منو
مُناجات الشّاکِرین

مُناجات الشّاکِرین

  • 1 تعداد قطعات
  • 10 دقیقه مدت قطعه
  • 420 دریافت شده
شیوه اجرا : استودیویی
خواننده/دعاخوان : حسین یزدان پناه
با صدای حسین یزدان پناه

متن و ترجمه:


بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان


اِلهى‏ اَذْهَلَنى‏ عَنْ اِقامَهِ شُکْرِکَ تَتابُعُ طَوْلِکَ، وَاَعْجَزَنى‏ عَنْ‏

خدایا بخشش پى در پى تو انجام دادن سپاسگزاریت را از یاد من برد و ریزش فضل و احسانت مرا از


اِحْصآءِ ثَنآئِکَ فَیْضُ فَضْلِکَ، وَشَغَلَنى‏ عَنْ ذِکْرِ مَحامِدِکَ تَرادُفُ‏

شمردن ثنا و ستایشت عاجز کرد و پشت سر هم آمدن نیکیهایت مرا از ذکر ستودنیهایت بازداشت و پیاپى‏


عَوآئِدِکَ، وَاَعْیانى‏ عَنْ نَشْرِ عَوارِفِکَ تَوالى‏ اَیادیکَ وَهذا مَقامُ مَنِ‏

رسیدن نعمتهایت مرا از نشر دادن نیکوئیهایت درمانده کرد و اینجا که من هستم جاى کسى است که‏


اعْتَرَفَ بِسُبُوغِ النَّعْمآءِ، وَقابَلَها بِالتَّقْصیرِ، وَشَهِدَ عَلى‏ نَفْسِهِ‏

اعتراف به وفور نعمتهاى تو و در مقابل آنها به کوتاهى کردن خود دارد و به اهمال‏کارى و تلف کردن‏


بِالْإِهْمالِ وَالتَّضْییعِ، وَاَنْتَ الرَّؤُفُ الرَّحیمُ الْبَّرُ الْکَریمُ، الَّذى‏ لا

عمر خویش گواهى دهد و تو اى خداى با عطوفت و مهربان و نیکوکار و بزرگوارى که روآورندگان بسویت را نومید


یُخَیِّبُ قاصِدیهِ، وَلا یَطْرُدُ عَنْ فِنآئِهِ امِلیهِ، بِساحَتِکَ تَحُطُّ رِحالُ‏

نسازى و آرزومندات را از درگاهت نرانى، امیدواران به آستانه تو بار امید خود را بیندازند


الرَّاجینَ، وَبِعَرْصَتِکَ تَقِفُ امالُ الْمُسْتَرْفِدینَ، فَلا تُقابِلْ امالَنا

و آرزوهاى عطاخواهان به میدان وسیع کرم تو توقف کنند پس اى خدا تو آرزوهاى ما را


بِالتَّخْییبِ وَالْأَیاسِ، وَلا تُلْبِسْنا سِرْبالَ الْقُنُوطِ وَالْإِبْلاسِ، اِلهى‏

با نومیدى و یأس روبرو مگردان و جامه ناامیدى و دل شکستگى بر ما مپوشان خدایا


تَصاغَرَ عِنْدَ تَعاظُمِ الائِکَ شُکْرى‏، وَتَضآئَلَ فى‏ جَنْبِ اِکْرامِکَ اِیَّاىَ‏

در برابر نعمت هاى بزرگت سپاسگزارى من کوچک است و در جنب اکرام و بزرگوارى تو ثنا و


ثَنآئى‏ وَنَشْرى‏، جَلَّلَتْنى‏ نِعَمُکَ مِنْ اَنْوارِ الْأیمانِ حُلَلاً، وَضَرَبَتْ‏

ستایش من خُرد و ناقابل است نعمتهاى تو زیورهایى از انوار ایمان بر من پوشانده و ریزه‏کاریهاى‏


عَلَىَّ لَطآئِفُ بِرّکَ مِنَ الْعِزِّ کِلَلاً، وَقَلَّدَتْنى‏ مِنَنُکَ قَلائِدَ لا تُحَلُّ،

نیکیت خیمه‏هایى از عزت برسرم زده و احسانهایت گردن بنده‏هایى به گردنم انداخته که باز نشود


وَطَوَّقَتْنى‏ اَطْواقاً لا تُفَلُّ، فَآلائُکَ جَمَّهٌ ضَعُفَ لِسانى‏ عَنْ اِحْصآئِها

و طوقهایى بدان آویخته که نگسلد، نعمتهاى بسیار تو زبان مرا از شمردنش ناتوان کرده‏


وَنَعْمآؤُکَ کَثیرَهٌ قَصُرَ فَهْمى‏ عَنْ اِدْراکِها فَضْلاً عَنِ اسْتِقْصآئِها،

و بخششهاى فراوانت خِرد و فهم مر از ادراکش کوتاه کرده تا چه رسد به پى‏بردن به پایانش و با این‏


فَکَیْفَ لى‏ بِتَحْصیلِ الشُّکْرِ، وَشُکْرى‏ اِیَّاکَ یَفْتَقِرُ اِلى‏ شُکْرٍ، فَکُلَّما

ترتیب من چگونه مى‏توانم تو را سپاسگزارى کنم و همان سپاسگزارى من تازه احتیاج به سپاسگزارى دیگرى دارد و هرگاه‏


قُلْتُ لَکَ الْحَمْدُ، وَجَبَ عَلَىَّ لِذلِکَ اَنْ اَقُولَ لَکَ الْحَمْدُ، اِلهى‏ فَکَما


بگویم ستایش مخصوص تو است براى همین جمله لازم است دوباره بگویم ستایش مخصوص تو است خدایا چنانچه‏


غَذَّیْتَنا بِلُطْفِکَ، وَرَبَّیْتَنا بِصُنْعِکَ، فَتَمِّمْ عَلَیْنا سَوابِغَ النِّعَمِ، وَادْفَعْ عَنَّا

به لطف خویش ما را خوراک دادى و به پرورش خود پروریدى پس نعمتهاى فراوانت را بر ما کامل کن و ناگواریهاى‏


مَکارِهَ النِّقَمِ، وَآتِنا مِنْ حُظُوظِ الدَّارَیْنِ اَرْفَعَها وَاَجَلَّها، عاجِلاً وَآجِلاً، وَلَکَ

سخت و بد را از ما دور کن و عطا کن به ما از بهره‏هاى دو جهان برترو بهترش را چه اکنون و چه در آینده‏


الْحَمْدُ عَلى‏ حُسْنِ بَلائِکَ وَسُبُوغِ نَعْمآئِکَ، حَمْداً یُوافِقُ رِضاکَ، وَیَمْتَرِى

و ستایش تو را است براى آزمایش نیکویت و نعمتهاى فراوانت ستایشى که برابر خوشنودیت باشد


الْعَظیمَ مِنْ بِرِّکَ وَنَداکَ، یا عَظیمُ یا کَریمُ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

و احسان و بخشش بزرگ تو را به سوى ما جلب کند اى بزرگ و اى بزرگوار به رحمتت اى مهربانترین مهربانان‏




السّابعه: «مُناجات المُطیعین للَّهِ»

هفتم: مناجات فرمانبرداران خدا

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان

اَللَّهُمَّ اَلْهِمْنا طاعَتَکَ، وَجَنِّبْنا مَعْصِیَتَکَ، وَیَسِّرْ لَنا بُلُوغَ ما نَتَمَنّى‏ مِنْ‏

