- 822
- 1000
- 1000
- 1000
ولادت امام رضا (ع) 1402 - محمود کریمی
مدیحه سرایی ولادت امام رضا (ع) با صدای محمود کریمی، 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مدح - توشهاش را گرفت از جبریل بود خوشحال، نوبتش شده است بعد عمری دعا و سجده و ذکر دیدن شاه، قسمتش شده است توشهاش را گرفت از جبریل بود غرق دعا و ذکر و ثنا گفت جبریل: این امانت را میرسانی به شاه کربوبلا پر گشود این ملک بهسوی حسین داشت در ذهن خود سوالاتی که چه چیزی گرفتم از جبریل؟ چه پیامی؟ چه احتجاجاتی؟ تا به کربوبلا رسید ملک قبل رفتن به محضر ارباب رفت تا علقمه، سلام دهد به علمدار لشکر ارباب السّلام علیک یا سقّا السّلام علیک یا ساقی ای فدای دو دست مقطوعت با تو گویم حدیث مشتاقی بعد عرض ادب به حضرت ماه رفت سمت حریم خون خدا باورش هم نبود اینکه شده همنشین و مقیم خون خدا السّلام علیک ثارالله السّلام علیک یا عطشان رحمتالله واسعه! سلام السّلام علیک مولا جان با ادب گفت: ای کسیکه هست سر و جانم به دستتان آقا گفته جبریل این امانت را برسانم به دستتان آقا پر از نامه بود بار ملک نامهها را حسین، وا میکرد باز امّا نکرد بعضی را بوسهای میزد و سوا میکرد با ادب گفت: جان فدای شما چیست این نامهها که میبینم گفت ارباب: ای ملک! اینها نامههایی است از محبّینم بعضی از نامهها که بوسیدم حاجت شیعیان ایران است برو مشهد؛ بده امام رضا کار ایران به دست سلطان است هرچه دارند از رضا دارند شاه ایرانیان، امام رضاست الحق ایرانیان وفادارند همهی جانشان، امام رضاست ملک از شوق، پر در آورد و بال زد تا حریم حضرت عشق رفت مشهد به خدمت سلطان محضر قدسی ولایت عشق السّلام علیک امام غریب السّلام علیک یا سلطان السّلام علیک امام رئوف السّلام علیک مولا جان نامهها را سپرد دست امام درهم آورد؛ نامهی همه بود درد دلهای مردم ایران حرف آخر، قسم به فاطمه بود یا رضا! مادرم مریض شده یا رضا! دست همسرم تنگ است پسرم رفته مرز، سربازی همه دلشورهام فقط جنگ است یا رضا! قسط دارم آخر ماه یا رضا! از تو خانه میخواهم پسری خواستگاری آمده است از تو آقا، نشانه میخواهم در سیاهی سرشلوغیها یا رضا! از تو نور میخواهم اینکه مهدی ز یادمان نرود انتظار ظهور میخواهم دردی افتاده است در جانم که دوایش فقط به دست شماست سرطانی گرفتهام آقا که شفایش فقط به دست شماست
-
سرود - گدای شیر یزدانم؛ فقیر شاه مردانم نمکپرودهی سلطان عالم، پیر سلمانم گهی مانند جبریل است و گاهی همچو پیغمبر از اینگونه تجلّیهای او، عمریست حیرانم خدا باید بخوانم یا که عبد خالقش دانم علی، ربّ گشته یا ربّ، مرتضی؟! من که نمیدانم عجب زیبا حدیثی را رسولالله فرموده که من هم بیولای مرتضی، بیدین و ایمانم اگر کوه گهر را هم به من روزی خدا بخشد نمیارزد به آن لحظه که من در زیر ایوانم به هرسویی نظر کردم، امیرالمؤمنین دیدم و فهمیدم تولّی را میان ختم قرآنم خودم را در کنار حضرت معشوق میبینم روایاتی از آن دلبر سحرها تا که میخوانم به گوشم مانده آوایش که بابایم چنین میگفت بدون او خس و خارم؛ ولی با او گلستانم چه عذری آورم فردای محشر نزد زهرایش اگر افتد ز لبهایم دمی ذکر علی جانم
