- 31
- 1000
- 1000
- 1000
شب ششم رمضان 1403 - محمود کریمی
مناجات خوانی شب ششم رمضان با صدای محمود کریمی، 1403
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مناجات - خالق من! سیّد و مولای من! بسته به زنجیر، گنه پای من نیست حضور تو دگر جای من اگر نبخشی تو مرا؛ وای من! الهی العفو؛ الهی العفو لحظهبهلحظه گنه اندوختم در شرر آتش خود، سوختم چشم به لطف و کرمت دوختم نقش گنه مانده به سیمای من الهی العفو؛ الهی العفو مرا به اخلاص پیمبر، ببخش به اشک صدّیقهی اطهر، ببخش به لیلةالمبیت حیدر، ببخش علی بود رهبر و مولای من الهی العفو؛ الهی العفو غرق گناهم؛ تو ثوابم بده کرم کن و باز جوابم بده شفا بر این قلب خرابم بده داور من! خالق یکتای من! الهی العفو؛ الهی العفو بار خدا! من که به تابوتبم نام حسین تو بود بر لبم گریهکن فاطمه و زینبم کهاین همه سوز است به آوای من الهی العفو؛ الهی العفو اشک غم و زمزمه آوردهام گرچه گنه اینهمه آوردهام محبّت فاطمه آوردهام نیست جز این، حاصل فردای من الهی العفو؛ الهی العفو نیست به جز بار گنه، توشهام اگر به کف نمانده یکخوشهام عاشق آن مزار ششگوشهام از تو همین است، تمنّای من الهی العفو الهی العفو به دست عبّاس دلاور، ببخش به زخمهای علیاکبر، ببخش به خون حلق علیاصغر، ببخش عفو تو و جرم و خطاهای من الهی العفو؛ الهی العفو
-
روضه - چه کنم تا لب تو، نالهی بابا نکشد صبر کن؛ صبر که اشکم به تماشا نکشد نجمه، دنبال تو از خمیه دوید امّا حیف تا زدی ناله، عمو زود رسید امّا حیف سنگ برداشته امّا به لب ماه زدند ترسم این بود که چشمت بزنند؛ آه! زدند در مسیر نفست چیست؟! مزاحم شدهاست قاسمی داشتم امّا دوسه قاسم شدهاست باد، موی تو بهم ریخت؛ مرا ریخت بهم عطر و بوی تو، بهم ریخت؛ مرا ریخت بهم خواستی تا که بگویی به عمویت، بابا! گفتگوی تو بهم ریخت؛ مرا ریخت بهم نیزهای آمد و حسرت به دلم ماند که ماند تا گلوی تو بهم ریخت؛ مرا ریخت بهم دوسه ابرو بهروی ابروی تو، وا کردند نعل، رووی تو بهم ریخت؛ مرا ریخت بهم دیر شد تا برسم بر سرِ اکبر، کم شد آمدم زود ولی باز تنت، درهم شد سنگ بر رووی تو خورد؛ ابروی من، درد گرفت تا به پهلوی تو زد؛ پهلوی من، درد گرفت در تو دیدم حسنم را که دوباره میخواند روضهی سیلی دستی که به نیلوفر خورد ایستادم بهروی پنجهی پا، امّا حیف دستش از رووی سرم رد شد و بر مادر خورد
-
روضه
-
نوحه - سبط اکبر نبی؛ ولیّ چارم حسین شیر ارشد علی؛ امام دوم حسین دین تموم انبیاس، یاحسین ذکر تموم اولیاس، یاحسین شهادتین شهداس، یاحسین عالم، مست مجتباس؛ حتّی حسین ای فرزند رعنا؛ یل سپاه کربلا نور روی زیبات، چراغ ماه کربلا میگیرم از چشمات، سراغ راه کربلا آغاز سیادت نبی مؤتمن، حسن با طوفان شور و ذکر، حسین میگه: حسن حسن تو ذکر لبهای منی، یاحسین توو گریه و سینهزنی، یاحسین باید دلی که با حسین میتپه اوّل باشه حسنی؛ حتّی حسین دست خالی اومدم؛ بازم بهم کرم کنی خاک کربلا شدم تا قلبمو حرم کنی ذکر قبول هر ثواب، یاحسین بعد از نوشیدن آب، یاحسین اونا که آگاهن میگن، یاحسن برا دعای مستجاب؛ حتّی حسین
تاکنون نظری ثبت نشده است.