خدایا طاعتت را بر ما الهام کن و از نافرمانیت ما را دور کن و آسان کن بر ما راه رسیدن بدانچه‏

اِبْتِغآءِ رِضْوانِکَ، وَاَحْلِلْنا بُحْبُوحَهَ جِنانِکَ، وَاقْشَعْ عَنْ بَصآئِرِنا

آرزومندیم از تحصیل آنچه موجب خوشنودى تو است و ما را در وسط بهشتهایت جاى ده و پراکنده ساز از پیش دیدگان ما

سَحابَ الْأِرْتِیابِ، وَاکْشِفْ عَنْ قُلُوبِنا اَغْشِیَهَ الْمِرْیَهِ وَالْحِجابِ،

ابرهاى شک و شبهه را و بردار از دلهاى ما پرده‏هاى تردید و تاریکى را

وَاَزْهِقِ الْباطِلَ عَنْ ضَمآئِرِنا، وَاَثْبِتِ الْحَقَّ فى‏ سَرآئِرِنا، فَاِنَ‏

و دور کن باطل را از نهاد ما و پابرجا کن حق را در درون ما زیرا این‏

الشُّکوُکَ وَالظُّنُونَ لَواقِحُ الْفِتَنِ، وَمُکَدِّرَهٌ لِصَفْوِ الْمَنایِح ِ وَالْمِنَنِ،

شک و تردیدها و گمانها فتنه‏انگیز و تیره کننده عطاها و بخششهاى زلال و صافى است خدایا

اَللَّهُمَّ احْمِلْنا فى‏ سُفُنِ نَجاتِکَ، وَمَتِّعْنا بِلَذیذِ مُناجاتِکَ، وَاَوْرِدْنا

خدایا ما را در کشتى‏هاى نجاتت جاى ده و از لذت مناجاتت بهره‏مند ساز و ما را بر لب دریاچه‏هاى‏

حِیاضَ حُبِّکَ، وَاَذِقْنا حَلاوَهَ وُدِّکَ وَ قُرْبِکَ، وَاجْعَلْ جِهادَنا فیکَ، و

محبتت وارد کن و شیرینى دوستى و مقام قربت را به ما بچشان و جهد و کوشش ما را در راه خودت و

هَمَّنا فى‏ طاعَتِکَ، وَاَخْلِصْ نِیَّاتِنا فى‏ مُعامَلَتِکَ، فَاِنَّا بِکَ وَلَکَ، وَلا

همت‏مان را در طاعت خودت قرار ده و نیتهاى ما را در مورد کارهایى که برایت انجام دهیم خالص گردان زیرا ما با تو و

وَسیلَهَ لَنا اِلَیْکَ اِلاَّ اَنْتَ، اِلهى‏ اِجْعَلْنى‏ مِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیارِ

از آن توئیم و وسیله‏اى به درگاهت نداریم جز خودت خدایا مرا از برگزیدگان نیکوکار قرارم ده‏

وَاَلْحِقْنى‏ بِالصَّالِحینَ الْأَبْرارِ، السَّابِقینَ اِلىَ الْمَکْرُماتِ، الْمُسارِعینَ‏

و به شایستگان نیک رفتارم ملحق کن آنان که به کارهاى نیک پیشى جسته و به سوى خیرات‏

اِلىَ الْخَیْراتِ، الْعامِلینَ لِلْباقِیاتِ الصَّالِحاتِ، السَّاعینَ اِلى‏ رَفیعِ الدَّرَجاتِ

شتابان بوده و براى باقیات صالحات کار مى‏کنند و به رسیدن به درجات عالى و بلند کوشایند که براستى‏

اِنَّکَ عَلى‏ کُلِّشَىْ‏ءٍ قَدیرٌ وَبِالْأِجابَهِ جَدیرٌ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

تو بر هر چیز توانایى و به اجابت خواسته‏ام سزاوار به رحمتت اى مهربانترین مهربانان‏



الثّامِنه: «مُناجات المُریدین»

هشتم: مناجات اهل ارادت

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان‏

سُبْحانَکَ ما اَضْیَقَ الْطُّرُقَ عَلى‏ مَنْ لَمْ تَکُنْ دَلیلَهُ، وَما اَوْضَحَ الْحَقَ‏

منزهى تو! چه اندازه تنگ است راهها بر کسى‏که توأش رهنمون نباشى و چه اندازه حقیقت روشن است‏

عِنْدَ مَنْ هَدَیْتَهُ سَبیلَهُ، اِلهى‏ فَاسْلُکْ بِنا سُبُلَ الْوُصُولِ اِلَیْکَ، وَسَیِّرْنا

براى کسیکه تو راهش را نشانش داده‏اى خدایا پس ما را به راههاى رسیدن به درگاهت بدار و از

فى‏ اَقْرَبِ الطُّرُقِ لِلْوُفُودِ عَلَیْکَ، قَرِّبْ عَلَیْنَا الْبَعیدَ، وَسَهِّلْ عَلَیْنَا

نزدیکترین راهى که به تو رسند ما را ببَر دور را بر ما نزدیک گردان و راههاى سخت و

الْعَسیرَ الشَّدیدَ، وَاَلْحِقْنا بِعِبادِکَ الَّذینَ هُمْ بِالْبِدارِ اِلَیْکَ یُسارِعوُنَ،

و دشوار را بر ما آسان و هموار ساز و ملحقمان دار به آن بندگانت که در پیشى گرفتن به سویت شتاب کنند

وَبابَکَ عَلَى الدَّوامِ یَطْرُقُونَ، وَاِیَّاکَ فِى اللَّیْلِ وَالنَّهارِ یَعْبُدُونَ، وَهُمْ‏

و یکسره بطور مداوم در خانه‏ات را مى‏کوبند و در شب و روز تو را پرستش کنند و آنها

مِنْ هَیْبَتِکَ مُشْفِقُونَ، الَّذینَ صَفَّیْتَ لَهُمُ الْمَشارِبَ، وَبَلَّغْتَهُمُ‏

از هیبتت ترسانند آنانکه آبخورشان را پاک کردى و بخواسته‏هایشان رسانیدى‏

الرَّغآئِبَ، وَاَنْجَحْتَ لَهُمُ الْمَطالِبَ، وَقَضَیْتَ لَهُمْ مِنْ فَضْلِکَ الْمَأرِبَ،

و به دادن آنچه جویایش بودند کامرواشان ساختى و حاجتهاشان را از فضل خویش برآوردى‏

وَمَلَأْتَ لَهُمْ ضَمآئِرَهُمْ مِنْ حُبِّکَ، وَرَوَّیْتَهُمْ مِنْ صافى‏ شِرْبِکَ، فَبِکَ‏

و دلهاشان را سرشار از دوستى خویش کردى و از آب زلال معرفتت سیرابشان کردى پس بوسیله‏

اِلى‏ لَذیذِ مُناجاتِکَ وَصَلُوا، وَمِنْکَ اَقْصى‏ مَقاصِدِهِمْ حَصَّلُوا، فَیا مَنْ‏

تو به لذت مناجاتت نائل گشتند و از ناحیه تو بالاترین مقاصدشان را بدست آوردند پس اى‏

هُوَ عَلَى الْمُقْبِلینَ عَلَیْهِ مُقْبِلٌ، وَبِالْعَطْفِ عَلَیْهِمْ عآئِدٌ مُفْضِلٌ،

