- 414
- 1000
- 1000
- 1000
شب دهم ماه رمضان 1401 - وفات حضرت خدیجه (س) - میثم مطیعی
مراسم شب دهم رمضان، وفات حضرت خدیجه (س) با صدای میثم مطیعی، 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مدح - تو را میخواست تا در همسرانش بهترین باشی برای خاتمِ پیغمبری نقش نگین باشی خدایت انتخابت کرد تا ای مادر هستی برای چشمه کوثر، بهشتی در زمین باشی خدا هرشب برایت میفرستد تهنیتهایی که در تنهاییات همصحبت روحالامین باشی تو در اسلام و در ایمان و در عشق اولین بودی زنی مثل تو دیگر نیست، یعنی آخرین باشی برای طعنه کفار در اوج نداریها تو باید پاسخ دندانشکن در آستین باشی تو از معروفِ تجاری ولی در شعب بیماری فداکار آنچنان بودی، وفادار اینچنین باشی علی تنها علی باید امیرالمؤمنین باشد و تنها تو سزاواری که امالمؤمنین باشی شاعر : محمد مهدی خانمحمدی
-
مدح - خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن به هم میریزی آداب قدیم بیقراری را شروع عاشقی کردن، کمی بیتابتر بودن بزرگت میکند قلبی که سمت عشق چرخاندی کنار آفتابی زنده باید شعلهور بودن اگر از کوچهها زخم زبان میخورد پیغمبر زنانه، خط به خط آموختی رسم سپر بودن وزیدی در بیابانهای داغ فقر و تنهایی و تا منزل به منزل از محمد باخبر بودن نشان دادی به دنیا زن برای مرد خود این است: کنار یک نفر ماندن، برای یک نفر بودن به شمشیر علی مینازد و سرمایهات، احمد به کوهی تکیه دادن، زیر سقفی پرثمر بودن نفیسه! آب و جارو کن، صدای پای خوشبختیست بس است آهی نشسته روی لب، چشمی به در بودن خدا پل میزند با یک سلام از آسمان تا تو چه چیزی بهتر از این که دمی زیر نظر بودن بیا چشم و چراغ خان? پیغمبر ما باش بیا لبخند شو بر اخمهای خونجگر بودن خدا دست تو را با دست پیغمبر عجین کرده نوشته در خط پیشانی تو: بال و پر بودن تو پشت عشق را خالی نکردی، حق تو این است کنار شان? مردی خدایی همسفر بودن شاعر : سعیده ثابتیرضویان
-
مدح - فخر من نزد عرب این بود دختر داشتم آیت من بود و در گهواره کوثر داشتم هرچه عالم فخر دارد نزد من یک ارزن است من زنی هستم که در خانه پیمبر داشتم روزهایم شب نمیشد چشم او تا باز بود سای? خورشید را همواره بر سر داشتم عاشق این مرد بودن معجزه لازم نداشت چشمهایش را از اول نیز باور داشتم راههای آسمان را از زبان همسرم مثل آواز پر جبریل از بر داشتم آیهها تکرار او بودند و عمری بر لبم با طنین نام او قند مکرر داشتم چشم بر من دوخت در شعب ابیطالب گریست ناگهان یک آسمان در خود کبوتر داشتم جان خود را بر سر این عشق دادم عاقبت هدیه میدادم اگر صد جان دیگر داشتم شاعر : مهدی مردانی
-
روضه
-
روضه
-
روضه
-
زمینه - ماه شبای تارم الوداع لبخند تو بهارم الوداع منم و گریه های فاطمه تاب غمش ندارم الوداع ای مونس دیرین من زیر دین تو دین من ای یاور و یارم، ماه غمگسارم بی تو بیقرارم خدانگهدار خدیجه، ای ماه رسول مادر زهرای بتول مادر زهرای بتول محرم راز من بانوی من گویی که میرود جان از تنم شمع مزار تو شد اشک من کفن تو شده پیراهنم اشک غم ما را ببین بی تابی زهرا ببین رفتی و نشسته، غبار غم تو به دل شکسته خدانگهدار خدیجه ای ماه رسول مادر زهرای بتول مادر زهرای بتول شاعر : دکتر محمدمهدی سیار
-
زمینه - خاتم خلقت را نگین دل سپرده بر تو امین فخر تو اُم الفاطمه شأن تو اُم المؤمنین تو بخشنده چون آسمان بودی فراتر از ادراکمان بودی پناه پناه جهان بودی مأمن دنیای رسول مرهم غمهای رسول چه سخاوتمندانه رفت هستیات در پای رسول نگاه تو تسکین آلام است دل مصطفی با تو آرام است که مدیون لطف تو اسلام است بیتو چشمم باران نداشت بیتو ایمانم جان نداشت خلقت نور فاطمه بیحضورت امکان نداشت پس از تو امیدت چه تنها شد در غصه بر خانهات وا شد و زهرایت اُم ابیها شد
-
زمینه - جمعهها دارن میگذرن میگذرن با غمهای تو عاشقات کم کم جون میدن پیر میشن آدمهای تو الهی منم موسپیدت شم توو این ناامیدی امیدت شم ینی میشه من هم شهیدت شم؟ یا مولا «یا مولا یا مهدی، یا مولا» جمعهها دارن میگذرن میگذرن با غمهای تو خوشبحال دیوونههات ما کجا و دنیای تو شده زندگی بی تو بی سامون ببخشید که از ما شدی دلخون تو رو یادمون رفته آقاجون یا مولا «یا مولا یا مهدی، یا مولا» جمعهها دارن میگذرن میگذرن با غمهای تو منتظر اونه که یه روز جون بده آخر پای تو چی میشه پر از عطر رویا شم توو آغوش تو غرق دریا شم برات مثل بحرالعلوم باشم یا مولا «یا مولا یا مهدی، یا مولا» شاعر : رضا یزدانی
تاکنون نظری ثبت نشده است.