- 433
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت امام موسی کاظم (ع) مهدی میرداماد، 1401
مرثیه خوانی شهادت امام موسی کاظم (ع) با صدای مهدی میرداماد، سال 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
زندان رواق روشنی شد غرق نورت/دیوار ها نمناک از شرم حضورت/دهلیزها مست اند هنگام عبورت/زنجیر تسبیحی به دستان صبورت/این بندها دربند زلف دلپذیرت/موسی دربندی و هارون ها اسیرت/یوسف که ترس از تنگی زندان ندارد/جان جهان است و غم کنعان ندارد/سیمرغ عاشق فکر آب و نان ندارد/زندان توان بستن مردان ندارد/عاشق دلش دریاست حتی کنج زندان/تصویری از دنیاست حتی کنج زندان/ای هفت دریا خیره در پهنای صبرت/هفت آسمان یک برکه در دریای صبرت/ای هفت شهر عشق در معنای صبرت/زانو زدن ایوبها در پای صبرت/آقا به این حجم بلا عادت ندارم/باید بگویم شاعرم طاقت ندارم
-
پشت میلهی زندونم/روز و شب خدا حیرونم/اشهدم رو هی میخونم/دوباره رفتم از حال امون از این سیاه چال/یه روز شبیه کوچه ست یه روز شبیه گودال/دست بزن داره ملاقاتی من/خیلی دلم رو میشکنه با حرفایی که میزنه/خلصنی یا الهی الهی الهی/بی قرارم و غم دارم روضه و دعا شد کارم/سیلی یه فقط افطارم/تنم رو توی زنجیر با زخمایی که داره/چهار تا غلام مییارن به روی تخته پاره/دیگه رضا همراه معصومه بیا/واسه غسل و کفنم/جونی نمونده تو تنم/خلصنی یا الهی الهی الهی/روضه دارم و دلگیرم زخمیه غل و زنجیرم/یا حسین میگم میمیرم/سه روز رو جسر بغداد میمونه/پیکر من نه بیکفن میشه نه رو نی میره سرمن/از تن من غارت نشد پیرهن من/کسی نزد خواهرمو نبردن انگشترمو/حسین/بی سرو سامان توام یا حسین/ دست به دامان توام /حسین
-
چقدر سخته که بیفتی رو پهلوت پا بذارن/یه باغ پر از کبودی روی بالت بکارن/خدای من خلاصم کن نمیشنون صدامو/دم افطار یه آبی نیست که تر کنم لبامو/غل و زنجیر چه سنگینه شکسته ساق پامو/حال من بده منو ببر/مونس منه چشای تر/مرهمی بذار رو این جیگر/مردم از درد پا و کمر/وای امون ای دل، امون ای دل، امون ای دل/غروبا تو این سیاهچال دل آدم میگیره/نماز مغرب که میشه، پاهام ماتم میگیره/در و دیوار زندون، با گریهام دم می گیره/پریشونم روی شونم جای رد زنجیرا مونده/دم آخر همش میگم رضای من پس کجا مونده/یه چند وقته که رو پهلو جای رد چند تا پا مونده/بی هوا زدن با پا زدن، هی منو دور از چشا زدن/بیشتر از روزا، شبا زدن، پا شدم از جا اما زدن/وای امون ای دل، امون ای دل، امون ای دل/توی زندون نیمه شبها روی خاکا میشینم/چشامو تا که میبندم، همش روضه میبینم/میبینم که روی نیزه یه سر قرآن میخونه/میبینم که یه دختر رو زدن با تازیونه/بمیرم که سه سالشه ولی قامت کمونه/شیرخواره رو نی جلو رباب/غنچه رو دیدم شده گلاب/عمه رو زدن واسه ثواب/حسین
تاکنون نظری ثبت نشده است.