کسى که بر آنانکه به سویش رو کنند رو آورى و با توجه بدانها مهرورزى و نعمت بخشى و اى آنکه نسبت به‏

وَبِالْغافِلینَ عَنْ ذِکْرِهِ رَحیمٌ رَؤُفٌ، وَبِجَذْبِهِمْ اِلى‏ بابِهِ وَدُودٌ عَطُوفٌ،

بى‏خبران و غافلان از ذکر خود رحیم و مهربانى و با جلب آنان به درگاهت دوستدار و مهرورزى از تو

اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَنى‏ مِنْ اَوْفَرِهِمْ مِنْکَ حَظّاً، وَاَعْلاهُمْ عِنْدَکَ مَنْزِلاً،

خواهم از کسانى قرارم دهى که بهره بیشترى از تو دریافت داشته و مرتبه والاترى را حائز گشته‏

وَاَجْزَلِهِمْ مِنْ وُدِّکَ قِسْماً، وَاَفْضَلِهِمْ فى‏ مَعْرِفَتِکَ نَصیباً، فَقَدِ انْقَطَعَتْ‏

و از دوستیت نصیب بیشترى عایدش شده و در معرفتت سهم زیادترى بهره‏اش داده‏اند زیرا که توجه من از همه جا

اِلَیْکَ هِمَّتى‏، وَانْصَرَفَتْ نَحْوَکَ رَغْبَتى‏، فَاَنْتَ لا غَیْرُکَ مُرادى‏، وَلَکَ‏

بسوى تو منقطع شده و اراده و آرزویم به جانب تو گشته است پس مراد من تنها تویى نه دیگرى‏

لا لِسِواکَ سَهَرى‏ وَسُهارى‏، وَلِقآؤُکَ قُرَّهُ عَیْنى‏، وَوَصْلُکَ مُنى‏

و شب‏زنده‏دارى و بى‏خوابیم فقط بخاطر تو است نه غیر تو و دیدارت نور چشم من است و وصل تو

نَفْسى‏، وَاِلَیْکَ شَوْقى‏، وَفى‏ مَحَبَّتِکَ وَلَهى‏، وَاِلى‏ هَواکَ صَبابَتى‏،

آرزوى جان من و بسوى تو است اشتیاقم و در وادى محبت تو سرگشته‏ام، و در هواى تو است دلدادگیم‏

وَرِضاکَ بُغْیَتى‏، وَ رُؤْیَتُکَ حاجَتى‏، وَجِوارُکَ طَلَبى‏، وَقُرْبُکَ غایَهُ

و خوشنودى تو است مقصودم و دیدار تو است حاجت من و نعمت جوارت مطلوب من است نزدیکى و قرب به تو منتهاى‏

سُؤْلى‏، وَفى‏ مُناجاتِکَ رَوْحى‏ وَراحَتى‏، وَعِنْدَکَ دَوآءُ عِلَّتى‏، وَشِفآءُ

خواسته من است و در مناجات با تو است خوشى و راحتیم و پیش تو است داروى دردم و شفاى‏

غُلَّتى‏، وَبَرْدُ لَوْعَتى‏، وَکَشْفُ کُرْبَتى‏، فَکُنْ اَنیسى‏ فى‏ وَحْشَتى‏، وَمُقیلَ‏

جگر سوخته‏ام و تسکین حرارت دلم و برطرف شدن دشواریم پس اى خدا بوده باش تو انیس و همدمم در حال وحشتم و گذرنده‏

عَثْرَتى‏، وَغافِرَ زَلَّتى‏، وَقابِلَ تَوْبَتى‏، وَمُجیبَ دَعْوَتى‏، وَوَلِىَ‏

از لغزشم و آمرزنده گناهم و پذیرنده توبه‏ام و اجابت کننده دعایم و سرپرست‏

عِصْمَتى‏ وَمُغْنِىَ فاقَتى‏، وَلا تَقْطَعْنى‏ عَنْکَ، وَلا تُبْعِدْنى‏ مِنْکَ، یا

نگهداریم و توانگرى ده از نداریم و مرا از خویش جدایم مکن و از درگاهت دورم منما اى‏

نَعیمى‏ وَجَنَّتى‏، وَیا دُنْیاىَ وَآخِرَتى‏ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

تو نعیم و جنت من و اى دنیا وآخرتم اى مهربانترین مهربانان‏



التّاسعه: «مُناجات المُحبیّن»

نهم: مناجات دوستان‏

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان

اِلهى‏ مَنْ ذَاالَّذى‏ ذاقَ حَلاوَهَ مَحَبَّتِکَ فَرامَ مِنْکَ بَدَلاً، وَمَنْ ذَاالَّذى‏

خدایا نیست که شیرینى محبت تو را چشیده باشد و جز تو آهنگ دیگرى را بکند و کیست که به مقام‏

اَنِسَ بِقُرْبِکَ فَابْتَغى‏ عَنْکَ حِوَلاً، اِلهى‏ فَاجْعَلْنا مِمَّنِ اصْطَفَیْتَهُ‏

قرب تو انس گرفته باشد و درصدد روگرداندن از تو باشد خدایا قرار ده ما را از زمره کسانى‏که‏

لِقُرْبِکَ وَوِلایَتِکَ، وَاَخْلَصْتَهُ لِوُدِّکَ وَمَحَبَّتِکَ، وَشَوَّقْتَهُ اِلى‏ لِقآئِکَ،

براى قرب و دوستیت برگزیده‏اى و براى عشق و محبتت خالصش گردانده و به دیدارت شائقش کرده و به قضا

وَرَضَّیْتَهُ بِقَضآئِکَ، وَمَنَحْتَهُ بِالنَّظَرِ اِلى‏ وَجْهِکَ، وَحَبَوْتَهُ بِرِضاکَ،

و قدرت راضیش ساخته و به دیدن رویت به او نعمت بخشیده و به خوشنودى خویش مخصوصش گردانده‏

وَاَعَذْتَهُ مِنْ هَجْرِکَ وَقِلاکَ، وَبَوَّاْتَهُ مَقْعَدَالصِّدْقِ فى‏ جِوارِکَ،

و از غم هجران و فراقت پناهش داده و در جایگاه راستى در جوار خویش جایش داده و

وَخَصَصْتَهُ بِمَعْرِفَتِکَ، وَاَهَّلْتَهُ لِعِبادَتِکَ، وَهَیَّمْتَ قَلْبَهُ لِإِرادَتِکَ،

به معرفت خویش مخصوصش کرده و براى پرستش و عبادتت او را لایق کردى و در ارادت خویش دل شیدایش کردى‏

وَاجْتَبَیْتَهُ لِمُشاهَدَتِکَ، وَاَخْلَیْتَ وَجْهَهُ لَکَ، وَفَرَّغْتَ فُؤادَهُ لِحُبِّکَ،

و براى مشاهده جمالت انتخابش کردى و رویش را براى خودت از اغیار خالى کردى و دلش را براى محبت خویش فارغ کردى‏

وَرَغَّبْتَهُ فیما عِنْدَکَ، وَاَلْهَمْتَهُ ذِکْرَکَ، وَاَوْزَعْتَهُ شُکْرَکَ، وَشَغَلْتَهُ‏

و تنها بدانچه نزد تو است راغبش کردى و ذکر خویش را بدو الهام کردى و سپاسگزاریت را بدون نصیب کردى‏

