منو
وفات حضرت معصومه (س) 1401 - محمدرضا طاهری

وفات حضرت معصومه (س) 1401 - محمدرضا طاهری

  • 4 تعداد قطعات
  • 10 دقیقه مدت قطعه
  • 16 دریافت شده
مرثیه خوانی وفات حضرت معصومه (س) با صدای محمدرضا طاهری، 1401

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 10:06
    هر کس که بر سرش زده با عشق سر کند/باید هوای داشتن دردسر کند/باید هر آن‌ کسی که پی وصل می‌رود/تا مرز سوختن بتواند خطر کند/از دست این فراق مجال فرار نیست/سوگند خورده است که مرا خون‌جگر کند/باشد به التماس دل ما محل نده/پس لااقل بگو که چه خاکی به سر کند/اصلا چگونه شمع در این گوش? اتاق/شب را بدون صحبت پروانه سر کند/دیدی که خون ناحق پروانه شمع را/چندان امان نداد که شب را سحر کند/افتاده‌اند در بغل هم دو سوخته/دیگر کسی نمانده کسی را خبر کند/با آنکه ذرّه را به نظر آفتاب کرد/باد صبا بگو که به ما هم نظر کند/?
  • 11:17
    این بارگاه قدس که از عرش برتر است/آرامگاه دختر موسی بن جعفر است/جانم فدای گنبد زردش که سال هاست/خورشید از تشعشع نورش، منّور است/بر شانه های گرم حرم تکیه کرده مست/این دو مناره که به بلندای محشر است/در چشم ما، زمرّد و درّ و عقیق و لعل/گر چه رواق ها همه از سنگ مرمر است/جایی که شهر قم، حرم آل فاطمه ست/تولیّتش به عهده ی او تا به محشر است/عطر مزار گم شده را پخش می کند/قبری که عکس واضحی از قبر مادر است/او خواهر امام رضا نه، که عشق اوست/اصلاً بگو که دار و ندار برادر است/از اشتیاق آمدنش سمت شهر طوس/فهمیده ام امام رضا، جان خواهر است/مثل برادرش شده ، یعنی که پلک هاش/زخمی ز فرط گریه بر آقای بی سر است/با گریه خو گرفته کنارش دو چشم ما/جایی که اشک دیده ی او روضه پرور است/خیلی شبیه حال رباب است حال او/از بس به یاد خشکی لب های اصغر است/زهر جفا چه ها که نکرده ست با دلش/در این دقایقی که نفس های آخر است/هر چند داغ دیده و هجران کشیده، باز/شکر خدا که روی سرش ، دست مَعجر است/یک لحظه رو به جانب گودال کن ببین/زینب هنوز خیره به رگ های حنجر است/شلاّق و کعب نیزه و سیلی به یک طرف/زخم زبان شمر ز هر چیز بدتر است/شاعر:‌ محمّد قاسمی
  • 3:20
    زینب ِ آقای خراسان تویی/تاج سرِ مردم ایران تویی/گُل به سر و روی تو از بام؛ ریخت/بر جگرم شعله غمِ شام؛ ریخت/زینبِ قم، تاجِ سرِ قافله/تو نشدی همسفرِ حرمله/زینبِ قم، پیش دو چشم ِ ترت/دست نخورده به مویِ دلبرت/زینبِ قم، دختِ علی پیر شد/گوشة گودال؛ زمین گیر شد/زینبِ قم، رأسِ جدا دیده ای؟!/نیزه به حلقومِ رضا دیده ای؟!/زینبِ قم، دستِ تو دیده طناب؟!/راهِ تو افتاده به بزمِ شراب؟!/زینبِ قم، پیش تو چیزی نشد/محضرتان حرفِ کنیزی نشد/زینبِ قم، جانم اگر بر لب است/دردِ من از بی کسیِ زینب است/عمه سادات گرفتار شد/ناقه نشین، واردِ بازار شد/عمه سادات غرورش شکست/نیزه به حلقوم حسینش نشست/شاعر:‌ قاسم نعمتی
  • 12:55
    آروم دلم از هر غم رها /وقتی که می‌گن بی بی جان سلام /فهمیده اینو هر کس اومده /این گنبد چقدر مثل مشهده /باور کن باید به اینجا دل بست /آخه اینجا زینب هست ، اینجا زهرا هست/وقتی میام حرم بانو توی خونه‌ی خدا هستم /حس می‌کنم بقیع اینجاست انگاری کربلا هستم/هفده روزه که می‌باره چشام /هفده روزه که دلتنگ رضام/هفده ورزه که مهمون قمم /تو این بی کسی ممنون قمم/لطف اهل قم می‌مونه یادم /مردم رو خیلی من زحمت دادم/تموم مردای این شهربه فکر غصه‌هام بودن /با گریه‌های من سوختن مثل برادرام بودن /انقدر می‌بینم اینجا احترام/گریه می‌کنم واسه داداشم/قم نیست مثل شام /قم کوفه نبود/وای از روضه‌ی پاهای کبود /دور از دل شوره بودم دور از غم /اما عمم رو بردن بذم نامحرم /سر حسین رو نیزه ای وای /زینب و بزم می وای /رنگ همه پرید/چوب می‌زد یزید/

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی