با اجرای حسام الدین سراج
ای همه هستی ز تو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
ما همه فانی و بقا بس تو را
ملک تعالا و تقدس تو راست
از پی توست این همه امید و بیم
هم تو ببخشای و ببخش ای کریم
چاره ی ما ساز که بی یاوریم
گر تو برانی به که روی آوریم
این چه زبان آن چه زبان دانی است
گفته و ناگفته پشیمانی است
چون خجلیم از سخن خام خویش
هم تو بیامرز به انعام خویش
پیش تو گر بی سر و پای آمدیم
هم به امید تو خدای آمدیم
جز در تو قبله نخواهیم ساخت
گر ننوازی تو ، که خواهد نواخت
درگذر از جرم که خواهنده ایم
چاره ی ما کن که پناهنده ایم
ای همه هستی ز تو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
ما همه فانی و بقا بس تو را
ملک تعالا و تقدس تو راست
از پی توست این همه امید و بیم
هم تو ببخشای و ببخش ای کریم
چاره ی ما ساز که بی یاوریم
گر تو برانی به که روی آوریم
این چه زبان آن چه زبان دانی است
گفته و ناگفته پشیمانی است
چون خجلیم از سخن خام خویش
هم تو بیامرز به انعام خویش
پیش تو گر بی سر و پای آمدیم
هم به امید تو خدای آمدیم
جز در تو قبله نخواهیم ساخت
گر ننوازی تو ، که خواهد نواخت
درگذر از جرم که خواهنده ایم
چاره ی ما کن که پناهنده ایم
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
تاکنون نظری ثبت نشده است.