- 1130
- 1000
- 1000
- 1000
شب چهارم محرم، محمود کریمی
شب چهارم محرم در رثای فرزندان حضرت زینب (س)، با صدای محمود کریمی، سال 1396
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
دو خورشید جهان آرا دو قرص ماه دو اختر دو آزاده دو دلداده دو رزمنده دو هم سنگر دو شایسته دو وارسته دو دردانه دو ریحانه دو نور نور در دیده دو روح روح در پیکر دو یاس ارغوانی نه بگو دو آیه ی قرآن دو یوسف نه دو اسماعیل از یک قهرمان هاجر کشیده شانه بر مو شسته صورت از گلاب اشک گرفته چون دو قرآن دخت زهرا هر دو را در بر به سر شور و به رخ اشک و به کف تیغ و به دل آتش به سیرت سیرت قاسم به صورت صورت اکبر منای کربلا گردیده محو این دو قربانی نوای نینوا از نایشان بر گنبد اخضر گرفته دستشان را برده با خود زینب کبری که قربانی کند در مقدم ثارالهِ اکبر بگفت ای جانِ جان، جان دو فرزندم به قربانت تو ابراهیمی و اینان دو اسماعیل ای سرور دو اسماعیل نه دو ذبح کوچک نه دو قربانی قبول درگهت کن منتی بگذار بر خواهر اگر اذنم دهی اینک به دست خود بگردانم دو فرزند عزیز خویش را دور علی اصغر امید زینب است ای آفتاب دامن زهرا که افتد این دو قرص ماه را بر خاک راهت سر سفارش کرده عبدالله جعفر بر من ای مولا که این دو شاخه ی گل را کنم در مقدمت پرپر به اذن یوسف زهرا دو ماهِ زینب کبری درخشیدند در میدان چو خورشید فلک گستر فلک در آتش غیرت ملک در وادی حیرت که رو آورده در میدان دو حیدر یا دو پیغمبر یکی میگفت دو خورشید از گردون شده نازل یکی گفتا دو مه تابیده یا دو آسمان اختر ندا دادند ما دو شیر زاده ایم زینب را که باشد جده ی ما فاطمه صدیقه ی اطهر پیمبر جد و زهرا جده و مادر بود زینب حسین بن علی خال و پدر عبدالهِ جعفر خروشیدند همچون شیر با شمشیر یک لحظه دو حیدر حمله ور گشتند بر دریایی از لشکر تو گفتی در احد تابیده دو بدر جهان آرا و یا دو حیدر کرار رو آورده در خیبر ز آب تیغِ هر یک آتشی می ریخت در میدان که گفتی شعله ی خشم خدا پیچیده در محشر چو آتش بر فلک فریاد میرفت از دل دشمن چو باران بر زمین میریخت دست و پا و چشم و سر چرا ناله زدی ز هم پاشیده چون پیراهن از هم هر دو اعضاشان ز بس بر جسمشان بنشست زخم نیزه و خنجر
-
دمند و بازدمند شبیه باز دم و دم همیشه پشت همند قسم به عشق قسم برای یاری ارباب خویش هم قسمند قدم قدم در رزم دو رد پا که نه انگار رد یک قدمند اگر چه بی حرمند ولیکن این دو برادر مدافع حرمند و این غم است دو تا که قد مادر این دو ز ماتم است دو تا برای نجمه یکی ست برای حضرت زینب محرم است دو تا به کوفه است یکی ولی به کرب و بلا ابن ملجم است دو تا دو اکبر زینب رسیده اند به خیمه به محضر زینب و غبطه می خوردند رباب و نجمه دو تایی به لشکر زینب برای گفتن حق دو پله خم شده در پای منبر زینب پسر نگو اصلا بگو به این دو برادر دو قنبر زینب بگو به جبرائیل دو آیه ایست در این دشت کوثر زینب شده رجز هاشان به غیر نام علی نام مادر زینب شکسته سرهاشان که سرشکسته نگردد برادر زینب چقدر تیر زدند به این دو ظاهرا اما به پیکر زینب فشار خنجرشان اثر گذاشته اما به حنجر زینب دو اکبر زینب شدند آخر سر چند اصغر زینب که گفته یک سر بود سه تا سرند به نیزه برابر زینب نه پیش مادرشان که رفته است به بالای نیزه ها سرشان شدند چون اکبر تمام دشت پر است از تمام پیکرشان چه خوب شد زینب به وقت مرگ نبود است در برابرشان و خوب شد دختر نبودند و نبوده است فکر معجرشان
