- 254
- 1000
- 1000
- 1000
شب سوم محرم منصور ارضی 1402
مرثیه خوانی شب سوم محرم با صدای منصور ارضی، سال 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
امام عصر فدای محرم جدت/فدای چشم ترت، یاد ماتم جدت/دعای مرحمتت شد سبب که این گرما/نشسته در دلم از داغ اعظم جدت/سیاه پوشی ما را قبول کن مولا/شریک کن دل ما را، تو در غم جدت/به حق چشم پر اشکت مرا نکن محروم/زمان گریه ز فیض دمادم جدت/برای عرض ارادت دل مرا برسان/به کربلا به بهشت فراهم جدت/تمام زندگیام را دوباره درهم کرد/به خاک کرب و بلا، جسم درهم جدت/به صد امید به این روضهها گذر دارم/چگونه دست از این خانواده بردارم/در این بساط تمنای چشم تر دارم/به خیر دست رقیه فقط نظر دارم/دلم گرفته برای مصیبتش یارب/شکست مثل پرش شأن و حرمتش یا رب/همان رقیه که در کودکی مصیبت دید/به دست جای عروسک غل اسارت دید/سه آیه بود و هزار آیت از جراحت بود/شبیه فاطمه روز و شب مشقت دید/قد خمیده و طفل سه ساله یعنی چه؟/به روی پیرهنش باغ لاله یعنی چه؟/به پشت قافله با حال زار میافتاد/شبیه فاطمه با چشم تار میافتاد/چنان زدند که بیاختیار میافتاد/بدون حرف فقط یک کنار میافتاد/صدای زجر شب و روز اضطرابش داد/شکسته بال شد و هر تکان عذابش داد/سه سال داشت که غمهای بیکران هم دید/به چند جای تنش درد استخوان هم دید/به کام خشک پدر چوب خیزران هم دید/ندیده بود سری بین تشت آن هم دید/سر بریده به دامن گرفت و هق هق کرد/بغل کرد پدر را رقیه و دق کرد
-
صدای ارباب به گوش آید/خون محبان به جوش آید/أَنَا قَتیلُ العَبَرات/منم سفینهی نجات/ای اهل عالم/سه ساله اما بزرگ شامم/شدم فدای راه امامم/خرابه را کنم حرم/محیی نام حیدرم/عزیز زهرا/صدای ارباب به گوش آید/خون محبان به جوش آید/أَنَا قَتیلُ العَبَرات/منم سفینهی نجات/ای اهل عالم/ببین چه کرده زمانه با من/سرت گزارم به روی دامن/مگر که مرده دخترت/چنین عوض شده سرت/عزیز زهرا/تو دیده وا کن ببین عزیزم/به این قیافه شکل کنیزم/لباس پارهای به تن/نخورده شانه موی من/عزیز زهرا/صدای ارباب به گوش آید/خون محبان به جوش آید/أَنَا قَتیلُ العَبَرات/منم سفینهی نجات/ای اهل عالم
-
قبره فی قلوب من والاه/در دلم غیر دوست جا نشود/رو به هر کس زدم مرا پس زد/هیچ جا کوی آشنا نشود/اشک اگر آبرو نگه دارد/راز من با تو برملا نشود/گریه کن همنشین معصوم است/تا قیامت از او جدا نشود/زهد بی حب تو فقط ضرر است/پس کسی بی تو با خدا نشود/پرچمت اعتبار منزل ماست/بی تو این خانهها بنا نشود/وادی طور ما حسینیههاست/نطق ما هر کجا که وا نشود/وا نکن از سر خودت ما را/گلویت نامرتب ذبح شد، تقصیر من بوده/رقیه بود کاش آن لحظه خنجر را نگه دارد/عمو عباس، ما را حرمله هل داد تا بازار/بگو تا حرمت اولاد حیدر را نگه دارد/ندارم جسم سنگینی، ولی در وقت تدفینم/نشد عمه به روی دست، پیکر را نگه دارد
تاکنون نظری ثبت نشده است.