- 1062
- 1000
- 1000
- 1000
چشمهای به رنگ خونت را بر پرستار خود کمی وا کن
مرثیه خوانی شهادت امام علی (ع) با صدای محمود کریمی، سال 1388
متن شعر:
چشمهای به رنگ خونت را
بر پرستار خود کمی وا کن
دل من شور میزند بابا
گریههای مرا تماشا کن
گر چه بستم شکاف زخمت را
خون تازه دوباره میریزد
گر چه بر معجرم گره زدهام
لخته خون، پاره پاره میریزد
بعد لبخند قاتلت بر من
تو چرا خنده میکنی بابا
شب بی مادری ما را باز
این چنین زنده میکنی بابا
واژههایی که خاطرات من است
باز تکرار میکنی هر بار
کوچۀ تنگ، خنده و هیزم
میخ در، دود، آتش و دیوار
متن شعر:
چشمهای به رنگ خونت را
بر پرستار خود کمی وا کن
دل من شور میزند بابا
گریههای مرا تماشا کن
گر چه بستم شکاف زخمت را
خون تازه دوباره میریزد
گر چه بر معجرم گره زدهام
لخته خون، پاره پاره میریزد
بعد لبخند قاتلت بر من
تو چرا خنده میکنی بابا
شب بی مادری ما را باز
این چنین زنده میکنی بابا
واژههایی که خاطرات من است
باز تکرار میکنی هر بار
کوچۀ تنگ، خنده و هیزم
میخ در، دود، آتش و دیوار
تاکنون نظری ثبت نشده است.