- 553
- 1000
- 1000
- 1000
شب نهم محرم منصور ارضی 1402
مرثیه خوانی شب نهم محرم با صدای منصور ارضی، سال 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
بسم خدای خالق سیمای عباس/لالم به وصف رتبهی والای عباس/دریا برای جاودانی و بقایش/باید بنوشد آب، از دریای عباس/لایقترین سینه بر انوار حسینی/بودهست طور سینهی سینای عباس/شیری که از او شیرها هم میگریزند/گفتند اهل واژه در معنای عباس/یوسف که زیبا بودنش ضرب المثل بود/دل باخته بر چهرهی زیبای عباس/در جایجای عرش معراج رقیه/بوده به روی قامت رعنای عباس/تاثیر درس مکتب ام البنین بود/بینش به راه دیدهی بینای عباس/لالا به طفلان بود و آرامش به زینب/ذکر مناجات روی لبهای عباس/یک شب بمان پیش ضریحش تا سحرگاه/تا حس کنی آرامش از مأوای عباس/اینکه شهیدان بر مقامش غبطه دارند/باشد کمی از شأن بیهمتای عباس/نزد امام عصر در دنیا و عقبا/دارد بهایی بیکران امضای عباس/هر درد بیدرمان که داری را بیاور/درمان هر دردیاست تاسوعای عباس/داغ ابوفاضل غم در علقمه نیست/شد یک امان نامه غم عظمای عباس/آن قمر که هر کسی تحت لوایش بیمه بود/قد و بالایش کنار نهر، نیمه نیمه بود/عبد را با دوری از ارباب کشتن راحت است/ساقی بی آب را با آب کشتن راحت است/بخت آل الله با افتادنش بر خواب رفت/مشک آبش تا که به خاک افتاد جسمش آب رفت/تیر و گرز آهنین، ماندم کدامش قاتل است/یک نفر بیدست از مرکب بیفتد مشکل است
-
یک به یک با اهل بیتش بی قرار/کرد در خمه وداعی اشک بار/گفت این است آخرین دیدار ما/وعده ما محضر دلدار ما/گر چه می آیم به دیدار حرم/لیک با پا نه که آیم با سرم/این لعینان فکر تشنه خون منند/بلکه فکر قتل افزون منند/خود چو بر زهرا توسل می کنید/قتل صبرم را تحمل می کنید/چون که ده مرکب به پیکر آورند/جامه ام را از تنم در آورند/راس من را روی نیزه می زنند/جسم من را تیر باران می کنند/بی بی جان آن زمان آغاز گردد کارتان/از حرم تا کوچه و بازارتان/جملگی آماده چون از هر جناح/حمله بر اهل حرم گردد مباح/هر که در این خیمه همراه منست/بعد از این رخت اسیری بر تن است/از وداع سخت آن گیسو کمند/ناگهان شد ناله زن ها بلند/بانوان گفتند یک جا یا حسین/می سپاری بر که ما را یا حسین/کودکان بر سینه و سر می زنند/بانوان دستی به معجر می زنند/دختران گفتند با شور و نوا/وای از بعد پدر در نینوا/آه از این بی مجیری ای پدر/ای از شام ایری ای پدر/نوبت زینب رسید و آه او/ناگهان غش کرد پیش راه او/خواهرش نیرو ز رویش می گرفت/بوسه از زیر گلویش می گرفت/گفت پس رحمی به من کن یا اخا/کهنه پیراهن به تن کن یا اخا/از غم دختر دل زینب گرفت/بس که با گریه ره مرکب گرفت/ای پدر طعم شهادت می چشی/بر سرم دست یتیمی می کشی/یادته دخت مسلم را نوازش کرده ای/دیده ام او را ستایش کرده ای/بعد از این آیا یتیمت می شوم/گوشه ویران مقیمت می شوم
-
حضرت سقا علی خصائل/باب الحوائج یا ابوفاضل/ای پسر ام البنین یابن امیر المومنین/جانم ابالفضل جانم ابالفضل/به اهل خیمه قوت قلبی/برای من تو کاشف کربی/امیری و مؤدبی/پشت و پناه زینبی/جانم ابالفضل جانم ابالفضل/جگر علقمه وقت گذرش تیر کشید/قلب خورشید ز داغ قمرش تیر کشید/با سر زانو و با گردن من چپ دیده است/با چه وضعیتی از چشم ترش تیر کشید/متحیر شدن باب حوائج یعنی/آب تا ریخت تمام جگرش تیر کشید/تا عمود آمد و ماه رخ او منشق شد/سرش از روضه فرق پدرش تیر کشید
تاکنون نظری ثبت نشده است.