-
قمرامون برا تو این همه اختر برا من پسرامون برا تو هر چی که دختر برا من آه و ناله برا من طفل سه ساله برا من وقت غارت برا من زخم جسارت برا من جنگ اینجا برا تو سنگ های اینجا برا من جنگ کوفه برا من سنگ های کوفه برا من
-
تو خیمه هنوز من سرلشکرتم بی تاب لب خشک اصغرتم من خواهرتم جای مادرتم من دختر شاه خیبر شکنم من آینه ی زهرا و حسنم اون کس که برا تو میمیره منم
-
پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل یا مرتضی علی پسری داشتی چه شد پیغام علقمه به نجف برد جبرئیل یا مرتضی علی قمری داشتی چه شد ام الائمه گفت نوحو علی الحسین نور ازل حسین و سلام علی الحسین
-
تنها شدی تنها ترین روی مرا مگذار زمین جانم فدات ای نازنین ای نازنین ای وای حسین اکبر و قاسم و عباس کجایند کجا عشق کی این همه را بردی و غارت کردی تنها شدی تنهاترین روی مرا مگذار زمین جانم فدات ای نازنین ای نازنین ای وای حسین دارم از داغ تو میمیرم یا اخا دیگر از زندگانی سیرم یا اخا زینبم مادر دو شیرم یا اخا اذن میدانشان میگیرم یا اخا دست رد بر سینه ام مگذار ای هستی خواهر قبول کن ما را به جان مادر تنها شدی تنهاترین روی مرا مگذار زمین جانم فدات ای نازنین ای نازنین ای وای حسین میرسد آه من تا میدان از حرم پر شده کربلا از عطر مادرم من به جان هر بلایی باشد میخرم من همان زینبم شمشیر حیدرم یا علی گفتم به تو دست از تو بر نمیدارم من دختر مولام من ذوالفقارم من آتش سوزنده ام تو بی کس و من زنده ام چون زنده ام شرمنده ام شرمنده ام ای وای حسین تنها شدی تنها ترین روی مرا مگذار زمین جانم فدات ای نازنین ای نازنین ای وای حسین تو مگر عشق من از خواهر دلخوری یا به فکر من و فکر این چادری باید این لحظه را در خاطر بسپری چون خودت میروی از من دل میبری این دو تا زنده نمی ماند بعد از تو تا امشب خودم فدای تو سالار زینب تو بی کس و من بی پناه از خیمه آوردم سپاه تنها نرو در قتلگاه در قتلگاه ای وای حسین تنها شدی تنها ترین روی مرا مگذار زمین جانم فدات ای نازنین ای نازنین ای وای حسین لیلای من ای نازنین آقای من ای نازنین مولای من ای نازنین ارباب من ای نازنین ای وای حسین
-
یا حسین ماکو مثلک الغریب یوم علی صدر مصطفی یوم علی وجه ثری السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
-
