شهادت حضرت فاطمه (س) شب سوم فاطمیه دوم 99 - مجتبی رمضانی

روضه - صحبت از دستی که رزق خلق را می داد شد هر کجا شد حرف از بانو به نیکی یاد شد گردش تسبیح او افلاک را تدبیر کرد از پر سجاده اش روح القدس ایجاد شد او که جای خود گلوبندش اسیر آزاد کرد حر هم از یمن ادب بر نام او آزاد شد روضه ی رضوان رضای حضرت مرضیه است از گل سرخ لباس او فدک آباد شد معنی نازک برای روضه اش آورده ام وقت پروازش پرستویی اسیر باد شد با پر زخمی دعاگوی شب همسایه بود دست او روزی رسان خانه ی صیاد شد این در آتش گرفته نیز حاجت می دهد این در آتش گرفته پنجره فولاد شد روضه ی مظلومه بعد از رفتنش مکشوفه شد تا مصیبت خوان کوچه صورت مقدا شد طعنه ها او را عروس خانه ی تابوت خواند قاسم او نیز زیر سنگ ها داماد شد شاعر : محسن حنیفی

زمینه - چی شده، چرا پریشونی؟ هِی نگو، دیگه نمی‌مونی به التماس گریه‌های من نگاه کن روز به روز، تن تو آب می‌شه خونه‌مون، ببین خراب می‌شه این دفعه رو برای مرگ من دعا کن می‌بینم بی قراری خانومم غصه داری می‌شْنوم گریه‌هاتو آروم‌آروم می‌باری زهرا، پناه من نرو زهرا، قسم می‌دم تو رو زهرا، ببین چشِ ترو بمون، امید آخرم نرو، تمام لشکرم تو برام، خیلی عزیزی و از تنت، نمونده چیزی و نفس‌کشیدن هم برات عذابه خانوم باز پاشو، علی رو زنده کن جونِ من، دوباره خنده کن به خاطر نگاه این طفلای معصوم چی بود آخه گناهت کبوده روی ماهت شرمنده‌تم عزیزم خونه‌م شد قتلگاهت زهرا، تاب و تَوونمی زهرا‌، بانوی خونمی زهرا، آروم جونمی بمون، امید آخرم نرو، تمام لشکرم

زمینه - قربون اشکات، دیگه به دستات موهای زینب، شونه نمیشه بی‌تو بدون، لبخند و لطفت این خونه دیگه، خونه نمیشه این خونه درش سوخت باغ کوثرش سوخت شعله‌ور شد آتیش زینب مادرش سوخت واویلا واویلا واویلا واویلا دنیا خراب شه، وقتی میتونه اینجوری غم به، ابروت بیاره چی شد که آخر، گفتی به حیدر واست یه دونه، تابوت بیاره این تابوت من و کشت زخم روت من و کشت بازوی تو بدتر از پهلوت من و کشت واویلا واویلا واویلا واویلا شب بود و ماه و، اشکای من بود گوشواره‌ها تو ، دست حسن بود تو دست زینب، چندتا کفن بود چندتا کفن با، یک پیراهن بود روضه تو نگاهه بارونیت به راهه با زینب قراره بعدی قتلگاهه واویلا واویلا واویلا واویلا

واحد - دلم زیر و رو شد چه خوش عطر و بو شد دیدم اتفاقا نشستی دم در همه اتفاقا با یک در شروع شداگه بی قرارم پناهی ندارم شب جمعه مادر حرم زیر قبه به یاد منم باش گره خورده کارم دعام کن که خالیه دستام مگه جز شهادت چی می خوام بوی چادر خاکی میده مزار تموم شهیدان من از تو به جز تو نخواستم نمی خوام شبیه تموم شهیدای گمنام دلم قرصه وقتی که مردم تو این هیئتا غصه خوردم من از بچگی زندگیمو امانت به زهرا سپردم واسه من دعا کن یک شب بین بستر که منم شهید شم تو رو جان مادر یافاطمه یازهرا یافاطمه یازهرا

واحد - تو هر جا باشی بهشتم اونجاست بهشتم خاک چادرته تویی که سفره ات همیشه پهنه همه عالم روزی خورته پناه مادرونت محبت مدامه نگاه مهربون تو همونی که می خوامه دعای نیمه شبهات تجلی مرامه اراده ی خداست که سایه ی تو مستدامه اسم تو زیر لب می برم از همه سختی ها می گذرم مادرم مادرم مادرم مادرم ملائک خادم ملائک زائر ملائک مهمون خونه اتند ملائک از عرش با فرشی از نور برا خدمت به تو اومدند خدا هر چی که می خوای برای تو میاره اصلاً مگه میشه برای تو چیزی کم بذاره ببین از آسمونا همش برکت می باره تو خونه ای که دختری به اسم زهرا داره اسم تو زینت دخترم چادرت رو سر خواهرم اسم تو زیر لب می برم از همه سختی ها می گذرم مادرم مادرم مادرم مادرم باید از تو گفت باید از تو خوند باید از اخلاق تو نوشت اگه مهر تو تو دلها باشه همه دنیامون میشه بهشت کی میتونه به جز تو بشه حسین پرور کی میتونه بسازه با یه خونه ی محقر تو زندگی مولا دیگه کی از تو بهتر چهار فرزند صالح تربیت کردی تو مادر تا ابد سایه اته رو سرم عشق تو باور و یاورم اسم تو زیر لب می برم از همه سختی ها می گذرم مادرم مادرم مادرم مادرم وا اماه وا اماه