با صدای عباس صالحی
متن و ترجمه:
بسم الله الرحمان الرحیم
بنام خداى بخشاینده مهربان
اِلهى قَصُرَتِ الْأَلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنآئِکَ کَما یَلیقُ بِجَلالِکَ،
خدایا زبانها قاصر است از رسیدن به ثناى تو آنطور که شایسته جلال تو است
وَعَجَزَتِ الْعُقُولُ عَنْ اِدْراکِ کُنْهِ جَمالِکَ،
و عقلها عاجز است از ادراک کنه جمالت
وَانْ حَسَرَتِ الْأَبْصارُدُونَ النَّظَرِ اِلىسُبُحاتِ وَجْهِکَ،
و دیده ها تار و بى فروغ ماند از نظر کردن به سوى انوارذاتت
وَلَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَریقاً اِلى مَعْرِفَتِکَ اِلاَّ بِالْعَجْزِعَنْ مَعْرِفَتِکَ،
و قرار ندادى براى خلق خود راهى به سوى شناسائیت جز به اظهار عجز از شناسائیت
اِلهى فَاجْعَلْنا مِنَ الَّذینَ تَرَسَّخَتْ اَشْجارُ الشَّوْقِ اِلَیْکَ فى حَدآئِقِ صُدُورِهِمْ،
خدایا پس ما را از کسانى قرار ده که درختهاى شوق بسوى تو در بوستان هاى سین هشان ریشه محکم کرده
وَاَخَذَتْ لَوْعَةُ مَحَبَّتِکَ بِمَجامِعِ قُلُوبِهِمْ،
و سوز محبتت سراسر دلشان را فراگرفته
فَهُمْ اِلى اَوْکارِ الْأَفْکارِ یَاْوُونَ، وَفى رِیاضِ الْقُرْبِ وَالْمُکاشَفَةِیَرْتَعُونَ،
پس آنها به آشیانه هاى اندیشه ها جاى گیرند و در چمنزارهاى قرب به تو و مکاشفه مى چرند
وَ مِنْ حِیاضِ الْمَحَبَّةِ بِکَاْسِ الْمُلاطَفَةِ یَکْرَعُونَ، وَشَرایِعَ الْمُصافاتِ یَرِدُونَ،
و از حوض هاى محبت به جام ملاطفت (آب حیات) بنوشند و در کنار نهرهاى صفا وارد گشته اند
قَدْ کُشِفَ الْغِطآءُ عَنْ اَبْصارِهِمْ،
در حالى که پرده از پیش دیدگانشان برداشته شده
وَانْجَلَتْ ظُلْمَةُالرَّیْبِ عَنْ عَقآئِدِهِمْ وَ ضَمآئِرِهِمْ،
و تاریکى شبهه و تردید از صفحه عقاید و نهادشان زائل گشته
وَانْتَفَتْ مُخالَجَةُ الشَّکِّ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَسَرآئِرِهِمْ،
و یکسره خلجان شک و ریب ازدلها و درونشان بیرون رفته
وَانْشَرَحَتْ بِتَحْقیقِ الْمَعْرِفَةِ صُدُورُهُمْ،
و دریچه هاى سینه شان بواسطه استوار شدن معرفت بازگشته
وَعَلَتْ لِسَبْقِ السَّعادَةِ فِى الزَّهادَةِ هِمَمُهُمْ،
و همت هاشان براى پیشى گرفتن در خوشبختى در اثر پارسایى بلند گردیده
وَعَذُبَ فى مَعینِ الْمُعامَلَةِ شِرْبُهُمْ،
و نوشیدنیهاشان در چشمه کردار شیرین و گوارا شده
وَطابَ فى مَجْلِسِ الْأُنْسِ سِرُّهُمْ،
و درونشان در محفل انس با تو پاکیزه گشته
وَاَمِنَ فى مَوْطِنِ الْمَخافَةِ سِرْبُهُمْ،
و راهشان در جاهاى هولناکامن گشته
وَاطْمَاَنَّتْ بِالرُّجُوعِ اِلى رَبِّ الْأَرْبابِ اَنْفُسُهُمْ،
و جان هاى ایشان در بازگشت بسوى رب الارباب مطمئن گردیده
وَتَیَقَّنَتْ بِالْفَوْزِ وَالْفَلاحِ اَرْواحُهُمْ،
و روانشان به فیروزى و رستگارى یقین پیدا کرده
وَقَرَّتْ بِالنَّظَرِ اِلى مَحْبُوبِهِمْ اَعْیُنُهُمْ،
و دیدگانشان به واسطه دیدار محبوب روشن گشته
وَاسْتَقَرَّ بِاِدْراکِ السُّؤْلِ وَنَیْلِ الْمَأْمُولِ قَرارُهُمْ،
و به واسطه رسیدن به مقصود و نائل شدن به آرزوهاى خویش قرارى یافته
وَرَبِحَتْ فى بَیْعِ الدُّنْیا بِالْاخِرَةِ تِجارَتُهُمْ،
و سوداگرى ایشان بواسطه فروختن دنیا به آخرت کاملاً سودمند گشته است
اِلهى ما اَلَذَّ خَواطِرَ الْإِلْهامِ بِذِکْرِکَ عَلَى الْقُلُوبِ،
خدایا چه اندازه لذیذ است یاد تو در دلها که بوسیله الهام خطور کند
وَما اَحْلَى الْمَسیرَ اِلَیْکَ بِالْأَوْهامِ فى مَسالِکِ الْغُیُوبِ،
و چقدر شیرین است سیر بسوى تو با مرکب اندیشه ها که در راههاى غیب صورت مى گیرد
وَما اَطْیَبَ طَعْمَ حُبِّکَ، وَما اَعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِکَ،
و چقدرگوارا است طعم دوستى تو و چه شیرین است شربت قرب تو
فَاَعِذْنا مِنْ طَرْدِکَ وَاِبْعادِکَ،
پس اى خدا ما را از راندن و دور کردنت پناه ده
وَاجْعَلْنا مِنْ اَخَصِّ عارِفیکَ،
و قرارمان ده از مخصوصترین عارفانت
وَاَصْلَحِ عِبادِکَ، وَاَصْدَقِ طآئِعیکَ،
و از شایسته ترین بندگانت و راستگوترین فرمانبردارانت
وَاَخْلَصِ عُبَّادِکَ،
و خالص ترین پرستش کنندگانت
یا عَظیمُ یا جَلیلُ، یا کَریمُ یا مُنیلُ، بِرَحْمَتِکَ وَمَنِّکَ
اى عظیم اى با جلالت اى بزرگوار اى عطابخش به رحمت و احسانت
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
اى مهربانترین مهربانان
متن و ترجمه:
بسم الله الرحمان الرحیم
بنام خداى بخشاینده مهربان
اِلهى قَصُرَتِ الْأَلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنآئِکَ کَما یَلیقُ بِجَلالِکَ،
خدایا زبانها قاصر است از رسیدن به ثناى تو آنطور که شایسته جلال تو است
وَعَجَزَتِ الْعُقُولُ عَنْ اِدْراکِ کُنْهِ جَمالِکَ،
و عقلها عاجز است از ادراک کنه جمالت
وَانْ حَسَرَتِ الْأَبْصارُدُونَ النَّظَرِ اِلىسُبُحاتِ وَجْهِکَ،
و دیده ها تار و بى فروغ ماند از نظر کردن به سوى انوارذاتت
وَلَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَریقاً اِلى مَعْرِفَتِکَ اِلاَّ بِالْعَجْزِعَنْ مَعْرِفَتِکَ،
و قرار ندادى براى خلق خود راهى به سوى شناسائیت جز به اظهار عجز از شناسائیت
اِلهى فَاجْعَلْنا مِنَ الَّذینَ تَرَسَّخَتْ اَشْجارُ الشَّوْقِ اِلَیْکَ فى حَدآئِقِ صُدُورِهِمْ،
خدایا پس ما را از کسانى قرار ده که درختهاى شوق بسوى تو در بوستان هاى سین هشان ریشه محکم کرده
وَاَخَذَتْ لَوْعَةُ مَحَبَّتِکَ بِمَجامِعِ قُلُوبِهِمْ،
و سوز محبتت سراسر دلشان را فراگرفته
فَهُمْ اِلى اَوْکارِ الْأَفْکارِ یَاْوُونَ، وَفى رِیاضِ الْقُرْبِ وَالْمُکاشَفَةِیَرْتَعُونَ،
پس آنها به آشیانه هاى اندیشه ها جاى گیرند و در چمنزارهاى قرب به تو و مکاشفه مى چرند
وَ مِنْ حِیاضِ الْمَحَبَّةِ بِکَاْسِ الْمُلاطَفَةِ یَکْرَعُونَ، وَشَرایِعَ الْمُصافاتِ یَرِدُونَ،