من خواهر تو ام هم سنگر تو ام گر زنی دست رد میبرم شکوه بر مادرم زهرا ای برادر بیا آبرویم بخر در بر لیلا نوگلانم را قبول درگاه شاهانه ات فرما تا به پیش تو در راه تو جان کنند اهدا من خواهر توام هم سنگر توام گر زنی دست رد میبرم شکوه بر مادرم زهرا فرزندانم به فدای سر علی اکبر اینان بمانند و میدان رود علی اصغر بهتر که از شرم تو دهد جان تو خواهر ای ولی خدا کن قبول این دو را رو زدم بر تو ای زاده ی زهرا و حضرت حیدر من خواهر توام هم سنگر توام گر زنی دست رد میبرم شکوه بر مادرم زهرا این دو یل شاگرد زاده ی حیدر کرار درس و آموخته در مکتب عشق علمدار زاده ی مرتضی و عبدالله ابن جعفر طیار جان زهرا بیا راهی کن این دو را راحتم کن از این غصه و دست غم از دلم بردار من خواهر توام هم سنگر توام گر زنی دست رد میبرم شکوه بر مادرم زهرا
-
تو کیستی نایبه الحیدری فاطمه را فاطمه ی دیگری دوازده امام معصوم را عمه ای و دختری و خواهری تو در مقام صبر و حلم و رضا خدا گواه است که پیغمبری
-
زینبم و دختر شاه دینم نایبه ی امیر مومنینم اذن جهادم بده برادر الله اکبر الله اکبر حسین سرباز ره دین بود عاقبت حق طلبی این بود از سر نی گفت سبط پیمبر الله اکبر الله اکبر قسم به اشک دیده ی فاطمه ندارم از دشمن دین واهمه سرم فدای سبط پیمبر الله اکبر الله اکبر
-
ای خانه ی دل بیت الحرمت دشمن خجل از لطف و کرمت دل ها شرری از طور غمت صحرای بلا گلگون ز دمت آیینه ی حق سر تا قدمت ماییم و غم و درد و المت غم تو دارم چه غم از نارم که پناه آرم سوی این درگاه ابی عبدالله ابی عبدالله ای خاک بیابان ها کفنت شاخ گل حق زخم بدنت تن گشته یکی با پیروهنت بر نوک سنان قرآن سخنت جان دو جهان قربان تنت جاری سر نی خون از دهنت تو حسین هستی که نشد دستی ز در لطف و کرمت کوتاه غم تو دارم چه غم از نارم که پناه آرم سوی این درگاه ابی عبدالله ابی عبدالله ای خون خدا در پیکر تو رخسار ز گل نیکوتر تو شد شسته به خونِ اصغر تو دردا که دل غم پرور تو شد لاله ی داغِ اکبر تو به برون زخمم به درون سوزم به بصر اشکم به نوایت آه ابی عبدالله ابی عبدالله ای اشک غمت در ساغر ما جانِ غم تو چشم تر ما در شعله ی تو پا تا سر ما ای شمع دل غم پرور ما ای همدم ما ای یاور ما ما نوکر تو تو سرور ما به تو دل بستیم به تو پیوستیم تویی از سر دل ما آگاه ابی عبدالله ابی عبدالله
-
تا مهر تو دل منه قلبم به عشق تو میزنه آرامش دل تنگیامی بارون اشکام که میباره دست تو تنهام نمیزاره باز همدم تنهاییامی دل رو میبره نگات چشمام خرج روضه هات جونمم میدم برات اشکام قد فرات میباره باز به پات جونمم میدم برات هی دور خیمه ها میسوزم از صدا جونمم میدم برات با اشک دخترا میگریم پا به پا جونمم میدم برات یا حسین ماکو مثلک الغریب پاک و زلالی مث بارون اشک زهرا دونه به دونه تو تاج عرش کبریایی چشم تو مصباح الدجی دست تو کهف البری ای جلوه ی ذات الهی یا کهف المستجیر ای ماه بی نظیر دست دلم رو بگیر یا زادی فی المسیر تو شاهی من فقیر دست دلم رو بگیر یا نورالنشاتین محبوب عالمین نور قلبی یا حسین قرآن بر سه نی خوانم با شور و شین نور و قلبی یاحسین السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین سیدی ماکو مثلک الغریب
تاکنون نظری ثبت نشده است.