بِطاعَتِکَ وَصَیَّرْتَهُ مِنْ صالِحى‏ بَرِیَّتِکَ، وَاخْتَرْتَهُ لِمُناجاتِکَ،

و به طاعت خود سرگرمش ساختى و او را از بندگان شایسته‏ات گرداندى و براى مناجات خویش انتخابش کردى‏

وَقَطَعْتَ عَنْهُ کُلَّشَىْ‏ءٍ یَقْطَعُهُ عَنْکَ، اَللَّهُمَّ اجْعَلْنا مِمَّنْ دَأْبُهُمُ‏

و بریدى از او هر چه را که موجب بریدنش از تو گردد خدایا قرار ده ما را از کسانى‏که شیوه‏شان در زندگى‏

الْإِرْتِیاحُ اِلَیْکَ وَالْحَنینُ، وَدَهْرُهُمُ الزَّفْرَهُ وَالْأَنینُ، جِباهُهُمْ ساجِدَهٌ

شادمانى با تو و زارى به درگاه تو است و روزگارشان آه و ناله است پیشانیهاشان در برابر عظمتت به خاک‏

لِعَظَمَتِکَ، وَعُیُونُهُمْ ساهِرَهٌ فى‏ خِدْمَتِکَ، وَدُمُوعُهُمْ سآئِلَهٌ مِنْ‏

افتاده و از دیدگانشان در خدمتت یکسره بیدار است و سرشکشان از

خَشْیَتِکَ، وَقُلُوبُهُمْ مُتَعَلِّقَهٌ بِمَحَبَّتِکَ، وَاَفْئِدَتُهُمْ مُنْخَلِعَهٌ مِنْ مَهابَتِکَ،

ترس تو ریزان و دلهاشان به محبتت آویزان و قلبهاشان از هیبتت از جا کنده شده است‏

یا مَنْ اَنْوارُ قُدْسِهِ لِأَبْصارِ مُحِبّیهِ رآئِقَهٌ، وَسُبُحاتُ وَجْهِهِ لِقُلُوبِ‏

اى که انوار قدسش براى دیدگان دوستانش در کمال درخشندگى است و پرتوافکنیهاى جمالش براى قلوب‏

عارِفیهِ شآئِفَهٌ، یا مُنى‏ قُلُوبِ الْمُشْتاقینَ وَیا غایَهَ امالِ الْمُحِبّینَ،

عارفان زداینده (چرکیها) است اى آرمان دل مشتاقان و اى منتهاى آرزوى دوستان‏

اَسْئَلُکَ حُبَّکَ وَحُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَحُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یُوصِلُنى‏ اِلى‏ قُرْبِکَ،

از تو خواهم دوستى خودت و دوستى دوستدارانت و دوستى هر عملى که مرا به قرب تو واصل گرداند

وَاَنْ تَجْعَلَکَ اَحَبَّ اِلَىَّ مِمَّا سِواکَ، وَاَنْ تَجْعَلَ حُبّى‏ اِیَّاکَ قآئِداً اِلى‏

و تو را در پیش من محبوبتر از ماسواى تو قرار دهد و از تو خواهم که دوستیم را نسبت به تو جلودارم قرار دهى تا

رِضْوانِکَ، وَشَوْقى‏ اِلَیْکَ ذائِداً عَنْ عِصْیانِکَ، وَامْنُنْ بِالنَّظَرِ اِلَیْکَ‏

مرا به رضوانت بکشاند و اشتیاقم را به سویت چنان کنى که بازدارنده از نافرمانیت باشد و بر من منت نِه به اینکه بر من توجهى‏

عَلَىَّ، وَانْظُرْ بِعَیْنِ الْوُدِّ وَالْعَطْفِ اِلَىَّ، وَلا تَصْرِفْ عَنّى‏ وَجْهَکَ،

فرمایى و با دیده دوستى و عطوفت بر من بنگرى و رو از من مگردانى‏

وَاجْعَلْنى‏ مِنْ اَهْلِ الْاِسْعادِ وَالْحِظْوَهِ عِنْدَکَ، یامُجیبُ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

و مرا از جمله سعادتمندان و بهره‏مندان نزد خود قرار دهى اى پاسخ دهنده اى مهربانترین مهربانان‏



العاشِرَه: «مُناجات المُتوَسِّلین»

دهم: مناجات توسل جویان

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان

اِلهى‏ لَیْسَ لى‏ وَسیلَهٌ اِلَیْکَ اِلاَّ عَواطِفُ رَاْفَتِکَ، وَلا لى‏ ذَریعَهٌ

خدایا وسیله‏اى به درگاهت ندارم جز عواطف مهرت و به سویت دست‏آویزى ندارم‏

اِلَیْکَ اِلاَّ عَوارِفُ رَحْمَتِکَ، وَشَفاعَهُ نَبِیِّکَ نَبِىِّ الرَّحْمَهِ، وَمُنْقِذِ الْأُمَّهِ

جز آنچه معروف است از رحمتت و شفاعت پیامبرت پیامبر رحمت و نجات ده امت‏

مِنَ الْغُمَّهِ، فَاجْعَلْهُما لى‏ سَبَباً اِلى‏ نَیْلِ غُفْرانِکَ وَصَیِّرْهُما لى‏ وُصْلَهً

از غم و اندوه پس اى خدا همان دو را وسیله رسیدنم به آمرزشت قرار ده و سببى براى رسیدنم‏

اِلىَ الْفَوْزِ بِرِضْوانِکَ، وَقَدْ حَلَّ رَجآئى‏ بِحَرَمِ کَرَمِکَ وَحَطَّ طَمَعى‏

به سعادت خوشنودیت گردان زیرا که بار امیدم در حریم کرمت فرود آمده و مرکب طمعم به‏

بِفِنآءِ جُودِکَ، فَحَقِّقْ فیکَ اَمَلى‏، وَاخْتِمْ بِالْخَیْرِ عَمَلى‏، وَاجْعَلْنى‏ مِنْ‏

آستانه جود تو زانو زده پس اى خدا به آرزوى من جامه عمل پوشان و پایان کارم را بخیر گردان و

صَفْوَتِکَ الَّذینَ اَحْلَلْتَهُمْ بُحْبُوحَهَ جنَّتِکَ، وَبوَّأْتَهُمْ دارَ کَرامَتِکَ،

در زمره آن دسته از برگزیدگانت قرارم ده که در وسط بهشتت فرودشان آوردى و در خانه بزرگوارى خویش جاشان دادى‏

وَاَقْرَرْتَ اَعْیُنَهُمْ بِالنَّظَرِ اِلَیْکَ یَوْمَ لِقآئِکَ، وَاَوْرَثْتَهُمْ مَنازِلَ الصِّدْقِ‏

و دیده آنها را در روز دیدار به همان نظر کردنشان بسویت روشن کردى و جایگاههاى راستى را در جوار خویش بدیشان‏

فى‏ جِوارِکَ، یا مَنْ لا یَفِدُ الْوافِدُونَ عَلى‏ اَکْرَمَ مِنْهُ، وَلا یَجِدُ الْقاصِدُونَ‏

سپردى اى که واردین بر کریمتر از او وارد نشوند و قاصدان مهربانتر

اَرْحَمَ مِنْهُ، یا خَیْرَ مَنْ خَلا بِهِ وَحیدٌ، وَیا اَعْطَفَ مَنْ اَوى‏ اِلَیْهِ طَریدٌ

از او نیابند اى بهترین کسى که شخص در تنهایى با او خلوت کند و اى مهربانترین کسى که شخص آواره به درگاهش‏

