- 390
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت امام رضا (ع) منصور ارضی 1400
مرثیه خوانی شهادت امام رضا (ع) با صدای منصور ارضی، سال 1400
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
به کرم خان? مشهد برو تا جان یابی/اذن ره یافتن درگه سلطان یابی/برو ای مور، مگر ملک سلیمان یابی/هرچه مد نظر توست، خراسان یابی/هرچه میخواهی از این درگه شاهانه بگیر/سالی یکبار برو، روزی سالانه بگیر/سالی یکبار بدک نیست کبوتر بشوی/برو تا عاشق پرواز مکرر بشوی/دست خالی برو، دست پر از زر بشوی/پادشاهی بکنی، سائل این در بشوی/روزی خود فقط از صاحب این خانه بگیر/سالی یکبار برو، روزی سالانه بگیر/عرض حاجت به شه عاطفه بردن، خوب است/کیس? زر که گرفتیم نشمردن، خوب است/دل به سلطان کرامات سپردن، خوب است/از می میکد? غیر نخوردن، خوب است/از کف ساقی این میکده پیمانه بگیر/سالی یکبار برو، روزی سالانه بگیر/مثل درمانده ولی با دو صد امید برو/به حرم طبق روایات به تاکید برو/سوی سلطان برو با مرجع تقلید برو/عوض روز و شبی جانب خورشید برو/در طواف حرمش درس ز پروانه بگیر/سالی یکبار برو، روزی سالانه بگیر/عاشقی سر کن و یکدفعه از این جاده برو/رفتی این بار حرم، از در شهزاده برو/از جگر هو بکش و در طلب باده برو/خویش را بشکن و بیقل و غش و ساده برو/حاجت خاص خودت نیز عوامانه بگیر/سالی یکبار برو، روزی سالانه بگیر/ضامن آقاست اگر آهوی دشتی بشوی/میلت این است اگر وارد کشتی بشوی/مثل نوحی که زِ طوفان بگذشتی بشوی/یا اگر آرزویت هست، بهشتی بشوی/راه را دور نکن، دور حرم خانه بگیر/سالی یکبار برو، روزی سالانه بگیر/ای گدا، خواهی اگر شاه حبیبت باشد/وقت بیمار شدن نیز طبیبت باشد/پر از پول، دوتا کیس? جیبت باشد/بازهم گیسوی معشوق نصیبت باشد/خوب قیچی بزن و خوب به کف شانه بگیر/سالی یکبار برو، روزی سالانه بگیر/درِ این خانه بمان، برگه امانت با او/اَشهَدُ انّیِ پایان و اذانت با او/سهل و آسان شدن دادن جانت با او/قطرهای اشک ز تو، قول ضمانت با او/تو فقط گریه کن و روض? ماهانه بگیر/سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر/گریه کن بهر شهیدی که سرش را بردند/آبها نغم? سوز جگرش را بردند/کفش و عمامه و خود و سپرش را بردند/وای، پیراهن و شال کمرش را بردند/مجلس گریه چنان مسجد حنانه بگیر/سالی یکبار برو، روزی سالانه بگیر/حرف از سوز جگر شد، جگرش سوخت رضا/ز آتش زهر جفا بال و پرش سوخت رضا/تشنه افتاد و ز پا تا به سرش سوخت رضا/دید حالا پدرش را، پسرش سوخت رضا/برو تا طوس و از او اشک غریبانه بگیر/سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر
-
قامت سرو در آن کوچه بهم ریخته بود/زهر انگار ز سر تا به قدم ریخته بود/هر قدم، زیر لبش نال? یا زهرا داشت/دردها بود که بر زانوی خم ریخته بود/گفته بود از غم خود پیش اباصلت کمی/وای اگر دیدی عبا روی سرم ریخته بود/با سر و صورت و زانو وسط حجره فتاد/هم? عرش، کف حجره غم ریخته بود/مثل یک مار گزیده، بخودش میپیچید/یاد گودال در آنجا ز قلم ریخته بود/خوب شد زودتر از مرگ، جوادش آمد/دید بر جان پدر، زهر ستم ریخته بود/روی زانوی پسر، جان پدر بر لب شد/روی لبهای پسر نوحه و دم ریخته بود/آه، این واقعه در کربوبلا بر عکس است/اشک بابا به پسر، پیش حرم ریخته بود/پدری پیش پسر با سر زانو آمد/چه پسر، آه که سر تا به قدم ریخته بود/إرباً إربا شده بود آن قد و بالای رشید/یک بدن بود ولی چند رقم ریخته بود/دست خواهر که سر دوش برادر افتاد/دید احوال حسینش چه بهم ریخته بود/خوب شد آمدی ای خواهر مظلوم? من/غم عالم به خدا روی سرم ریخته بود
-
تو سلطانی و ما گدا رئوفی شبیه خدا/سلام ای گل فاطمه علی ابن موسی الرضا/به عالم پناهی به ما کن نگاهی/رضا جان/به حجره اسیری چرا؟/به غربت بمیری چرا؟/دو دستان خود هر نفس/به پهلو بگیری چرا؟/شدی مثل مادر/نداری تو یاور/رضا جان
-
آی سلطان باوفای قدیم/ باز کن در روی گدای قدیم/نوکر رو سیه که رو سیه است/ آن رضا هم همان رضای قدیم/خوب بودم ولی عوض شدهام/ آمدهام با حیای قدیم/جای من را ندادهای به کسی/ که نشستم دوباره جای قدیم/اصلا انگار قوم و خویش همیم/بیشتر شد برو بیای قدیم/با جواد و رضا رفته رنگ تسبیح نخ نمای قدیم/شهدا جایتان حرم جایتان خالی/ دل من لک زده برای قدیم/من ضرر کردم وعقب ماندم/ از رفیقان بی ریای قدیم/به علی خستهام نجف برسان/ برسان یا علی قوای قدیم/من جدیدا نرفتهام به عراق/کربلا نیست کربلای قدیم/ای که جدت قدیم الاحسان است/گریه کردی ز روضه های قدیم/تشنه بودی به خویش پیچیدی/جسم تو سوخت از دمای قدیم/زهر خوردی لگد نخوردی تو/از رفیقان آشنای قدیم/قد خمیده حسین را کشتند/با عصای نو عصای قدیم/شمر بالا سر حسینت داشت/کینه تازه ای جدای قدیم/خورده حضرت دوازده ضربه/که نشد آن قفا قفای قدیم
-
زان زهر نهان، که میوهی نوبر داشت/خورشید، گلوی خشک و چشمی تر داشت/انگار که خاک، بر سر عالم شد/از کاخ برون شد و عبا بر سر داشت/از کاخ برون شد و ولی شکر خدا/سر داشت لباس داشت، انگشتر داشت/پنجاه و دو سه بار، روی خاک نشست/هر بار هوای روضهی، مادر داشت/میسوخت ز حرم زهر نه، از یاد/آن حوریه که پشت در سنگر داشت/آن سینه سپر، که در میان آتش/جانی روی دست، در ره حیدر داشت/در سوخت و، با لگد به رویش افتاد/نامرد نگفت غنچهای پرپر داشت/از حال که رفت، فضه با گریه دوید/از آتش و دود، محسنش را برداشت/در طوس نداشت گریه کن، تنها بود/یعنی که هوای دیدن، خواهر داشت/تا اینکه بیاید از مدینه پسرش/در حجرهی در بسته، نظر بر در داشت/یا امام رضا
تاکنون نظری ثبت نشده است.