- 392
- 1000
- 1000
- 1000
شب سوم محرم 1400 - محمدحسین پویانفر
مرثیه خوانی شب سوم محرم با صدای محمدحسین پویانفر، 1400
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - بابایی خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی نمیگی چرا رفتی و ما رو تنها گذاشتی عزیزم بابایی رقیه بمیره که بالای ابروت کبوده مگه گریه کردی که اینجور سر و روت کبوده عزیزم سر جاش دیگه نیست حواسم واویلا ببین پاره پاره است لباسم واویلا یه چند وقتیه که گرسنه خوابیدم یه کم نون میاوردی واسم واویلا بابایی بهم خندیدن دخترا تا لباسامو دیدن به این جرم که بابام تویی من رو بازی نمیدن عزیزم بابایی طناب زخمی کرده همه دست و پا و گلومو تو بازار که رفتم صدا میزدم هی عمومو عزیزم میبینی شکستن پرم رو واویلا سوزوندن بابا معجرم رو واویلا لگد میزدن توی پهلوم بابا جون کشیدن موهای سرم رو واویلا بابایی زمین خورده بودی سرِ تو به جایی نخورده تو گودال که بودی به لبهات عصایی نخورده عزیزم بابایی بگو که کی اینجوری سوزونده موی سرت رو بگم تا برات کی زده با لگد دخترت رو عزیزم منو با طناب میکشوندن واویلا بابا دندونامو شکوندن واویلا کجا برده بودن تو رو که اینجوری سرو صورت و روتو سوزوندن واویلا این ظرف کوثر با تکان می پاشد از هم نازش نکن این پیکر افتاده ام از خاک ها بر لاله گوشم کشیدم شاید نبینی زیر افتاده ام را در کوچه وقتی با لگد خوردم به دیوار دیدم در آنجا مادر افتاده ام را
-
دمام زنی - همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی*** پرچم سرخ حسین ابن علی را ببین کربلا وعده ی هرساله ی ما اربعین اَلا بِذِکرِالله هر قدم این راه پیر و جوون میگن یا ابی عبدالله اَلاِسلام حُسِینیُ البَقا لَبَیک یا شهید کربلا قرار عشاق حسین با مدد ام بنین باب القبله ی حرم اذان ظهر اربعین
-
دمام زنی - آه مولانا حسین خامس آل عبا ای شهید نینوا تو امیر و من گدا قسمتم کن کربلا نور چشم مصطفی ای عزیز مزتضی پاره قلب حسن ای شهید بی کفن کشته دور از وطن سر نداری بر بدن من مسلمان تو ام بر سر خوان تو ام دیده گریان تو ام دل پریشان تو ام
-
واحد - بابا بریم خونه از کنج ویرونه بابا ببین مثل دلم موهام پریشونه تو رفتی خیمه هامون سوخت همه بال و پر من سوخت گلای چادر من سوخت پر رو معجر من سوخت سر انگشتای من سوخت تموم پیکر من سوخت نگم از ابروهام بابا ولی موی سر من سوخت از دیوارا صدا میاد از من صدا در نمیاد راه رفتن ساده دیگه از دخترت بر نمیاد واویلتا بابا حسین چقدر باید بگم اشهد بفهمن دینم اسلامه اونی که داره قرآن میخونه رو نیزه بابامه یه سیلی خورده ام هرچی میبینم من پر ابهامه تو خواب حس میکنم بابا که دست زجر تو موهامه دیگه به سر نمیزنم گل سر قشنگمو بابا نشونت نمیدم زخمای جای سنگمو واویلتا بابا حسین نمیدونی چقدر بابا زیر چشمام ورم داره میبوسن عمه ها من رو چقدر جسمم حرم داره میزد میگفت برادرزاده ی ماهِ علمدارم نمیدونی که قتل من بابا چند متهم داره حرمت ماها رو تو شام اون نانجیب نگه نداشت به روی دخترای تو یکی یکی قیمت میذاشت واویلتا بابا حسین
تاکنون نظری ثبت نشده است.