اِلى‏ سَعَهِ عَفْوِکَ مَدَدْتُ یَدى‏، وَبِذَیْلِ کَرَمِکَ اَعْلَقْتُ کَفّى‏، فَلا تُولِنِى الْحِرْمانَ

جا و مسکن گیرد به سوى عفو وسیعت دست (نیاز) دراز کرده و به ذیل کرم تو چنگ (حاجت) انداخته‏ام پس مرا محروم‏

وَلا تُبْلِنى‏ بِالْخَیْبَهِ وَالْخُسْرانِ، یا سَمیعَ الدٌّعآءِ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

برمگردان و به زیان و خسران دچارم مساز اى شنواى دعا اى مهربانترین مهربانان‏



الحادى عَشرَ: «مُناجات المُفتقرینْ»

یازدهم: مناجات نیازمندان‏

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان

اِلهى‏ کَسْرى‏ لا یَجْبُرُهُ اِلاَّ لُطْفُکَ وَحَنانُکَ، وَفَقْرى‏ لایُغْنیهِ اِلاَّ

خدایا شکست مرا جز لطف و مهر تو چیزى جبران نکند و نداریم را جز

عَطْفُکَ وَاِحْسانُکَ، وَرَوْعَتى‏ لا یُسَکِّنُها اِلاَّ اَمانُکَ، وَذِلَّتى‏ لا یُعِزُّهآ

توجه و احسان تو برطرف نسازد و هراس و وحشتم را جز امان تو آرام نکند و خواریم را جز

اِلاَّ سُلْطانُکَ، وَاُمْنِیَّتى‏ لا یُبَلِّغُنیهآ اِلاَّ فَضْلُکَ، وَخَلَّتى‏ لا یَسُدُّها اِلاَّ

سلطنت تو به عزت مبدل نسازد و جز فضل تو چیزى مرا به آرزویم نرساند و فقر و احتیاجم را جز احسان تو

طَوْلُکَ، وَحاجَتى‏ لا یَقْضیها غَیْرُکَ، وَکَرْبى‏ لا یُفَرِّجُهُ سِوى‏ رَحْمَتِکَ،

پر نکند و حاجتم را جز تو برنیاورد و گره از گرفتاریم جز رحمت تو نگشاید و درماندگیم را

وَضُرّى‏ لا یَکْشِفُهُ غَیْرُ رَاْفَتِکَ، وَغُلَّتى‏ لا یُبَرِّدُها اِلاَّ وَصْلُکَ،

جز مهر تو برطرف نکند و سوز دلم را جز وصل تو فرو ننشاند

وَلَوْعَتى‏ لا یُطْفیها اِلاَّ لِقآؤُکَ، وَشَوْقى‏ اِلَیْکَ لا یَبُلُّهُ اِلَّا النَّظَرُ اِلى‏

و شعله درونم را جز لقاء تو خاموش نسازد و بر آتش اشتیاقم جز نظر به جلوه‏ات چیزى آب‏

وَجْهِکَ، وَقَرارى‏ لا یَقِّرُّدُونَ دُنُوّى‏ مِنْکَ وَلَهْفَتى‏ لا یَرُدُّها اِلاَّ

نریزد و قرارى ندارم جز در نزدیکى تو و حسرت و افسوسم را جز نسیم جانبخش رحمتت باز مگرداند

رَوْحُکَ، وَسُقْمى‏ لا یَشْفیهِ اِلاَّ طِبُّکَ، وَغَمّى‏ لا یُزیلُهُ اِلاَّ قُرْبُکَ،

و دردم را جز طبابت تو درمان نکند و اندوهم را جز قرب تو نزداید

وَجُرْحى‏ لا یُبْرِئُهُ اِلاَّ صَفْحُکَ، وَرَیْنُ قَلْبى‏ لا یَجْلُوهُ اِلاَّ عَفْوُکَ،

و زخمم را جز گذشت تو التیام نبخشد و زنگ دلم را جز عفو تو پاک نکند و اندیشه‏هاى‏

وَوَسْواسُ صَدْرى‏ لا یُزیحُهُ اِلاَّ اَمْرُکَ فَیا مُنْتَهى‏ اَمَلِ الْأمِلینَ، وَیا

باطل درونم را جز فرمان تو برطرف نکند پس اى منتها آرزوى آرزومندان و اى سرحد

غایَهَ سُؤْلِ السَّآئِلینَ، وَیا اَقْصى‏ طَلِبَهِ الطَّالِبینَ، وَیا اَعْلى‏ رَغْبَهِ

نهایى خواسته درخواست‏کنندگان و اى آخرین مرحله مطلوب طلب کنندگان و اى بالاترین خواهش‏

الرَّاغِبینَ، وَیا وَلِىَّ الصَّالِحینَ وَیا اَمانَ الْخآئِفینَ، وَیا مُجیبَ دَعْوَهِ

خواهشمندان و اى سرپرست شایستگان و اى امان بخش ترسناکان و اى اجابت کننده دعاى‏

الْمُضْطَرّینَ، وَیا ذُخْرَ الْمُعْدِمینَ، وَیا کَنْزَ الْبآئِسینَ، وَیا غِیاثَ‏

درماندگان و اى ذخیره نداران و اى گنج مستمندان و اى فریادرس‏

الْمُسْتَغیثینَ، وَیا قاضِىَ حَوآئِجِ الْفُقَرآءِ وَالْمَساکینَ، وَیا اَکرَمَ‏

فریادخواهان و اى برآرنده حاجات فقیران و بیچارگان و اى بزرگوارترین‏

الْأَکْرَمینَ، وَیا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، لَکَ تَخَضُّعى‏ وَسُؤالى‏، وَاِلَیْکَ‏

بزرگواران و اى مهربانترین مهربانان به درگاه تو است فروتنى و خواسته‏ام و به سوى‏

تَضَرُّعى‏ وَابْتِهالى‏، اَسْئَلُکَ اَنْ تُنیلَنى‏ مِنْ رَوْحِ رِضْوانِکَ، وَتُدیمَ‏

تو است زارى و ناله‏ام از تو خواهم که مرا به نسیم جانبخش خوشنودیت برسانى و نعمتهایى را که‏

عَلَىَّ نِعَمَ امْتِنانِکَ وَها اَنَا بِبابِ کَرَمِکَ واقِفٌ، وَلِنَفَحاتِ بِرِّکَ‏

از روى امتنان به من دادى ادامه دهى و من هم اکنون به در خانه کرمت ایستاده و خود را در معرض‏

مُتَعَرِّضٌ، وَبِحَبْلِکَ الشَّدیدِ مُعْتَصِمٌ، وَبِعُرْوَتِکَ الْوُثْقى‏ مُتَمَسِّکٌ، اِلهى‏ اِرْحَمْ‏

وزش نسیمهاى رحمتت قرار داده و به رشته محکمت چسبیده و به دستاویز محکمت چنگ زده‏ام خدایا ترحم‏

عَبْدَکَ الذَّلیلَ، ذَاالّلِسانِ الْکَلیلِ وَالْعَمَلِ الْقَلیلِ، وَامْنُنْ عَلَیْهِ بِطَوْلِکَ‏

کن به این بنده ذلیلت که زبانش کُند و عملش اندک است و بر او بوسیله احسان‏

الْجَزیلِ، وَاکْنُفْهُ تَحْتَ ظِلِّکَ الظَّلیلِ یا کَریمُ یا جَمیلُ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ‏

