منو
شب بیست و هشتم ماه رمضان 1402 - محمود و محمد کریمی

شب بیست و هشتم ماه رمضان 1402 - محمود و محمد کریمی

  • 4 تعداد قطعات
  • 9 دقیقه مدت قطعه
  • 29 دریافت شده
مداح : محمود كریمی
مناسبت مذهبی : 28رمضان
شخصیت : امام حسین (ع)
نوع قطعه : كل مجلس
مرثیه خوانی شب بیست و هشتم ماه رمضان با صدای محمود و محمد کریمی، 1402

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 9:16
    مناجات - چه کرده‌ای که به غیر از تو از همه سیرم خوشا به بخت بلندم؛ خوشا به تقدیرم خدا کند که نیفتاده باشم از چشمت من از تصوّر دنیای بی‌تو می‌میرم مخواه عذر مرا؛ گرچه سست پیمانم بگیر دست مرا؛ گرچه دست و پا گیرم چه شد که فکر ظهور تو نیستم دیگر چه شد که این‌همه روضه نداد تغییرم گناه‌کارتر از من اگرچه نیست ولی به آب علقمه، روزی دهند تطهیرم برای عمّه‌ی تو گریه می‌کنم شب و روز که آخرش، غم این داغ می‌کند پیرم
  • 3:47
    روضه -خوب شد آمدی و فهمیدم سر در خون خضاب یعنی چه خیزران را که خوب حسّ کردم آه بابا! شراب یعنی چه؟ قاری نیزه‌ها! مسافر من زیر چشمت، ردّ کبودی چیست؟ راستی ای سلاله‌ی حیدر قصّه‌ی خیبر و یهودی چیست؟ یادگاری آن شب صحرا استخوان‌درد و این کبودی‌هاست ولی این زخم تاول دستم اثر کوچه‌ی یهودی‌هاست حرکت دستم، علّتش این است تار گردیده چشم کم‌سویم گیسوی من که خوب یادت هست نیست حالا؛ ولی نمی‌گویم ازدحام و شلوغی بازار ملأعام و رقص و خوشحالی دور تا دورم از غریبه پر است حیف! جای عمویمان خالی پر خاکستر است رگ‌هایت جای سر که تنور خولی نیست طاقت من شده زیاد، بگو قصّه‌ی ذبح از قفایت چیست؟
  • 4:09
    روضه - سر آورده؛ سر آورده سر ماه مرا بر نیزه‌ها همراه هفده اختر آورده سری که از تنور خانه‌ی خولی رسیده روی نی، خاکستر آورده سری را هم برای خواندن قرآن و چوب ‌خیزر آورده سر آورده؛ سر آورده و همراه خودش از کربلا انگشتر آورده مسلمانی مگر مرده؟ سر بابای من، سر از کلیساها درآورده کسی با خو،د سر قاسم کسی با خود، سر عبّاس و عون و جعفر آورده و یک کوفی صدا زد گوییا این مرد روی نیزه‌اش پیغمبر آورده صدایی از میان خیمه‌ها برخاست نه! پیغمبر نیاورده؛ علی‌اکبر آورده یکی از لابلای نیزه‌ها با پیچ ‌و ‌تاب آمد یکی‌که کرده قلب زار زهرا را کباب، آمد به روی نیزه‌‌ای، جان رباب آمد سوال این است چگونه نیزه‌ای با این بزرگی با خودش راس ‌علی‌اصغر آورده؟! سر آورده؛ سر آورده سری را روی دامان سه‌ساله دختر آورده ببین بابا؛ برایم دختر شامی به طعنه، معجر آورده نبودی؛ گیره‌ی سر رفت نبودی؛ مو و معجر رفت نبودی؛ ناگهان از گوش، زیور رفت ببین بابا؛ ببین بابا کسی‌که در میان قتلگاه آمد، یتیمم کرد کسی‌که این بلا را بر سرم آورد کسی‌که این بلا را بر سر این حنجر آورده برای کشتنت بابا، تبر یا خنجر آورده؟! سر آورده؛ سر آورده کسی در قتلگه سر را بریده ناله‌ی ‌زهرای ‌اطهر را درآورده
  • 5:15
    روضه - محمد کریمی - خوش اومدی ولی دیر اومدی چه خسته و چه دلگیر اومدی! روزای خوبم و یادت که هست شکستم و شدم پیر اومدی گلم چشات و وا کن بابای نازنینم! منم همون رقیه‌ ات فقط، نمی‌تونم ببینم راستی بابا! تو میدونی زخم رد طناب چیه؟! دلیل آه و گریه‌ی رباب چیه؟! من میدونم که مجلس شراب چیه تنهایی و وحشت و اضطراب چیه چیه چیه چیه چیه .... مَنْ الَّذی أَیتمنی، بابا حسین خوش اومدی به ویرونه بابا گل تو اینجا مهمونه بابا تنت کجاست که با سر اومدی؟ چرا لبت پُر از خونه بابا؟ سلام بابای خوبم سلام سر بریده منم همون رقیه‌ ات فقط، یکم قدم خمیده راستی بابا! تو میدونی طناب سلسله چیه؟! همسفری با زجر و حرمله چیه؟! من میدونم پای پُر آبله چیه جُرم جامونده‌های قافله چیه چیه چیه چیه چیه .... مَنْ الَّذی أَیتمنی، بابا حسین خوش اومدی باباییِ خودم سه سالمه ولی دق مرگ شدم یه چیزایی برام پیش اومده دلم میخواد نگفته جون بدم یه حرفایی دارم که راهِ گلوم و بسته منم همون رقیه‌ ات فقط، غرورِ من شکسته راستی بابا! تو میدونی که معنی کنیز چیه؟! شکنجه‌ی یه دختر مریض چیه؟! من میدونم که طعنه‌ی یه‌ ریز چیه خوار شدن یه آدم عزیز چیه چیه چیه چیه چیه .... مَنْ الَّذی أَیتمنی، بابا حسین

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی