- 427
- 1000
- 1000
- 1000
وفات حضرت زینب (ع) مجید بنی فاطمه، سال 1401
مرثیه خوانی وفات حضرت زینب (ع) با صدای مجید بنی فاطمه، سال 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
در کرم سائلی به دست آور/زین دوتا حاصلی به دست آور /سپر قابلی به دست آور/تا توانی دلی به دست آور /دل شکستن هنر نمی باشد/نظرت هم اگر نمی باشد/ای فدایت تمامی سرها/سر چه باشد به پای دلبرها /از چه در اشتیاق خواهرها/تو نظر می کنی به دیگرها /آخرش یا اجازه می گیرم/یا همین کنج خیمه می میرم /ای برادر اشاره ای فرما /ذوقشان را نظاره ای فرما /رد مکن ؛ راه چاره ای فرما/لااقل استخاره ای فرما /ورنه نیزه به دست می گیرم /جان هر آن چه هست می گیرم/تو اگر مبتلا شوی چه کنم/پیش چشمم فدا شوی چه کنم/پیش من سر جدا شوی چه کنم/کشته ی زیر پا شوی چه کنم/وای اگر حنجرت شکسته شود/پیش من پیکرت شکسته شود
-
نگاهم ماند و از در نیامد/نشانی از کبوترها نیامد/زمانی گرد من پر بود/حالا یکی از آن برادرها نیامد/دلم از تار غم شیرازه دارد/وجودم درد بیاندازه دارد/لباس کهنهات را میفشارم/لباست بوی خون تازه دارد/یه سال و نیمه که بیتب نبودم/بدون یادتو یک شب نبودم/اگه شام و نمیکردم خرابه/بهجان تو قسم زینب نبودم/نگا به روز و حالم کن حسین جان/به زخمای روی بالم کن حسین جان/نگیر ازمن سراغ دخترت را/حلالمکن حلالمکن حسین جان
-
داده چشمان تو بر کشتن من دست به هم/فتنه برخاست چو بنشست و بر مست به هم/هر یک از روی تو کافیست پی کشتن من/چه کنم با دو کماندار که پیوست به هم/دست بردم که کشم تیر غمش را از دل/تیر دیگر زد و بر دوخت دل و دست به هم
-
سلام الله علی زینب و ما ادراک ما زینب/جمال و جلوه نورانی خیر النساء زینب/جلال مرتضی زینب یگانه مظهر صبر و رضا زینب/شکوه و عشق و ایثار و وقار و عصمت و شرم و حیا زینب/کجا اندیشه ما و کجا زینب/سلام الله علی زینب دلیل امتداد کربلا زینب/مسخر کرد با تیغ کلامش کوفه را زینب/چنان که حیدر از بالا صدا زد مرحبا زینب/کسی که می شکافد نیل غم را بی عصا زینب/سراپا غرق در ذات خدا زینب/که در شام غریبان هم نیفتاد از لبش یا ربنا زینب/گرفتار بلا زینب/پرستار سر از تن جدا زینب/علمدار حرم بعد از ابوفاضل پناه خیمه ها زینب/سلام الله علی زینب غم بی انتها زینب/و از پایان درک عالم و آدم سفرها مانده تا زینب/همان زینب که یک دم خم نشد قد برومندش/و صبرش آیت صبر خداوندش/نشان افتخارش خون پاک هر دو فرزندش/دو فرزندش بلا گردان دل بندش/که تنها با حسین است این ملیکه انس و پیوندش/همان زینب که اشکش آبرو بخشید باران را/به یغما برده طوفان را/دو قربانی مهیا کرد و آن دم از برادر خواست فرمان را/قسم دادش به جان مادرش زهرا/گرفت آخر برای کودکانش اذن میدان را/و از قلب حرم راهی میدان کرد طفلان را/به زیر چادرش پنهان نمود آن چشم گریان را/نظر می کرد آن رزم نمایان را/میان آن دلاور ها همین که فاصله انداخت/تیغ و تیر و خنجر ها/شکست آخر پر و بال کبوتر ها/کمان شد قد و بالای صنوبر ها/و صحرا پر شد از خون برادر ها/حسین از خیمه آمد غرق در بغض و خجالت/سوی پیکر ها/ولی در خیمه ماتم نشسته زینب کبری/گرفته اشک غم از دیده اش با گوشه معجر/همان زینب که رفت از خیمه دنبال علی اکبر/همان زینب که آمد با برادر تا دل لشکر/به یک چشم اشک و چشم دیگرش پر خون/به دنبال پسرهایش نیامد از حرم بیرون/و زیر لب صدا میزد برادر جان/پسرهایم به قربان پسرهایت/فدای قد و بالایت/دم آخر سر گل های من بر دامنت افتاد/ولی در گودی مقتل سر تو بر سر خاک بیابان هاست/سر پیراهنت دعواست/به قربان سرت زینب/بمیرد خواهرت زینب
-
بهترین بنده ی خدا زینب /هل اتی زینب ؛ انما زینب/ریشه ی صبر انبیاء زینب /زینبا زینبا و یا زینب/بانی روضه های غم زینب /تا ابد مبتلای غم زینب /گفت ای مصطفای عاشورا/ای فدای تو زینب کبری /تو علی هستی و منم زهرا /پس فدای تمام پهلوها /سر خواهر فدای این سر تو /همه ی ما فدای اکبر تو /گفت ای شاه ما اجازه بده /حضرت کربلا اجازه بده /جان این بچه ها اجازه بده /جان زهرا بیا اجازه بده /قبل از آن که سر تو را ببرن /این سر خواهر تو را ببرن/نبینم غم رو صورتت نشسته حسین/من هوای تو را به سر دارم /به هوای تو بال و پر دارم/از غریبی تو خبر دارم /دو پسر نه ؛ دوتا سپر دارم /زحمتم را بیا به باد مده /اشتیاق مرا به باد مده
تاکنون نظری ثبت نشده است.