فراوانت منت بنه و او را در زیر سایه پایدارت بِبَر اى بزرگوار اى زیبابخش اى مهربانترین مهربانان‏



الثَّانیَه عَشر: «مُناجات العارفین»

دوازدهم: مناجات عارفان‏

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان

اِلهى‏ قَصُرَتِ الْأَلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنآئِکَ کَما یَلیقُ بِجَلالِکَ، وَعَجَزَتِ‏

خدایا زبانها قاصر است از رسیدن به ثناى تو آنطور که شایسته جلال تو است و عقلها

الْعُقُولُ عَنْ اِدْراکِ کُنْهِ جَمالِکَ، وَانْحَسَرَتِ الْأَبْصارُدُونَ النَّظَرِ اِلى‏

عاجز است از ادراک کنه جمالت و دیده‏ها تار و بى‏فروغ ماند از نظر کردن به سوى انوار

سُبُحاتِ وَجْهِکَ، وَلَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَریقاً اِلى‏ مَعْرِفَتِکَ اِلاَّ بِالْعَجْزِ

ذاتت و قرار ندادى براى خلق خود راهى به سوى شناسائیت جز به اظهار عجز

عَنْ مَعْرِفَتِکَ، اِلهى‏ فَاجْعَلْنا مِنَ الَّذینَ تَرَسَّخَتْ اَشْجارُ الشَّوْقِ‏

از شناسائیت خدایا پس ما را از کسانى قرار ده که درختهاى شوق‏

اِلَیْکَ فى‏ حَدآئِقِ صُدُورِهِمْ، وَاَخَذَتْ لَوْعَهُ مَحَبَّتِکَ بِمَجامِعِ قُلُوبِهِمْ،

بسوى تو در بوستانهاى سینه‏شان ریشه محکم کرده و سوز محبتت سراسر دلشان را فراگرفته‏

فَهُمْ اِلى‏ اَوْکارِ الْأَفْکارِ یَاْوُونَ، وَفى‏ رِیاضِ الْقُرْبِ وَالْمُکاشَفَهِ

پس آنها به آشیانه‏هاى اندیشه‏ها جاى گیرند و در چمنزارهاى قرب به تو و مکاشفه‏

یَرْتَعُونَ، وَمِنْ حِیاضِ الْمَحَبَّهِ بِکَاْسِ الْمُلاطَفَهِ یَکْرَعُونَ، وَشَرایِعَ‏

مى‏چرند و از حوضهاى محبت به جام ملاطفت (آب حیات) بنوشند و در کنار نهرهاى‏

الْمُصافاتِ یَرِدُونَ، قَدْ کُشِفَ الْغِطآءُ عَنْ اَبْصارِهِمْ، وَانْجَلَتْ ظُلْمَهُ

صفا وارد گشته‏اند در حالى که پرده از پیش دیدگانشان برداشته شده و تاریکى شبهه و

الرَّیْبِ عَنْ عَقآئِدِهِمْ وَضَمآئِرِهِمْ، وَانْتَفَتْ مُخالَجَهُ الشَّکِّ عَنْ‏

تردید از صفحه عقاید و نهادشان زائل گشته و یکسره خلجان شک و ریب از

قُلُوبِهِمْ وَسَرآئِرِهِمْ، وَانْشَرَحَتْ بِتَحْقیقِ الْمَعْرِفَهِ صُدُورُهُمْ، وَعَلَتْ‏

دلها و درونشان بیرون رفته و دریچه‏هاى سینه‏شان بواسطه استوار شدن معرفت بازگشته و همتهاشان‏

لِسَبْقِ السَّعادَهِ فِى الزَّهادَهِ هِمَمُهُمْ، وَعَذُبَ فى‏ مَعینِ الْمُعامَلَهِ

براى پیشى گرفتن در خوشبختى در اثر پارسایى بلند گردیده و نوشیدنیهاشان در چشمه کردار

شِرْبُهُمْ، وَطابَ فى‏ مَجْلِسِ الْأُنْسِ سِرُّهُمْ، وَاَمِنَ فى‏ مَوْطِنِ الْمَخافَهِ

شیرین و گوارا شده و درونشان در محفل انس با تو پاکیزه گشته و راهشان در جاهاى هولناک‏

سِرْبُهُمْ، وَاطْمَاَنَّتْ بِالرُّجُوعِ اِلى‏ رَبِّ الْأَرْبابِ اَنْفُسُهُمْ، وَتَیَقَّنَتْ‏

امن گشته و جانهاى ایشان در بازگشت بسوى رب الارباب مطمئن گردیده و روانشان‏

بِالْفَوْزِ وَالْفَلاحِ اَرْواحُهُمْ، وَقَرَّتْ بِالنَّظَرِ اِلى‏ مَحْبُوبِهِمْ اَعْیُنُهُمْ،

به فیروزى و رستگارى یقین پیدا کرده و دیدگانشان به واسطه دیدار محبوب روشن گشته‏

وَاسْتَقَرَّ بِاِدْراکِ السُّؤْلِ وَنَیْلِ الْمَأْمُولِ قَرارُهُمْ، وَرَبِحَتْ فى‏ بَیْعِ‏

و به واسطه رسیدن به مقصود و نائل شدن به آرزوهاى خویش قرارى یافته و سوداگرى ایشان بواسطه فروختن‏

الدُّنْیا بِالْاخِرَهِ تِجارَتُهُمْ، اِلهى‏ ما اَلَذَّ خَواطِرَ الْإِلْهامِ بِذِکْرِکَ عَلَى‏

دنیا به آخرت کاملاً سودمند گشته است خدایا چه اندازه لذیذ است یاد تو در دلها که بوسیله الهام خطور کند

الْقُلُوبِ، وَما اَحْلَى الْمَسیرَ اِلَیْکَ بِالْأَوْهامِ فى‏ مَسالِکِ الْغُیُوبِ، وَما

و چقدر شیرین است سیر بسوى تو با مرکب اندیشه‏ها که در راههاى غیب صورت مى‏گیرد و چقدر

اَطْیَبَ طَعْمَ حُبِّکَ، وَما اَعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِکَ، فَاَعِذْنا مِنْ طَرْدِکَ وَاِبْعادِکَ، وَاجْعَلْنا

گوارا است طعم دوستى تو و چه شیرین است شربت قرب تو پس اى خدا ما را از راندن و دور کردنت پناه ده

مِنْ اَخَصِّ عارِفیکَ، وَاَصْلَحِ عِبادِکَ، وَاَصْدَقِ طآئِعیکَ، وَاَخْلَصِ عُبَّادِکَ،

و قرارمان ده از مخصوص‏ترین عارفانت و از شایسته‏ترین بندگانت و راستگوترین فرمانبردارانت و خالص‏ترین‏

یا عَظیمُ یا جَلیلُ، یا کَریمُ یا مُنیلُ، بِرَحْمَتِکَ وَمَنِّکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

پرستش کنندگانت اى عظیم اى با جلالت اى بزرگوار اى عطابخش به رحمت و احسانت اى مهربانترین مهربانان‏



الثَّالثَه عَشر: «مُناجات الذّاکرینَ»

سیزدهم: مناجات یادکنندگان حق‏

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان

اِلهى‏ لَوْ لاَ الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ اَمْرِکَ، لَنَزَّهْتُکَ مِنْ ذِکْرى‏ اِیَّاکَ، عَلى‏

