- 33
- 1000
- 1000
- 1000
ایام شهادت حضرت فاطمه (س) فاطمیه اول 98 - مجتبی رمضانی
مرثیه خوانی ایام شهادت حضرت فاطمه (س)، فاطمیه اول با صدای مجتبی رمضانی، 1398
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - زهرا ستاره، ماه، زهرا آفتاب است یک مصطفای دیگری زیر نقاب است جبریل نازل میشود با وحی بر او او نیست پیغمبر ولی صاحبکتاب است مهریهاش آب است، آب زندگانی دنیای لبتشنه فقط دنبال آب است زهرا حکیمانهست جنس اعتراضش زهرای مرضیه سؤالش هم جواب است زهرا به ما آموخته پای ولایت از آبروی خود گذشتیم، آن حساب است چه آبرویی گر به کار دین نیاید! این آبروها بیشتر نوعی حجاب است خانه به خانه در زدم، پاسخ ندادند بیگانه بیدار است اما دوست خواب است در راه قرآن تندرو بودن چه حاصل به نفس قرآن راه قرآن را شتاب است نه حرف من، نه حرف تو، نه حرف مردم در دین ما حرف علی فصلالخطاب است تضعیف حزبالله جایز نیست زیرا هر جا که حزبالله باشد فتح باب است در سینه اطفال ما عکس خمینیست این رویش نسل جدید انقلاب است ایران، یمن، لبنان، فلسطین، در همه جا پرچم به دست بچههای بوتراب است ما را دعا کن باز با دست شکسته ما را دعا کن که دعایت مستجاب است
-
واحد - گریه نکن اول صحبت من تموم حرفامو به تو نمیگم اشکاتو پاک کن تو چشام زل بزن گریه کنی بقیه اش نمیگم سلام که میکنم جواب سکوته تو جمعشون علی رو راه نمیدن شانه ها رو می چسبنون بهم نماز جماعت منو جا نمیدن منی که خیبرو یه دستی کندم ببین چی آورده غمت به روزم فاطمه جان ببین می لرزه دستام نعلینمم نمیتونم بدوزم قرار قصه اینجوری پیش بره نمی تونم همیشه دوری کنم دستمال زردم تو اتاقه ولی حیف که بابات گفته صبوری کنم وقت زیاده برای کار خونه این روزا باید استراحت کنی موهای زینبت رو گل ببندی با پسرات بخندی صحبت کنی تموم فکر و ذکرم اینه خانوم بدجوری زیر دین تو اسیرم من یه زره دادم فقط برا تو داری تو جون می دی برام بمیرم دیشب حسین داشت به زینب می گفت می شه یه داداش دیگه بیاره جواب زینب دلمو کبابا کرد اگر پهلوش بذاره آره دل علی رو قرص کن با موندن حرف جدایی رو نزن دوباره بمون تا دنیا رو به پات بریزم خون درو دیوار کاری نداره فدا سرت خونه نشینی من اینجا به بعدش دیگه اوج درده بقیه حرفا تو سینه یخ کرد وقتی که دید دستای زهرا سرده
-
واحد - دارم تصور میکنم صحن تورو با زائرا پای پیاده تا حرم صحرا به صحرا زائرا دور ضریحت ساحله امواج دریا زائرا برکت داره عمرم از روزی که شده نوکری تو کارم روزگارم باب میلمه تو رو همراه زندگیم دارم ای مادر به دل من راه داری تو قلبم یه زیارتگاه داری چیزی نمونده که بشه شهر مدینه غرق نور دارم تصور میکنم مدینه رو بعد ظهور دارم تصور میکنم شبهای جمعه مرقدُ صحن و سرا و ازدحامُ حجم رفت و آمد تصویر نصب پرچمِ یا فاطمه رو گنبدُ همهی هستیمو میذارم تا همیشه سایهی سرم باشی دیگه بهتر از این چی می خوام که علی بابام تو مادرم باشی ” ای مادر به دل من راه داری توو قلبم یه زیارتگاه داری ” دیوار به دیوارِ حرم می خوام که همسایهات بشم خواب می دیدم خادم شدم شنبه شبها جارو کشم دارم تصور میکنم با تو بهشتُ رو زمین از ماذنهها میشنوم ذکر امیرالمومنین یک صحن سقاخانه با نام یل ام البنین توو حرم بوی سیبُ حس کردم که عجین با عطر گل یاسِ یه طرف بوی سیب اربابُ یه طرف عطر یاسِ عباسِ ” ای مادر به دل من راه داری تو قلبم یه زیارتگاه داری


تاکنون نظری ثبت نشده است.