- 629
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت امام حسن عسکری (ع) منصور ارضی 1401
مرثیه خوانی شهادت امام حسن عسکری (ع) با صدای منصور ارضی، سال 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
پا از گلیم بیشتر انداخته گدا/وقتی به خاک پات سرانداخته گدا/اطراف صحن بال و پر انداخته گدا/گر سوی گنبدت نظر انداخته گدا/دارد شبیه کرب و بلا عشق می کند/با گنبد جدید شما عشق می کند/در پیشگاه لطف تو عنوان مهم نبود/انسان رسیده یا که نه حیوان، مهم نبود/سائل مسیحی است و مسلمان مهم نبود/این چیزها برای کریمان مهم نبود/بر پای سفره ی تو نشستیم یا حسن/ما اهل سامرای تو هستیم یا حسن/هرچند ابری است هوای زیارتت/دل ها به حسرت است برای زیارتت/لب ها گرفته اند دعای زیارتت/یادی کنیم از شهدای زیارتت/قربان زائران تو که در سفر خوشند/راه تو پرخطر شده و با خطر خوشند/ای کاش نیمه جان نشود مثل تو کسی/از دیده ها نهان نشود مثل تو کسی/راهی پادگان نشود مثل تو کسی/بیمار و ناتوان نشود مثل تو کسی/اطراف خان? تو چه شبها به خط شدند/سربازها مزاحم آرامشت شدند/خشک است کام تو ولی از قحط آب نیست/هستی اسیر گرچه، به دستت طناب نیست/از خون سر محاسنت آقا خضاب نیست/بر پیکر شما اثر آفتاب نیست/با نیزه بند بند تنت که جدا نشد/جسمت سه روز بین بیابان رها نشد/سنگین که شد سرت به روی نیزه ها نرفت/آوای استغاثه تو هر کجا نرفت/دیگر سنان میان دهان شما نرفت/ناموس تان به کوفه و شام بلا نرفت/دندان به کاسه خورد ولی خیزران نخورد/اصلا عصا به این بدن نیمه جان نخورد
-
همانگونه که دلتنگم برای، کربلا، آقا/همان مقدار میسوزم، زهجر سامرا، آقا/توتنها میروی، ما را ببر همراه خود، یک شب/زسرداب مقدس، تا نجف تا نینوا، آقا/کنار مرجع پاک امام عسگری خوب است/زیارت نامه خواندن ازتوو، گریه زما، آقا/کنار جد تو هادی، بابایت حسن، آری/صفا دارد که با زهرا شود دل هم نوا، آقا/به نرجس مادرت سوگند، دارم آرزو روزی/که در مدح حکیمه عمهات گویم ثنا/همان جا یاد باید کرد یاد عمهی سادات/اسیری را، غریبی را، یتیمی تو را آقا/اسیری و غریبی چاره دارد، ای گل زهرا/توخود براشک چشمان یتیمان کن دعا، آقا
-
مینویسم به دست لرزانم/آب در دست ماه میلرزید/در دل خویش با خودش میگفت/یاد جد غریب میارزید/با لب خشک و دام عطشانش/یاد سو سوی اختران میکرد/ظرف آب و صدای، دندانش/یاد از چوب خیزران میکرد/یاد میکرد با دلی خونی از/رأس جدش میان تشت طلا/چون که تبعید را به غربت دید/گشت گریان زدام شام بلا/ناگهان یاد دختران افتاد/وای از ریسمان بسته به دست/یک طرف دست سید سجاد/یک طرف هم به پیشبند و پست/درگلستان سامرا یاد/غنچه های خرابه ای افتاد/طعم زندان سرد را که چشید/یاد زندان کوفه میافتاد/همه غم های کوفه و شام از/پیش چشمان او چو باد وزید/مجلس آرایی عبیدالله/مجلس آرایی زنان یزید/چشم بیگانهی بی پروا/شرم ناموس کبریا ز عزا/شرم بی معجری زن ها و/آستین هاکه بود جای حجاب/کشته سامرا درآن سکنات/یاد مقتول کربلایی بود/یاد شمشیرو نیزه و خنجر/هنجره پاره ماجرایی بود/نالهی مادری به گوش هایش/خزلوک بنیه یا مظلوم/ذبحوک من القفا پسرم/قتلوک بنیه یا مظلوم
تاکنون نظری ثبت نشده است.