خدایا اگر پذیرفتن فرمانت واجب نبود تو را پاکتر از آن مى‏دانستم که من نام تو را به زبان آرم گذشته‏

اَنَّ ذِکْرى‏ لَکَ بِقَدْرى‏ لا بِقَدْرِکَ، وَما عَسى‏ اَنْ یَبْلُغَ مِقْدارى‏ حَتّى‏

از اینکه ذکرى که من از تو کنم به اندازه فهم من است نه به مقدار مقام تو و تازه مگر چه اندازه امید است‏

اُجْعَلَ مَحَلّاً لِتَقْدیسِکَ، وَمِنْ اَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَیْنا جَرَیانُ ذِکْرِکَ عَلى‏

قدرم بالا رود که محل تقدیس (و به پاکى ستودن) تو قرار گیرم و از بزرگترین نعمتهاى تو بر ما همان جریان داشتن ذکر تو بر

اَ لْسِنَتِنا، وَاِذْنُکَ لَنا بِدُعآئِکَ وَتَنْزیهِکَ وَتَسْبیحِکَ اِلهى‏ فَاَ لْهِمْنا

زبان ما است و همان اجازه‏اى است که براى دعا کردن و به پاکى ستودنت به ما دادى خدایا پس ذکر

ذِکْرَکَ فِى الْخَلاءِ وَالْمَلاءِ، وَاللَّیْلِ‏وَالنَّهارِ، وَالْإِعْلانِ وَالْإِسْرارِ، وَفِى‏

خویش را به ما الهام کن در خلوت و جلوت و شب و روز و آشکار و نهان و در

السَّرَّآءِ وَالضَّرَّآءِ، وَآنِسْنا بِالذِّکْرِ الْخَفِىِّ وَاسْتَعْمِلْنا بِالْعَمَلِ الزَّکِىِّ،

خوشى و ناخوشى و ما را به ذکر خفى و پنهانت مأنوس کن و به کار پاکیزه و کوشش خداپسند

وَالسَّعْىِ الْمَرْضِىِّ، وَجازِنا بِالْمیزانِ الْوَفِىِّ اِلهى‏ بِکَ هامَتِ‏

وادار و پاداش ما را به سنگ تمام بده خدایا دلهاى شیدا همه سرگشته‏

الْقُلُوبُ الْوالِهَهُ، وَعَلى‏ مَعْرِفَتِکَ جُمِعَتِ الْعُقُولُ الْمُتَبایِنَهُ، فَلا

و تشنه توأند و خِرَدهاى متفرق و جدا همه در مورد شناسایى و معرفت تو متفق گشته‏اند و از اینرو

تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ اِلاَّ بِذِکْراکَ، وَلا تَسْکُنُ النُّفُوسُ اِلاَّ عِنْدَ رُؤْیاکَ، اَنْتَ‏

دلها جز به یاد تو آرام نگیرند و جانها جز به مشاهده جمالت تسکین نیابند تویى که در هر جا

الْمُسَبَّحُ فى‏ کُلِّ مَکانٍ وَالْمَعْبُودُ فى‏ کُلِّ زَمانٍ، وَالْمَوْجُودُ فى‏ کُلِ‏

تسبیحت گویند و در هر زمانى پرستش کنند و در هر آن موجود بوده‏اى و به هر

اَوانٍ، وَالْمَدْعُوُّ بِکُلِّ لِسانٍ، وَالْمُعَظَّمُ فى‏ کُلِّ جَنانٍ، وَاَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِ‏

زبان تو را خوانند و در هر دلى تو را به بزرگى یاد کنند و از تو آمرزش خواهم از هر

لَذَّهٍ بِغَیْرِ ذِکْرِکَ، وَمِنْ کُلِّ راحَهٍ بِغَیْرِ اُنْسِکَ، وَمِنْ کُلِّ سُرُورٍ بِغَیْرِ

لذتى جز لذت تو و از هر آسایشى جز انس با تو و از هر شادمانى بجز

قُرْبِکَ، وَمِنْ کُلِّ شُغْلٍ بِغَیْرِ طاعَتِکَ، اِلهى‏ اَنْتَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ، یا

قرب تو و از هر سرگرمى به جز فرمانبرداریت خدایا تو فرمودى و گفته‏ات حق است «اى‏

اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً، وَسَبِّحُوهُ بُکْرَهً وَاَصیلاً،

کسانى که ایمان آورده‏اید خدا را یاد کنید یاد کردن بسیار و تسبیح او گوئید در بامداد و پسین»

وَقُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ فَاذْکُرُونى‏ اَذْکُرْکُمْ، فَاَمَرْتَنا بِذِکْرِکَ، وَوَعَدْ تَنا

ونیز فرمودى وگفته‏ات حق است «مرا یاد کنید تا من هم شما را یاد کنم» پس‏تو ما را به‏یاد کردنت دستور فرمودى وبه‏ما وعده‏دادى‏

عَلَیْهِ اَنْ‏تَذْکُرَنا تَشْریفاً لَنا وَتَفْخیماً وَاِعْظاماً، وَها نَحْنُ ذاکِرُوکَ کَما

که براى شرافت و عزت و عظمت بخشى به ما تو هم ما را یاد کنى و ما هم اکنون مطابق فرمانت تو را

اَمَرْتَنا، فَاَنْجِزْ لَنا ما وَعَدْتَنا، یا ذاکِرَ الذَّاکِرینَ، وَیا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ‏

یاد کنیم پس تو هم به وعده خویش وفا کن اى که از یادکنندگانت یاد کنى و اى مهربانترین مهربانان‏



الرَّابِعَه عَشَر: «مُناجات المُعتَصِمین»

چهاردهم: مناجات معتصمان‏

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان

اَللَّهُمَّ یا مَلاذَ اللّائِذینَ، وَیا مَعاذَ الْعآئِذینَ، وَیا مُنْجِىَ الْهالِکینَ، وَیا

خدایا اى پناه پناه جویان و اى پناه ده پناهندگان و اى نجات دهنده هلاک شدگان و اى‏

عاصِمَ الْبآئِسینَ، وَیا راحِمَ الْمَساکینِ، وَیا مُجیبَ الْمُضْطَرّینَ،

نگهدار بیچارگان و اى مهرورز مسکینان و اى اجابت کننده درماندگان‏

وَیاکَنْزَ الْمُفْتَقِرینَ، وَیا جابِرَ الْمُنْکَسِرینَ، وَیا مَأوَى الْمُنْقَطِعینَ، وَیا

و اى گنج فقیران و اى جبران کننده دل‏شکستگان و اى جاى ده دور از وطنان و اى‏

ناصِرَ الْمُسْتَضْعَفینَ، وَیا مُجیرَ الْخآئِفینَ وَیا مُغیثَ الْمَکْرُوبینَ، وَیا

یاور آنانکه ناتوانشان شمرده‏اند و اى پناه ده ترسناکان و اى فریادرس غمدیدگان و اى‏

حِصْنَ اللّاجینَ، اِنْ لَمْ اَعُذْ بِعِزَّتِکَ فَبِمَنْ اَعُوذُ، وَاِنْ لَمْ اَ لُذْ بِقُدْرَتِکَ‏

قلعه محکم پناهندگان اگر من به عزت تو پناه نیاورم پس به که پناه برم و اگر به قدرت تو

فَبِمَنْ اَلوُذُ، وَقَدْ اَ لْجَاَتْنِى الذُّنُوبُ اِلىَ التَّشَبُّثِ بِاَذْیالِ عَفْوِکَ،

