسم الله النّور النّور این یک قطره از دریاشه دنیا دست فرزنداشه باید باشه پسر زهرا اونکه ارباب ما باشه امّالحسین، خون خدا امّالشّهید بکربلا یومٌ علی وجه ثری یومٌ علی صدر المصطفی با اشک زهرا، شد سرّ این خون مسطور بسم الله النّور؛ بسم الله النّور النّور
تاکنون نظری ثبت نشده است.