با اجرای حسن شرقی
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
این شعر از غزلیات حافظ است.
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
این شعر از غزلیات حافظ است.
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
کاربر مهمان