دست پناهندگى دراز نکنم پس به که پناهنده شوم (خدایا) گناهان مرا ناچار کرده که به دامان عفوت چنگ زنم‏

وَاَحْوَجَتْنِى الْخَطایا اِلىَ اسْتِفْتاحِ اَبْوابِ صَفْحِکَ، وَدَعَتْنِى الْإِسآئَهُ

و خطاها مرا نیازمند کرده که از تو بخواهم درهاى چشم پوشیت را به رویم بگشایى و بدیها

اِلَى الْأِناخَهِ بِفِنآءِ عِزِّکَ، وَحَمَلَتْنِى الْمَخافَهُ مِنْ نِقْمَتِکَ عَلَى الْتَّمَسُّکِ‏

مرا بدینجا کشانده که به آستان عزت تو بار اندازم و ترس از انتقام مرا واداشته که‏

بِعُرْوَهِ عَطْفِکَ، وَما حَقُّ مَنِ اعْتَصَمَ بِحَبْلِکَ اَنْ یُخْذَلَ، وَلا یَلیقُ بِمَنِ‏

به رشته محکم مهر تو چنگ زنم و براستى آنکس که به ریسمان تو چنگ زند سزاوار خوارى نیست و آنکس‏

اسْتَجارَ بِعِزِّکَ اَنْ یُسْلَمَ اَوْ یُهْمَلَ، اِلهى‏ فَلا تُخْلِنا مِنْ حِمایَتِکَ، وَلا

که به عزت تو پناهنده شود تسلیم کردنش و یا واگذاردنش شایسته نیست پس اى خدا ما را از حمایت خویش وامگذار و

تُعْرِنا مِنْ رِعایَتِکَ، وَذُرْنا عَنْ مَوارِدِ الْهَلَکَهِ، فَاِنَّا بِعَیْنِکَ وَفى‏ کَنَفِکَ‏

از رعایت خود باز مدار و از پرتگاههاى هلاکت بازدار زیرا ما در تحت توجه تو و در کنف حمایت تو

وَلَکَ، اَسْئَلُکَ بِاَهْلِ خآصَّتِکَ مِنْ مَلائِکَتِکَ وَالصَّالِحینَ مِنْ بَرِیَّتِکَ،

و از آن توئیم از تو خواهم به حق خاصان درگاهت از فرشتگان و شایستگان از بندگانت‏

اَنْ تَجْعَلَ عَلَیْنا واقِیَهً تُنْجینا مِنَ الْهَلَکاتِ، وَتُجَنِّبُنا مِنَ الْافاتِ،

که براى ما سپرى قرار دهى که ما را از مهالک نجات دهد و خودت ما را از آفات دور کنى‏

وَتُکِنُّنا مِنْ دَواهِى الْمُصیباتِ، وَاَنْ تُنْزِلَ عَلَیْنا مِنْ سَکینَتِکَ، وَاَنْ‏

و از مصیبتهاى بزرگ ما را محفوظ دارى و از آرامش خود بر ما فرود آرى و

تُغَشِّىَ وُجُوهَنا بِاَنْوارِ مَحَبَّتِکَ، وَاَنْ تُؤْوِیَنا اِلى‏ شَدیدِ رُکْنِکَ، وَاَنْ‏

چهره‏هاى ما را به انوار محبت خویش بپوشانى و در پایگاه محکمت ما را جاى دهى و ما را

تَحْوِیَنا فى‏ اَکْنافِ عِصْمَتِکَ، بِرَاْفَتِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

در کرانه‏هاى عصمت خویش بدارى به حق عطوفت و مهرت اى مهربانترین مهربانان‏



الخامسَه عَشَر: «مُناجات الزَّاهدین»

پانزدهم: مناجات پارسایان‏

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان

اِلهى‏ اَسْکَنْتَنا داراً حَفَرَتْ لَنا حُفَرَ مَکْرِها، وَعَلَّقَتْنا بِاَیْدِى الْمَنایا

خدایا ما را در خانه‏اى جا داده‏اى که سر راه ما گودالهاى نیرنگ را کَنده و در دامهاى فریب خود ما را

فى‏ حَبآئِلِ غَدْرِها، فَاِلَیْکَ نَلْتَجِى‏ءُ مِنْ مَکآئِدِ خُدَعِها، وَبِکَ نَعْتَصِمُ‏

به چنگالهاى مرگ آویخته پس به سوى تو پناه آوریم از دامهاى فریبش و به تو نگهدارى جوئیم‏

مِنَ الْأِغْتِرارِ بِزَخارِفِ زینَتِها، فَاِنَّهَا الْمُهْلِکَهُ طُلاَّبَهَا، الْمُتْلِفَهُ حُلاَّلَهَا،

از مغرور شدن به زر و زیور آراسته‏اش زیرا که دنیا جویندگانش را به هلاکت اندازد و واردین خود را نابود کند

الْمَحْشُوَّهُ بِالْافاتِ، الْمَشْحُونَهُ بِالنَّکَباتِ، اِلهى‏ فَزَهِّدْنا فیها،

آکنده است از بلا و زیان و پر است از رنج و سختى خدایا پس ما را در دنیا پارسا کن‏

وَسَلِّمْنا مِنْها بِتَوْفیقِکَ وَعِصْمَتِکَ، وَانْزَعْ عَنَّا جَلابیبَ مُخالَفَتِکَ،

و به وسیله توفیق و نگهدارى خود ما را از شرورش سالم بدار و بیرون آر از بر ما جامه‏هاى مخالفت‏

وَتَوَلَّ اُمُورَنا بِحُسْنِ کِفایَتِکَ، وَاَوْفِرْ مَزیدَنا مِنْ سَعَهِ رَحْمَتِکَ،

و نافرمانیت را و با حسن کفایت خود امور ما را سرپرستى فرما و از رحمت وسیع خود سهمیه عطاى ما را افزون گردان‏

وَاَجْمِلْ صِلاتِنا مِنْ فَیْضِ مَواهِبِکَ، وَاغْرِسْ فى‏ اَفْئِدَتِنا اَشْجارَ

و جایزه‏هاى ما را از سرچشمه پرفیض مواهبت نیکو گردان و بنشان در دلهاى ما درختهاى‏

مَحَبَّتِکَ، وَاَتْمِمْ لَنا اَنْوارَ مَعْرِفَتِکَ، وَاَذِقْنا حَلاوَهَ عَفْوِکَ وَلَذَّهَ

محبتت را و کامل گردان بر ما انوار درخشنده معرفتت را و بچشان به ما شیرینى عفو و لذت‏

مَغْفِرَتِکَ، وَاَقْرِرْ اَعْیُنَنا یَوْمَ لِقآئِکَ بِرُؤْیَتِکَ، وَاَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ‏

آمرزشت را و دیدگانمان را در روز قیامت به مشاهده جمالت روشن کن و دوستى دنیا را از دلهاى ما

قُلُوبِنا، کَما فَعَلْتَ بِالصَّالِحینَ مِنْ صَفْوَتِکَ، وَالْأَبْرارِ مِنْ خآصَّتِکَ،

بیرون کن چنانچه درباره برگزیدگانت و نیکان از خواص درگاهت چنین کردى‏

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، وَیا اَکْرَمَ الْأَکْرَمینَ.

به رحمتت اى مهربانترین مهربانان و اى کریم‏ترین کریمان

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 10:09

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی