- 838
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب پنجم فاطمیه اول 1401 - میثم مطیعی
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب پنجم فاطمیه اول با صدای میثم مطیعی، 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه و مقتل - علی ز ماه جمالت چو پرده بردارد خدا به دیده ی او جلوه ی دگر دارد به جلوه ای چو ربایی دل از رسول خدا ز چهره ات نتواند نگاه بر دارد پیمبری که کلامش هماره وحی خداست به وصف مدح تو لعل لب، گهر دارد خداثنای تو را در کتاب خود گوید رسول مهر، تو را همچو جان به بر دارد میان خلق شود چون محبتت تقسیم پیمبر از همگان سهم بیشتر دارد علی، ندیده عبادت نمیکند حق را خدای را به جمال تو در نظر دارد سزد که غیر خدا مدحتت نگوید کس که از جلال تو، تنها خدا خبر دارد ز برج عصمت تو، یازده ستاره دمید که هر ستاره، هزار آسمان قمر دارد نبی، نبوت خود از تو یافت مستحکم علی، ولایت خود از تو مستقر دارد ز عزم توست ولایت، دوام اگر بگرفت ز صبر توست رسالت اگر بقا دارد نبوت از تو به پا ماند و تا ابد برجاست ولایت از تو به کف، رایت ظفر دارد گذشته است بسی قرن ها و بر دل خصم هنوز هم، سخنت حکم نیشتر دارد خطابه خواندن تو حیف، خاصه در جایی که اجتماع، دلِ کور و گوشِ کر دارد ندای کفر به نطق تو در گلو خفه شد همای دین ز قیام تو بال و پر دارد حدیث وصف تو ننوشته ماند و باز از آن بسی زمانه روایات معتبر دارد به برگ برگ درخت محبتت نقش است وجود، آنچه که دارد از این شجر دارد به مهر و مه ندهم ذرهیی ز مهر تو را که این معامله یک آسمان ضرر دارد نسیم شهر مدینه به خلد ناز کند که هر شب از حرم مخفیت گذر دارد جحیم، غارت دل میکند ز اهل بهشت گر از مزار تو یک قبضه خاک بر دارد به دانه دانه اشک تو می خورد پیوند که ناله، سوز دگر در دل سحر دارد تو با خدا ز ازل بوده، تا ابد هستی که گفته دخت نبی عمر مختصر دارد؟ به هر دلی نگرم، از طریق ملک حجاز به شوق کوی تو، رو جانب سفر دارد غم دل تو چه گویم؟ که قصه آن را به صد هزار زبان، شعله های در دارد شهید اول راه علی ست محسن تو که جان به کف ز پی یاری پدر دارد غمت شکست علی را، چنان که در دل شب پی جنازه ی تو، دست بر کمر دارد پس از تو، حال علی هست مثل حال کسی که استخوان به گلو، خار در بصر دارد میان مرگ و حیات، آن حیات بخش وجود کشیده دست ز جان، حال محتضر دارد هزار بار اگر (میثمت) رود سر دار نه دل ز مهر و نه دست از ولات، بردارد شاعر : استاد غلامرضا سازگار
-
زمینه – پورنقی - روی دیوار کوچکمون اسم شهید شبا مثل فانوسه اونی که از امام حسین دم میزنه با شهدا مأنوسه سلام ای همدم هر ساعت و هر دقیقم سلام ای شهید ای باوفاترین رفیقم قول میدم تا دنیا دنیاست راهتو ادامه میدم با تو عاقبت به خیرم ای برادر شهیدم روزای پنجشنبه هر هفت برام یه وعده دیداره دل من کنار مرقد پاک شهید چه حس خوبی داره باید راهمون از راهشون جدا نباشه باید مقصد ما غیر کربلا نباشه خسته م از تموم دنیا از زمونه دل بریدم اما با تو روبه راهم ای برادر شهیدم براشون دنیا و همه قشنگیاش همیشه بی معنا بود شب حمله زمزمه رو لبشون زیارت عاشورا بود چقدر گریه کردن پای روضه های گودال شدن بی قرار مادری که رفته از حال توی زندگیم برکت یاد شهدا رو دیدم پیش فاطمه دعام کن ای برادر شهیدم
-
زمینه - یاد شب های بقیع، یاد قبری بی نشان آتش زد بر جانمان زهرا یا زهرا دلتنگی های حسن، بغض لرزان حسین اشک چشم زینبین، غمهای مولا اشک ما نذر روضه زهراست چادر خاکی شروع کرب و بلاست ما با شهیدان عشق پیمان خون بسته ایم عهد خود نشکسته ایم الحمدلله در غوغای فتنه ها، ماییم و امر ولی ماییم و راه علی الحمد لله دم به دم ما را شور عاشوراست سوز این دلها ز تربت شهداست ما و عشق و انتظار، تا باز آید آن سوار در دستانش ذوالفقار بقیه الله خورشید فردا بیا ، آرام دلها بیا فرزند زهرا بیا، یا حجه الله می رسد مولا مهدی زهرا می شود پیدا مزار مادر ما شاعر : محمد مهدی سیار
-
زمینه - ای شروع بندگی، ضربان زندگی همهی هستم حسین، به تو دل بستم حسین ای روضهات به پا تا شام ابد دل من همراهت میماند عشقت دمی از این دل کم نشود دل من همراهت میماند تا ابد به دو عالم، دل ما هم، به تو تکیه خواهد داد خوش به حال کسیکه، روز اول، مسیرش به حسین افتاد با توام به نگاه تو قسم تا به قافلهی تو برسم «سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان» با نسیم پرچمت، زیر باران غمت دلم از زوار توست، عطشم دیدار توست ای ماه آسمان عاشقیام بنگر دلتنگیهایم را چشم ترم نشان عاشقیام بنگر دلتنگیهایم را به نگاه خود ای کاش، بپذیری، دل سرگردانم را به سپاه خود ای کاش، بپذیری، من و فرزندانم را تو بخوان سوی لشگر وفا من و نسل حسینی مرا «سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان» آه، به حق آه عشق، که رسد خونخواه عشق شده عالم غرق نور، ز علامات ظهور ای آخرین مناجات شهدا به لب آمد جان بیطاقت نذر تو شد جوانیها به خدا به سر آمد صبر عشاقت من و آه دمادم، من و این غم، من و عشق و همعهدی من و حسرت دیدار، به ره یار، من و ذکر یامهدی که فدایی راه تو شوم که شهید نگاه تو شوم «ای یوسف زهرا، سیدی ادرکنا» شاعر : دکتر محمدمهدی سیار
-
زمینه - یا حسن یا حسین می خوام بگم براتون تا سحر از باباتون باباتون علی مرد تمامه باباتون علی به همه امامه توی این شبا ذکر یا علی ذکر دعامه بابا تون علی کوه یقینه باباتون علی مظلوم ترینه باباتون علی برا فاطمه معنی دینه می خونن ارض و سما یا حیدر یا مرتضی یا حسن یا حسین می گم شبیه بارون از فاطمه براتون مادر شما مادر آبه مادر شما روح حجابه پناه همه تو شلوغیه روز حسابه مادر شما یک تنه مرده مادر شما دریای درده کی می دونه که زخم صورتش با من چه کرده این ذکر معظمه یازهرا یا فاطمه شاعر : سید علی حسینی
-
واحد - زهرا زهرا شوق پریدنه، تو قلب تو ولی پلکی بزن نگاهی کن، به غربت علی زهرا زهرا، یا بنتَ خیرِ الانبیاء کلِّمینی، بنتُ النبیِ المصطفی بی جوابه، این نالههای من چرا؟ أنا ابنُ عَمِّکِ علی، چشماتو باز کن که بازم گریه کنم از غربتت، گریه کنی از غربتم (بمان کنارم) زهرا زهرا امشب چه غصه ای، تو دل زینبه گمونم خونده از نگات، که آخرین شبه یا میمیرم، از نفسای آخرت یا میکشه، منو نگاه دخترت ببین چطور، پر میزنه دور و برت ببین که با بغض و سکوت، نگاه زینب چی میگه کاشکی میشد که پیشمون، میموندی یک کم دیگه (هستی حیدر) مادر مادر چادر نمازمو، سر میکنم برات شاید دوباره ببینم، لبخندو رو لبات یادش به خیر، وقتی چادر کردی سرم گفتی چقد، چادر میاد به دخترم لبخندت رو، از خاطرم نمیبرم گفتی حجاب حکم خداست، هنوز تو گوشمه صدات وقتی که یادم میدادی، آیه قل للمؤمنات*... (مادر خوبم)
-
شور - ریان ابن شبیب جدمونو غریب گیر اوردن ریان ابن شبیب آب و واسه حبیب دیر آوردن تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد آخ ته گودال زمین گیر شد حسین پیر شد ریان ابن شبیب ذکر امن یجیب می گفت زینب ریان ابن شبیب رفتش شیب الخضیب زیر مرکب بلا سر زینب آوردن سر و بردن بچه یتیما کتک خوردن سر و بردن به عمه زینب جسارت شد جنایت شد قسمت زنها اسارت شد جنایت شد وای حسین وای حسین
تاکنون نظری ثبت نشده است.