- 3611
- 1000
- 1000
- 1000
عمه جان بنگر شمر ستمگر در کفش خنجر بر سر دلبر
روضه خوانی شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع) با صدای محمود کریمی، سال 1387
عمه جان بنگر شمر ستمگر در کفش خنجر بر سر دلبر
ای همه هستم ، کن رها دستم می برد دشمن از عمویم سر
آه و واویلا ، آه و واویلا ، آه و واویلا ، ای عمو جان
تلق و آیینه ، نیزه و سینه از چه رو بستی دست و پایم
بی عمو جانم ، من نتوانم زنده بمانم کن رهایم
بمیرم ای عمو حسین جان
که غرق خون شدی به میدان
من از قلم فتاده بودم
میان دفتر شهیدان
من از قلم فتاده بودم
میان دفتر شهیدان
ای عمو جانم ، جان جانانم
گرچه من طفلم، مرد میدانم
گرچه بی یاری تو مرا داری
کز فداکاری رو نگردانم
ای همه هستم، بس که سرمستم
گرچه بی دستم ، مست تو ام
در همه حالم در همه عالم
دل به تو بستم مست تو ام
فدای زخم پیکر تو
تن به خون شناور تو
عمو مگر که مرده باشم
عدو جدا کند سر تو
آه و واویلا ، آه و واویلا ، ای عمو جانم
عمه جان بنگر شمر ستمگر در کفش خنجر بر سر دلبر
ای همه هستم ، کن رها دستم می برد دشمن از عمویم سر
آه و واویلا ، آه و واویلا ، آه و واویلا ، ای عمو جان
تلق و آیینه ، نیزه و سینه از چه رو بستی دست و پایم
بی عمو جانم ، من نتوانم زنده بمانم کن رهایم
بمیرم ای عمو حسین جان
که غرق خون شدی به میدان
من از قلم فتاده بودم
میان دفتر شهیدان
من از قلم فتاده بودم
میان دفتر شهیدان
ای عمو جانم ، جان جانانم
گرچه من طفلم، مرد میدانم
گرچه بی یاری تو مرا داری
کز فداکاری رو نگردانم
ای همه هستم، بس که سرمستم
گرچه بی دستم ، مست تو ام
در همه حالم در همه عالم
دل به تو بستم مست تو ام
فدای زخم پیکر تو
تن به خون شناور تو
عمو مگر که مرده باشم
عدو جدا کند سر تو
آه و واویلا ، آه و واویلا ، ای عمو جانم
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
تاکنون نظری ثبت نشده است.