- 542
- 1000
- 1000
- 1000
سحر به سینه ز داغی نهان حکایت داشت
مرثیه خوانی شهادت امام علی النقی (ع) با صدای یزدانی، سال 1388
متن شعر:
سحر به سینه ز داغی نهان حکایت داشت
غم غروب بلند اخیر هدایت داشت
به روی آینه صبح رنگ حسرت ریخت
که رنگ او ز شب دیر پا حکایت داشت
غم شهادت فرزند مصطفی هادب
که بر ستیغ ولا رایت ولایت داشت
امین حضرت حق بوالحسن علی نقی
که بر فراز زمان بر کشیده رایت داشت
دلی به پهنه این آسمان نیلی فام
سری به سروری عرش از عنایت داشت
بدایتی چو طلوع ستارگان به شکوه
نهایتی چو شهادت به از بدایت داشت
به راه دوست چو در باخت جان جهان بگذاشت
که سرو سلسله عشق بی نهایت داشت
چو آفتاب محمد ز پرتو ازلی
جهان هستی در سایه حمایت داشت
ز برق شوکت او خلق در هراس افتاد
که ذوالفقار علی در کف کفایت داشت
متن شعر:
سحر به سینه ز داغی نهان حکایت داشت
غم غروب بلند اخیر هدایت داشت
به روی آینه صبح رنگ حسرت ریخت
که رنگ او ز شب دیر پا حکایت داشت
غم شهادت فرزند مصطفی هادب
که بر ستیغ ولا رایت ولایت داشت
امین حضرت حق بوالحسن علی نقی
که بر فراز زمان بر کشیده رایت داشت
دلی به پهنه این آسمان نیلی فام
سری به سروری عرش از عنایت داشت
بدایتی چو طلوع ستارگان به شکوه
نهایتی چو شهادت به از بدایت داشت
به راه دوست چو در باخت جان جهان بگذاشت
که سرو سلسله عشق بی نهایت داشت
چو آفتاب محمد ز پرتو ازلی
جهان هستی در سایه حمایت داشت
ز برق شوکت او خلق در هراس افتاد
که ذوالفقار علی در کف کفایت داشت
تاکنون نظری ثبت نشده است.