شوری که در جهان من افتاد با صدای کوروش تیمورزاده
شوری که در جهان من افتاد، این نبود
نامی که بر زبان من افتاد، این نبود
آن شعله های سر کش آتش که با وقار
در پای دودمان من افتاد، این نبود
دستی که از تلاطم دریا مرا گرفت
وقتی که بادبان من افتاد، این نبود
حرفی که بر زبان تو لغزید آن نشد
شعری که در دهان من افتاد، این نبود
این اشعار از عبدالجبار کاکایی است.
شوری که در جهان من افتاد، این نبود
نامی که بر زبان من افتاد، این نبود
آن شعله های سر کش آتش که با وقار
در پای دودمان من افتاد، این نبود
دستی که از تلاطم دریا مرا گرفت
وقتی که بادبان من افتاد، این نبود
حرفی که بر زبان تو لغزید آن نشد
شعری که در دهان من افتاد، این نبود
این اشعار از عبدالجبار کاکایی است.
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
تاکنون نظری ثبت نشده است.