- 1864
- 1000
- 1000
- 1000
مسافر مدینه غم تو چشماش میشینه
مرثیه خوانی شهادت امام حسن مجتبی (ع) با صدای مهدی سلحشور، سال 1389
متن شعر:
مسافر مدینه غم تو چشماش میشینه
آقام آقام آقام آقام حسن غریب مادر
با حال و روز خسته دلش به خون نشسته
غریب روزگار غم بازم غریب شهره
شهید کوچه های اشک حالا شهید زهره
داره می سوزه باغ سبز پیکرش تو شعله های کینه
ولی دیگه براش نداره تازگی نامردی مدینه
دل و سوزونده آهش بارونیه نگاهش
داره به سختی می گذره این لحظه های آخر
غریبونه گذاشته سر روی پای برادر
آروم آروم می چکه روی صورتش اشکای نور عینش
اما دلش پر کشیده تا کنار قتله گاه حسینش
میبینه لحظه ای رو که میره زینب از حال
سر حسین رو نیزه س تنش رهاس تو گودال
متن شعر:
مسافر مدینه غم تو چشماش میشینه
آقام آقام آقام آقام حسن غریب مادر
با حال و روز خسته دلش به خون نشسته
غریب روزگار غم بازم غریب شهره
شهید کوچه های اشک حالا شهید زهره
داره می سوزه باغ سبز پیکرش تو شعله های کینه
ولی دیگه براش نداره تازگی نامردی مدینه
دل و سوزونده آهش بارونیه نگاهش
داره به سختی می گذره این لحظه های آخر
غریبونه گذاشته سر روی پای برادر
آروم آروم می چکه روی صورتش اشکای نور عینش
اما دلش پر کشیده تا کنار قتله گاه حسینش
میبینه لحظه ای رو که میره زینب از حال
سر حسین رو نیزه س تنش رهاس تو گودال
تاکنون نظری ثبت نشده است.