و از حوض هاى محبت به جام ملاطفت (آب حیات) بنوشند و در کنار نهرهاى صفا وارد گشته اند
قَدْ کُشِفَ الْغِطآءُ عَنْ اَبْصارِهِمْ،
در حالى که پرده از پیش دیدگانشان برداشته شده
وَانْجَلَتْ ظُلْمَةُالرَّیْبِ عَنْ عَقآئِدِهِمْ وَ ضَمآئِرِهِمْ،
و تاریکى شبهه و تردید از صفحه عقاید و نهادشان زائل گشته
وَانْتَفَتْ مُخالَجَةُ الشَّکِّ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَسَرآئِرِهِمْ،
و یکسره خلجان شک و ریب ازدلها و درونشان بیرون رفته
وَانْشَرَحَتْ بِتَحْقیقِ الْمَعْرِفَةِ صُدُورُهُمْ،
و دریچه هاى سینه شان بواسطه استوار شدن معرفت بازگشته
وَعَلَتْ لِسَبْقِ السَّعادَةِ فِى الزَّهادَةِ هِمَمُهُمْ،
و همت هاشان براى پیشى گرفتن در خوشبختى در اثر پارسایى بلند گردیده
وَعَذُبَ فى مَعینِ الْمُعامَلَةِ شِرْبُهُمْ،
و نوشیدنیهاشان در چشمه کردار شیرین و گوارا شده
وَطابَ فى مَجْلِسِ الْأُنْسِ سِرُّهُمْ،
و درونشان در محفل انس با تو پاکیزه گشته
وَاَمِنَ فى مَوْطِنِ الْمَخافَةِ سِرْبُهُمْ،
و راهشان در جاهاى هولناکامن گشته
وَاطْمَاَنَّتْ بِالرُّجُوعِ اِلى رَبِّ الْأَرْبابِ اَنْفُسُهُمْ،
و جان هاى ایشان در بازگشت بسوى رب الارباب مطمئن گردیده
وَتَیَقَّنَتْ بِالْفَوْزِ وَالْفَلاحِ اَرْواحُهُمْ،
و روانشان به فیروزى و رستگارى یقین پیدا کرده
وَقَرَّتْ بِالنَّظَرِ اِلى مَحْبُوبِهِمْ اَعْیُنُهُمْ،
و دیدگانشان به واسطه دیدار محبوب روشن گشته
وَاسْتَقَرَّ بِاِدْراکِ السُّؤْلِ وَنَیْلِ الْمَأْمُولِ قَرارُهُمْ،
و به واسطه رسیدن به مقصود و نائل شدن به آرزوهاى خویش قرارى یافته
وَرَبِحَتْ فى بَیْعِ الدُّنْیا بِالْاخِرَةِ تِجارَتُهُمْ،
و سوداگرى ایشان بواسطه فروختن دنیا به آخرت کاملاً سودمند گشته است
اِلهى ما اَلَذَّ خَواطِرَ الْإِلْهامِ بِذِکْرِکَ عَلَى الْقُلُوبِ،
خدایا چه اندازه لذیذ است یاد تو در دلها که بوسیله الهام خطور کند
وَما اَحْلَى الْمَسیرَ اِلَیْکَ بِالْأَوْهامِ فى مَسالِکِ الْغُیُوبِ،
و چقدر شیرین است سیر بسوى تو با مرکب اندیشه ها که در راههاى غیب صورت مى گیرد
وَما اَطْیَبَ طَعْمَ حُبِّکَ، وَما اَعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِکَ،
و چقدرگوارا است طعم دوستى تو و چه شیرین است شربت قرب تو
فَاَعِذْنا مِنْ طَرْدِکَ وَاِبْعادِکَ،
پس اى خدا ما را از راندن و دور کردنت پناه ده
وَاجْعَلْنا مِنْ اَخَصِّ عارِفیکَ،
و قرارمان ده از مخصوصترین عارفانت
وَاَصْلَحِ عِبادِکَ، وَاَصْدَقِ طآئِعیکَ،
و از شایسته ترین بندگانت و راستگوترین فرمانبردارانت
وَاَخْلَصِ عُبَّادِکَ،
و خالص ترین پرستش کنندگانت
یا عَظیمُ یا جَلیلُ، یا کَریمُ یا مُنیلُ، بِرَحْمَتِکَ وَمَنِّکَ
اى عظیم اى با جلالت اى بزرگوار اى عطابخش به رحمت و احسانت
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
اى مهربانترین مهربانان
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان