آواز اخلاقی و عرفانی
هر شور و شری که در جهان است
زان غمزه ی مست دلستان است
وصفش چه کنی که هرچه گویی
گویند مگو که بیش از آن است
در عشق فنا و محو و مستی
سرمایه ی عمر جاودان است
در عشق چو یار بی نشان شو
کان یار لطیف بی نشان است
غم هاش اگر به جان فروشند
می خر که هنوز رایگان است
ما را سر بودن جهان نیست
ما را سر یار مهربان است
تو آینه ی جمال اویی
و آیینه ی تو همه جهان است
کاری ست بزرگ راه عطار
وین کام نه بر سر زبان است
ین کام نه کار توست خاموش
کین راه به پای رهروان است
هر شور و شری که در جهان است
زان غمزه ی مست دلستان است
وصفش چه کنی که هرچه گویی
گویند مگو که بیش از آن است
در عشق فنا و محو و مستی
سرمایه ی عمر جاودان است
در عشق چو یار بی نشان شو
کان یار لطیف بی نشان است
غم هاش اگر به جان فروشند
می خر که هنوز رایگان است
ما را سر بودن جهان نیست
ما را سر یار مهربان است
تو آینه ی جمال اویی
و آیینه ی تو همه جهان است
کاری ست بزرگ راه عطار
وین کام نه بر سر زبان است
ین کام نه کار توست خاموش
کین راه به پای رهروان است
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
تاکنون نظری ثبت نشده است.