-
سرود - اسمت، دل عاشقارو عشقت، همهجوره دلارو میبره به قرآن محتاج یهنیم نگاتم آقا! همهجوره گداتم یا امام رضا جان یه عمریه این دل من به دستوپات افتاده بهشت رویایی من ایوون گوهرشاده اومدم ازت دوای کلّ عالمو بگیرم اومدم برات بخونم؛ اومدم برات بمیرم دستو میذارم رو سینم کنج حرم تو میشینم روبروی گنبد سرچشمهی شوقه اشکام راه همهی آرزوهام میرسه به مشهد چه سرفرازه اونیکه همیشه مستت باشه چه بینیازه اونیکه چشاش به دستت باشه اومدم بهت بگم که جز تو هیچکسو ندارم اومدم بازم سرم رو روی دامنت بذارم آوازهی مهربونیت حرف حرم آسمونیت عالمو گرفته این دل، دل بیقرارم عشقی که تووی سینه دارم دستمو گرفته نسیم عشقت میبره دل هواییهارو خدا سواشون میکنه امام رضاییهارو اومدم بگم توو دام عشق تو اسیرم آقا اومدم ازت، برات کربلا بگیرم آقا
-
سرود - قدم بذار روی ابرا؛ قدم بذار روی دریا خوش اومدی یابن زهرا؛ قدم بذار رو چشمم قدم بذار یابن اوّل؛ قدم بذار یابن آخر خوش اومدی یابن حیدر؛ قدم بذار رو چشمم شونه زدن به موی خورشید خنک شده گلوی خورشید فرشته رو نگا گرفته آینه روبروی خورشید ای راهب کلیسا! دیگر مزن به ناقوس خاموش کن صدا را؛ نقّاره میزند طوس توو چشمای هر مسافر تا گنبدت میشه ظاهر وقتی چکید اشک زائر، جان و دلش طاهر شد گریه اومد، خنده برگشت؛ کافر اومد، بنده برگشت مرده اومد، زنده برگشت؛ گنگ اومد، شاعر شد صحن و سرات شبیه عرشه هدیهی حق به عرش و فرشه فرشته هم میاد زیارت وقتی میخواد فرشتهتر شه هرشب به استخاره گفتم به یک ستاره این اشک اشتیاق من را ببر به پابوس قسم میدم خواهرترو، راهی کنه زائرت رو بسکه میخوام خاطرترو، دوام فقط دیداره درد دلام دونهدونه منو به تو میرسونه بسکه دلت مهربونه، همنفس زوّاره هر ملک از حریر پرهاش داده به خادمای فرّاش من به درت پناه آوردم بیا و ضامن منم باش من مثل یک کبوتر، پا مینهم به محشر محشور میشود دل با هرچه بوده مأنوس باز میگیره دل سراغ اونایی که هرم داغ فراقو با اشتیاق ایوونطلا میگیرن این عادت عاشقاته؛ کرامت این بساطه میان و از تو برات کربوبلا میگیرن بوی شهید گرفته این خاک تک تکمون به زیر دینیم امام رضا هویّت ماس ما ملّت امام حسینیم الگوی نهضت ما، شد نهضت اباالفضل رو سینمون نوشته، یا حضرت اباالفضل
-
مدح - بر دوش خود بریز، دو زلف سیاه را بالا مبر ز خستهدلان، سوز و آه را در بست طوسی تو، چه رنگی دویده است کز لطف میخرند، سپید و سیاه را موسی، عصا به کف به حریم تو پای زد تا دید میخرند دل من، عصا را زاهد تو را پسندد و رو بر خدا کند یاربّ! مکن نصیب کسی این گناه را کفرم مبارک است؛ به تبریک من بیا چرخاندهام بهسوی رضا، قبلهگاه را وقت ورود، کفش سپارند خلق و ما دادیم بوسه کفشکن کوی شاه را
تاکنون نظری ثبت نشده است.