- 1295
- 1000
- 1000
- 1000
ز غربت مرا طشت خون در بر است
مرثیه خوانی شهادت امام حسن مجتبی (ع) با صدای محمدرضا ظاهری، سال 1389
متن شعر:
ز غربت مرا طشت خون در بر است.
کتاب غمم صفحه آخر است
دو چشم ترم خیره مانده به در
مرا آرزو دیدن مادر است
ز زهر جفا میزنم بال و پر
برم هدیه اش پاره های جگر
به شور و نوایم که حاجت ر وایم
شهید از جفایم الهی اله
اگر بی قرارم غریب دیارم
پناهی ندارم الهی اله
شده غم نصیبم اجل شد طبیبم
غریب غریبم الهی اله
خداحافظ ای زینب مضطرم
من وارث غربت حیدرم
چه ها که ندیدم به کوچه دویدم
بلاها کشیدم الهی اله
شدم زار و خسته دل من شکسته
از آن دست بسته خدایا خدا
که دیدم نشانه به بازو و شانه
من از تازیانه خدایا خدا
خداحافظ ای ماجرای فدک
متن شعر:
ز غربت مرا طشت خون در بر است.
کتاب غمم صفحه آخر است
دو چشم ترم خیره مانده به در
مرا آرزو دیدن مادر است
ز زهر جفا میزنم بال و پر
برم هدیه اش پاره های جگر
به شور و نوایم که حاجت ر وایم
شهید از جفایم الهی اله
اگر بی قرارم غریب دیارم
پناهی ندارم الهی اله
شده غم نصیبم اجل شد طبیبم
غریب غریبم الهی اله
خداحافظ ای زینب مضطرم
من وارث غربت حیدرم
چه ها که ندیدم به کوچه دویدم
بلاها کشیدم الهی اله
شدم زار و خسته دل من شکسته
از آن دست بسته خدایا خدا
که دیدم نشانه به بازو و شانه
من از تازیانه خدایا خدا
خداحافظ ای ماجرای فدک
تاکنون نظری ثبت نشده است.